امام علی علیه السلام پس از رسیدن به حکومت چه کرد؟

اخلاق سیاسی در سیره امام علی علیه السلام

هوای نفسانی چگونه مانع اجرای عدالت می شود؟

موانع اجراى عدالت از منظر نهج البلاغه

امام على عليه السلام چند چيز را مانع برقرارى و اجراى عدالت اجتماعى مى داند كه بايد برطرف شوند تا عدالت اجتماعى تحقق پيدا كند.
کد خبر: ۱۲۹۹۶۱۴

موانع اجراى عدالت از منظر نهج البلاغه

به گزارش جام جم آنلاین و به نقل از معرفت نشریات، در این مقاله به موانع اجرای عدالت از منظر امام علی(علیه السلام) می پردازد، و آن را شرح می دهد.

  1. هواهاى نفسانى

يكى از چيزهايى كه مانع جدى براى رسيدن انسان به تكامل، تعالى، سعادت و عدالت است، پيروى از هواها و خواهش هاى سيرى ناپذير نفسانى مى باشد. افرادى كه اسير هواهاى نفسانى و تمايلات نامشروع نفس خويش باشند نمى توانند از برخوردهاى دوگانه با مردم، برخوردهاى تبعيض آميز با آنان، تبعيض در تقسيم بيت المال و واگذارى پست ها... مال اندوزى، امتيازجويى و امتيازخواهى و ظلم و ستم و... پرهيز كنند و در نتيجه، جامعه را به بى عدالتى سوق داده و مانع برقرارى عدالت در جامعه مى شوند.

     از همين روست كه مولاى متقيان على عليه السلام دورى از هوا و هوس را از ويژگى هاى فرد متقى و پرهيزگار و از نشانه هاى وجود ملكه عدالت در شخص دانسته و مى فرمايد: «عدل را بر خود گماشته و نخستين نشانه آن اينكه هوا و هوس را از دل برداشته، حق را مى شناسد و به آن عمل مى كند» (همان، خ 87، ص 69).

     حضرت جاى ديگر، در نامه اى به اسودبن قطيبه حاكم حلوان، هواهاى نفسانى را مانع برقرارى عدالت دانسته و مى فرمايد: «اما بعد، چون والى را هواها گونه گون شود، او را از بسيارى عدالت، باز دارد. پس بايد كار مردم در آنچه حق است، نزد تو يكسان باشد، كه ستم را با عدل عوض ندهند» (همان، نامه 59، ص 344).

موانع اجراى عدالت از منظر نهج البلاغه

  1. حاكم ستمگر

همان گونه كه ذكر شد، حاكم نقش مهم و اساسى در اجراى عدالت اجتماعى دارد؛ بنابراين، اگر حاكم جامعه ظالم و جائر باشد، مسلم است كه عدالت در آن جامعه برقرار نخواهد شد. حضرت در اين زمينه مى فرمايد: «و بدترين مردم نزد خدا، رهبر ستمگرى است كه خود گمراه و مايه گمراهى ديگران است، كه سنت پذيرفته را بميراند، و بدعت ترك شده را زنده گرداند. و من از رسول خدا9 شنيدم كه گفت: روز قيامت رهبر ستمگر را بياورند كه نه ياورى دارد و نه كسى از او پوزش خواهى مى كند، پس او را در آتش جهنم افكنند، و در آن چنان مى چرخد كه سنگ آسياب، تا به قعر دوزخ رسيده، به زنجير كشيده شود» (همان، خ 164، ص 168).

     بى گمان، كسانى مى توانند عدالت خواه و مجرى عدالت اجتماعى باشند كه خود عادل باشند و كسانى كه خود پر از هواهاى نفسانى اند و از عدالت بهره مند نيستند نمى توانند عدالت را برپا كنند؛ زيرا فاقد شى ء نمى تواند معطى شى ء باشد.

موانع اجراى عدالت از منظر نهج البلاغه

  1. عدم فرمان بردارى از پيشواى عادل

مانع ديگرى كه مانع برقرارى عدالت است و نمى گذارد كه عدالت اجتماعى به طور صحيح و كامل در جامعه اجرا گردد، عدم اطاعت و فرمان بردارى مردم از حاكم عادل و همكارى نكردن با او مى باشد.

     حضرت در موارد متعددى مردم كوفه را در عدم همكارى و هميارى در اجراى عدالت مذمت و سرزنش كرده و در قسمتى از بيانات نورانى خويش مى فرمايد: «اگر خداوند، ستمگر را چند روزى مهلت دهد، از بازپرسى و عذاب او غفلت نمى كند، و او بر سر راه، در كمين گاه ستمگران است، و گلوى آنها را در دست گرفته تا از فرو رفتن آب دريغ دارد. آگاه باشيد! به خدايى كه جانم در دست اوست، شاميان بر شما پيروز خواهند شد، نه از آن رو كه از شما به حق سزاوارترند، بلكه در راه باطلى كه زمام دارشان مى رود شتابان فرمان بردارند و شما در گرفتن حق من سستى مى ورزيد، و هر آينه، ملت هاى جهان صبح مى كنند در حالى كه از ستم زمام دارانشان در ترس و وحشتند، من صبح مى كنم در حالى كه از ستمگرى پيروان خود وحشت دارم. شما را براى جهاد با دشمن برانگيختم، اما كوچ نكرديد، حق را به گوش شما خواندم، ولى نشنيديد، و در آشكار و نهان شما را دعوت كردم، اجابت نكرديد، پند و اندرزتان دادم، قبول نكرديد. آيا حاضران غايب مى باشيد؟ و يا بردگانى در شكل مالكان؟! فرمان خدا را بر شما مى خوانم از آن فرار مى كنيد، و با اندرزهاى رسا و گويا شما را پند مى دهم، از آن پراكنده مى شويد. شما را به مبارزه با سركشان ترغيب مى كنم، هنوز سخنانم به آخر نرسيده، چون مردم سبا، متفرق شده، به جلسات خود بازمى گرديد، و در لباس پند و اندرز، يكديگر را فريب مى دهيد تا اثر تذكرات مرا از بين ببريد. صبحگاهان كجى هاى شما را راست مى كنم، شامگاهان به حالت اول برمى گرديد؛ چونان كمان سختى كه نه كسى قدرت راست كردن آن را دارد و نه خودش قابليت راست شدن را داراست. اى مردم كه بدن هاى شما حاضر و عقل هاى شما پنهان و افكار و آراء شما گوناگون است و زمام داران شما دچار مشكلات شمايند، رهبر شما از خدا اطاعت مى كند، شما با او مخالفت مى كنيد، اما رهبر شاميان خداى را معصيت مى كند، از او فرمانبردارند. به خدا سوگند، دوست دارم معاويه شما را با نفرات خود مانند مبادله درهم و دينار با من سودا كند، ده نفر از شما را بگيرد و يك نفر از آنها را به من بدهد!» (همان، خ 97، ص 88ـ89).

     همان گونه كه گذشت، از منظر امام على عليه السلام حاكم اسلامى براى دستيابى به عدالت اجتماعى و برقرارى عدالت در جامعه نيازمند ياران همدل و همراه است؛ يارانى كه وقتى آنان را براى اجراى عدالت و يا مبارزه با عدالت ستيزان فراخواند، بى هيچ بهانه اى به گرد او حلقه زنند، دستوارتش را بشنوند و بدان جامه عمل بپوشند؛ ولى اگر چنين نيرويى وجود نداشت، زمينه اجراى عدالت در جامعه نخواهد بود.

  1. از منظرنهج البلاغه مهم ترين وظيفه حكومت اسلامى برقرارى عدالت در جامعه بوده و رفاه و آسايش آحاد جامعه و تحقيق صلح و امنيت واقعى تنها در سايه عدالت امكان پذير مى باشد.
  2. عدالت، اساسى ترين شرط حاكم اسلامى است؛ چراكه تحقق عدالت اجتماعى با وجود حاكم جائر ناممكن مى باشد.
  3. حكومت و قدرت، ابزار اجراى عدالت اجتماعى بوده و اگر در اين مسير قرار بگيرد ارزشمند است، در غير اين صورت چنين حكومتى ارزش و اهميت چندانى نخواهد داشت.
  4. آحاد جامعه نيز با مشاركت سياسى خويش و نصيحت و راهنمايى نمودن كارگزاران حكومتى و... مى توانند نقش مهمى در جهت برقرارى عدالت اجتماعى ايفا نمايند.
newsQrCode
ارسال نظرات در انتظار بررسی: ۰ انتشار یافته: ۰

نیازمندی ها