اکران برخی فیلمهای سینمایی حاضر در جشنواره امسال در تلویزیون بدون فرصت اکران در سالنهای سینما را بگذارید در کنار مهاجرت ناکام و ناامیدانه برخی دیگر از آنها از اکران عمومی به اکران آنلاین؛ بعد هم اینها را بنشانید کنار پاسخ مثبت ستاد ملی مقابله با کرونا به درخواست رسمی رئیس سازمان سینمایی برای تغییر گروه شغلی سینماها از ۳ به ۲ که گرچه بسیار دیر و پس از یک سال اتفاق افتاد اما نشان میدهد که وخامت حال این بیمار به اطلاع مسؤولان غیرفرهنگی ستاد نیز رسیده و داستان برایشان بیشتر جا افتادهاست. حالا همه خیلی جدیتر به این سؤال فکر میکنند: آیا سالنهای سینما واقعا جایی در فرهنگ پساکرونا خواهند داشت؟
«شنای پروانه» تسلیم شد
اصلا سؤال سادهای نیست. فقط فکر کنید که فیلم تحسینشده و پرسروصدای «شنای پروانه» از جشنواره فجر سی و هشتم در بهمنماه ۹۸ صبر کرد تا رنگ پرده را ببیند اما فیلمی که از معدود آثار اخیر سینمای ایران بود که میتوانست تجربه تماشای دستهجمعی را به تماشاگران عرضه کند، بالاخره تسلیم شد و از ۲۱ بهمنماه۹۹ روی پرده رفت تا پس از ۴۰ روز اکران عمومی با فروشی نزدیک به یک میلیارد، سالن را ترک کند. فروش شنای پروانه از این حیث که بسیاری میخواستند از آن بهعنوان استاندارد گیشه دهه بعد چیزهایی بیاموزند، فیلم مهمی است. همین فیلم پس از مقاومت رسول صدرعاملی، تهیهکننده آن و تکذیب چندباره اکران آنلاین، بالاخره از یازدهم فروردین، وارد شبکههای ویاودی شد و در عرض ۲۴ ساعت در دو سامانه فیلیمو و نماوا با ۳۰ هزار مخاطب، یک میلیارد تومان فروخت! یعنی نهتنها فروش ناامیدکنندهاش در گیشه نشان داد که واقعا برای سالنهای سینما اتفاق بدی افتاده بلکه مقایسه مدت زمان یک میلیاردی شدن در گیشه و اکران آنلاین هم تایید کرد که بیمار بدحال است.
ظاهرا هیچ ترفندی کار نمیکند
تکرار اتفاقی مشابه این برای فیلم «خورشید» مجید مجیدی هم مهر تأیید دیگری است. حالا بگذریم که در فاصله اواخر بهمن ۹۹ تا اواسط نوروز ۱۴۰۰ فیلمهای دیگری چون «خون شد» مسعود کیمیایی، «آن شب» به تهیهکنندگی و بازیگری شهاب حسینی، پروژه جنجالی «لاله» و فیلم کمدی «هفتهای یک بار آدم باش» با بازی پژمان جمشیدی همگی در شرایط طبیعی از ویژگیهای اختصاصی برای موفقیت در گیشه برخوردار بودند اما هیچیک از بهانهها نظیر بازیگران ستاره، ژانرهای متفاوتی چون هراس، سرشناس بودن کارگردان، برنده شدن جایزه کن، کمدی بودن یا جنجالی و پرحاشیه بودن موضوع باعث نشد این فیلمها مخاطبان را به سالن سینما برگردانند.
خطر دود شدن هزینه، زیرساختها را تهدید میکند
البته این اتفاق مهمی نیست اگر شما فقط تماشاگر یا فقط یک مسؤول علمی در ستاد ملی کرونا(!) باشید. احتمالا پیش خودتان میگویید حالا یک فیلم را هم مردم نبینند اما به کرونا مبتلا نشوند، بهتر است یا نهایتا به خودتان بگویید در سالن سینما هم خوشمیگذشت ولی بالاخره سلامتی مهمتر است. اما به غیر از جبران ضرری که صاحبان فیلم متحمل میشوند و میتواند کل این کسبوکار پرهزینه را زمین بزند و مهمترین ستون فرهنگ و هنر کشور را در داخل و خارج بشکند. داستان پرآبچشم، این است که تمام هزینههایی که در چند دهه گذشته خرج تامین زیرساختهای توسعه سینما در تمام کشور شده دود میشود و به هوا میرود.
بنابراین حتما عوامل بیشتری نسبت به ظرفیت خود فیلمها در بازگرداندن مردم به سینماها دخیل است. دو بار بازگشایی سینماها در تابستان ۹۹ نشان داد که بدون همراهی ستاد کرونا و اعتمادسازی در میان مردم برای بازگشت به سالنها، اوضاع گیشه فرقی نخواهد کرد. این در حالی است که یک سال از تلاش اصناف سینمایی و رسانهها برای انتقال سالنهای سینما از گروه شغلی سوم به دوم میگذرد. حالا پس از یک سال حسین انتظامی، رئیس سازمان سینمایی در گفتوگو با ایرنا اظهار کردهاست: «در دیماه سال گذشته از کمیته اجتماعی ستاد ملی مقابله با کرونا خواهش کردیم سینماها را از گروه ۳ به گروه ۲ تغییر دهند. در جلسات کارشناسی هم نظر مساعد وجود داشت؛ بهویژه مشاهدات میدانی که از جشنواره فیلم فجر داشتند. بهطور جدی انتظار داریم این موضوع، به نتیجه برسد. وقتی رستورانها و کافهها و بعضی مشاغل دیگر، اخیرا به گروه ۲ رفتهاند انتظار جامعه سینمایی این است که سینماها هم در این گروه تعریف شوند.»
وقتی به اوضاع فرهنگی و روانی جامعه فکر نمیکنیم
انتظامی در توضیح این را هم افزودهاست: «خوشبختانه همه و از جمله مسؤولان ذیربط در ستاد مقابله با کرونا میتوانند از طریق سامانه سمفا به صورت برخط، ضریب اشغال هر سالن و هر سئانس را مرتبا پایش کنند. در ۱۳ ماه گذشته فرکانس اشغال یعنی معدل ضریبهای اشغال، حدود ۵درصد بودهاست یعنی در هر سئانس، ۵درصد صندلیها پر شده و این رقم اندک، از نظر دستورالعملهای کرونایی واقعا چه جای نگرانی دارد؟» رئیس سازمان سینمایی به نقش فیلمها در بازسازی جنبه روانی آسیبدیده بخشی از مردم در ایام کرونا هم اشاره کرده و بازگشایی سینماها را ضروری دانستهاست. شکی نیست که سالنهای سینما در معرض خطر بزرگی قرار دارند. خطری که تنها فیلمهای سینمایی را تهدید نمیکند بلکه از وضعیت روانشناختی جامعه تا ستون فرهنگی هنر کشور، تا محل کسب درآمد بخشهایی از مردم تا هدررفتن منابع عظیم مالی برای تامین زیرساختها و لجستیک سینمایی را شامل میشود. ستاد ملی کرونا باید بداند که کنترل این بیماری تنها با ایجاد محدودیت، به نوعی از سر باز کردن مساله است و هنگام راهکاراندیشی برای حل مساله نیاز داریم که به همه ابعاد آن به صورت جامع فکر کنیم و آسانترین راه را بهترین راه ندانیم.
افزایش حق اشتراک فیلیمو و نماوا، سنگاندازی پیش پای اکران آنلاین
حالا در وضعیتی که سینماها خالی و فیلمها مجبور به مهاجرت به ویاودیها شدهاند، باوجود تمام خطراتی که در این مهاجرت وجود دارد و قاچاق را بهشدت تسهیل میکند، سامانههای اینترنتی هم بهاصطلاح طاقچهبالا گذاشتهاند. در همین ایام نوروز شایع شد که نماوا و فیلیمو، دو سامانه اصلی دسترسی به نمایشهای آنلاین فیلمهای سینمایی، همین نوروز در اقدامی پرسروصدا و البته پراعتراض، هزینهاشتراک خود را دو تا سهبرابر افزایش دادند. این در حالی است که از آخرین مرتبه افزایش دوبرابری حق اشتراکشان در اسفندماه، فقط یک ماه میگذرد. هزینهاشتراک ششماهه فیلیمو حالا به بیش از ۴۱۵هزارتومان رسیده درحالی که هزینه همین اشتراک در پایان سال ۹۸، ۱۱۰هزار تومان بودهاست. به گفته یک کاربر به نقل از مهر، نماوا حق اشتراک را از ۲۵ به ۵۹هزار تومان رسانده که به همراه ۹ درصد مالیات افزوده، ماهانه ۶۴ هزار تومان حق اشتراک دریافت میکند. ادعایی که البته فعلا توسط نماوا تکذیب شده و باید دید این اتفاق خواهد افتاد یا نه؟ همه اینها را بگذارید کنار افزایش بهای بلیت فیلمهای سینمایی که به حدود ۳۳هزار تومان (با لحاظ مالیات) رسیدهاست. قرار بود اکران آنلاین فرصتی برای جبران ضررهای سینما باشد امیدوایم خودش قوز بالای قوز نشود!
منبع: فاطمه ترکاشوند - فرهنگ و هنر / روزنامه جام جم