به گزارش گروه حوادث جام جم آنلاین از روزنامه جامجم، سیویکم شهریور۸۸ با تیراندازی افرادی در یکی از روستای شهر اهواز مرد ۵۲ساله و دو برادرزاده جوان او هدف گلوله قرار گرفته و جان باختند.
با تشکیل پرونده قضایی دراینباره تحقیقات ادامه پیدا کرد و اهالی گفتند افرادی که تعدادشان بیش از ۳۵نفر بوده بر سر زمینی با مرد میانسال و دو برادرزادهاش درگیر شده و دو عامل اصلی درگیری مرتکب قتل شدند.
در ادامه با تحقیقات پلیسی متهمان پرونده شناسایی و دستگیر و خانواده ۳ مقتول خواستار قصاص دو متهم شدند. پرونده این جنایت با صدور جلب به دادرسی به دادگاه کیفری استان خوزستان ارسال شد و برای دو متهم اصلی حکم قصاص و برای دیگر متهمان حبس و تبعید صادر شد.
با تائید این حکم در دیوانعالی کشور، پرونده به اجرای احکام دادگستری خوزستان ارسال و شمارش معکوس برای اجرای حکم دو محکوم به قصاص آغاز شد.
با گذشت یازده سال از این جنایت خانوادههای مقتولان در برابر تصمیم مهم و سرنوشتساز برای دو مرد اعدامی قرار گرفته بودند که روحانی جوانی به نام سیدرحمان طاهری، پسر سیدجابر طاهری، یکی از مقتولان در آستانه روز پدر تصمیم سرنوشت سازی گرفت.
سیدرحمان که یازده سال غم از دست دادن پدر را به دل داشت، تصمیم گرفت قاتلان را ببخشد. با خانوادهاش حرف زد و رضایتشان را جلب کرد و در ادامه توانست رضایت دو عمویش را هم جلب کند. حالا با بخشش این سه خانواده، دو اعدامی از کابوس یازده ساله مرگ در زندان نجات یافتند.
سید رحمان که معاون پرورشی اداره آموزشوپرورش یکی از نواحی شهر اهواز است درباره این بخشش بزرگ به جامجم گفت: پدر ۵۲سالهام به عنوان بازرس در بخش حراست یک شرکت در کشور کویت کار میکرد. دو مقتول دیگر هم پسرعموهایم به نامهای سیدعلی و سیداحمد متاهل و صاحب فرزندانی بودند. پدرم در روستا زمینی داشت که مدتها دو نفر از اهالی روستا در تلاش برای تصاحب زمین پدرم بودند که موفق نشدند اما دستبردار نبودند و مدام مزاحم ما میشدند. آخرین روز شهریور ۸۸ دو مرد مزاحم همراه بیش از ۳۵نفر دیگر در روستا با پدرم و دو پسرعمویم درگیر شدند و با شلیک گلوله آنها را به قتل رساندند.
وی افزود: بعد از آن در مرجع قضایی شکایت کردیم و متهمان بازداشت شده و در دادگاه محاکمه و برخی حکم حبس و تبعید گرفتند. عاملان جنایت هم حکم قصاص گرفتند. در این یازده سال خانواده دو مرد اعدامی برای جلب رضایت اقدامی نکردند و حتی مزاحم ما هم میشدند. پدرم فردی مهربان و مردمدار بود و خیرش به همه بهویژه اهالی روستا میرسید و نامنیک او زبانزد همگان بود. تصمیم برای اجرای حکم قصاص برایم خیلی سخت بود و مانده بودم میان دوراهی. سرانجام در آستانه روز پدر تصمیم گرفتم برای برقراری امنیت و آرامش در روستا قاتل پدرم را ببخشم.
وی افزود: تصمیمم را به خانوادهام گفتم اما قبول نکردند و حتی چند روز با من قهر کردند اما وقتی فهمیدند پای مصلحت مردم روستا درمیان است، قاتل را بخشیدند اما دو عمویم رضایت نمیدادند که سراغشان رفتم و با آنها کلی حرف زدم و گفتم چهبسا اجرای حکم دامنه درگیری و اختلافها را بیشتر کند، برای بازگشت امنیت و آرامش به مردم روستا آن دو اعدامی را ببخشیم تا هم خداوند راضی باشد و هم دو اعدامی راه درستی در زندگی شان در پیش بگیرند؛ البته دو شرط برای اعدامیان گذاشتیم؛ اولین شرط این بود که روستا را برای همیشه ترک کنند و به آنجا بازنگردند که باعث اختلاف و درگیری شود و شرط دوم هم این بود که زمین زراعیشان را به فردی اجاره دهند یا بفروشند که خودشان مجبور نشوند برای کارهای زراعی به آنجا بروند که دو اعدامی شروط را قبول کردند و آنها را بخشیدیم. امیدواریم آنها بعداز آزادی زندگی جدیدی بدون جرم را آغاز کنند.
معصومه ملکی - حوادث روزنامه جام جم
در یادداشتی اختصاصی برای جام جم آنلاین مطرح شد
در گفتگو با جام جم آنلاین مطرح شد
در یادداشتی اختصاصی برای جام جم آنلاین مطرح شد
در یادداشتی اختصاصی برای جام جم آنلاین مطرح شد
بهتاش فریبا در گفتوگو با جامجم:
رضا کوچک زاده تهمتن، مدیر رادیو مقاومت در گفت گو با "جام جم"
اسماعیل حلالی در گفتوگو با جامجم: