به گزارش
جام جم آنلاین به نقل از زومیت، اکثر بیمارانی که هفتهها پس از کووید۱۹، علائم روانپریشی بروز میدهند، سابقهی بیماری روانی ندارند. انتظار میرود چنین مواردی نادر باشد؛ اما از سراسر جهان گزارش میشود.
دکتر هیسام گوئلی فورا متوجه شد بیماری که تابستان امسال به بیمارستان روانپزشکی او در لانگآیلند نیویورک آمد، غیر عادی است. این بیمار که مادر ۴ کودک خردسال و به شغل فیزیوتراپی مشغول بود، هرگز مشکل روانی تجربه نکرده بود یا سابقهی خانوادگی بیماری روانی نداشت. او درحالیکه پشت میزی در بیمارستان سوتاوکس در آمیتیویل نیویورک نشسته بود، گریهکنان میگفت که میبیند کودکانش به طرز وحشتناکی به قتل میرسند و خود او نقشه قتل آنها را کشیده است. بیمار توصیف میکرد که یکی از فرزندانش بهوسیلهی کامیون زیر گرفته و دیگری سرش بریده میشود. تنها نکته قابل توجه در مورد سابقهی پزشکی وی آن بود که در بهار به ویروس کرونا آلوده شده بود. وی فقط علائم جسمی خفیف ویروس را تجربه کرده بود؛ اما ماهها بعد، صدایی را میشنید که ابتدا به او میگفت خود و سپس فرزندانش را بکشد.
دکتر گوئلی مطمئن نبود که آیا ویروس با علائم روانی بیمار ارتباطی دارد. او با خود فکر میکرد شاید این علائم با کووید مرتبط باشد، شاید نه. اما سپس مورد دوم، مورد سوم و مورد چهارم را دید و به نظر میرسید اتفاقی در حال رخ دادن است.
در واقع، پزشکان موارد مشابهی از سراسر جهان گزارش میکنند. تعداد کمی از بیماران مبتلا به کووید که هرگز دچار مشکلات سلامت روانی نبودهاند، هفتهها پس از دچار شدن به ویروس کرونا، در حال تجربهی علائم روانپریشی شدید هستند. در این زمینه، پزشکان در مصاحبهها و مقالات علمی توصیف کردهاند:
کارمند ۳۶ ساله خانه سالمندان در کارولینای شمالی چنان دچار پارانویا شده بود که باور داشت سه فرزندش ربوده میشوند و برای نجات آنها سعی داشت فرزندانش را از پنجرهی سفارش غذای رستورانی رد کند. کارگر ساختمانی ۳۰ سالهای در شهر نیویورک چنان دچار هذیان شده بود که تصور میکرد پسر عمویش قصد کشتن او را دارد و برای محافظت از خود، سعی داشت او را حین خواب خفه کند. زنی ۵۵ سالهای در بریتانیا توهم میمون و شیر داشت و مطمئن بود یکی از اعضای خانوادهی وی با فرد شیادی عوض شده است.
جدا از موارد انفرادی، مطالعهی بریتانیایی در زمینهی عوارض عصبی یا روانی ۱۵۳ بیمار بستریشدهی مبتلا به کووید۱۹، نشان داد که ۱۰ فرد بدون سابقهی قبلی، دچار روانپریشی شدهاند. مطالعهی دیگری ۱۰ مورد از چنین بیمارهایی در بیمارستانی در اسپانیا شناسایی کرد. در گروههای رسانههای اجتماعی مرتبط با کووید، متخصصان پزشکی در مورد بیمارانی از مناطق مختلف بحث میکنند که نشانههای مشابهی دارند. دکتر کالین اسمیت از مرکز پزشکی دانشگاه دوک در دورهام که به درمان زن بیمار کارولینای شمالی کمک کرد، میگوید: «حدس میزنم هر جا که کووید را میبینید، احتمالا شاهد چنین مواردی نیز باشید.»
به گفتهی دکتر اسمیت و پزشکان دیگر، بیماران آنها آنقدر شکننده هستند که نمیتوان از آنها خواست مصاحبه کنند؛ اما برخی از آنها از جمله زن اهل کارولینای شمالی، موافقت کردند که مورد آنها در مقالات علمی شرح داده شود.
متخصصان پزشکی انتظار دارند که چنین اختلال عملکرد روانی شدیدی، تنها بخش کوچکی از بیماران را متأثر کند. اما این موارد بهعنوان نمونههایی در نظر گرفته میشود که نشاندهندهی روش دیگر تأثیر روند بیماری کووید۱۹ بر سلامت روان و عملکرد مغز است.
در ابتدا تصور میشد ویروس کرونا بیشتر موجب مشکلات تنفسی شود؛ اما اکنون شواهد فراوانی از علائم دیگر از جمله اثرات عصبی، شناختی و روانی وجود دارد که حتی در بیماران بدون مشکلات جدی ریوی، قلبی یا عروقی ممکن است بروز کند. این علائم میتواند از نظر عملکرد فرد ناتوانکننده باشند و اغلب مشخص نیست تا چه زمانی طول میکشند یا اینکه چگونه میتوان آنها را درمان کرد.
پژوهشگران به این باور رسیدهاند که اثرات مرتبط با مغز ممکن است با پاسخ ایمنی بدن در برابر ویروس کرونا و مشکلات عروقی یا التهاب شدید ناشی از روند بیماری ارتباط داشته باشد. دکتر ویلما گابی، از مدیران مؤسسه پژوهشی روانپزشکی مرکز پزشکی مونتفیور در نیویورک، میگوید: «برخی از نوروتوکسینها که حاصل واکنش در برابر فعال شدن ایمنی هستند، میتوانند از طریق سد خونی-مغزی وارد مغز و موجب آسیب شوند.» به گفتهی دکتر گابی که بیمارستان او دو بیمار دچار روانپریشی پس از کووید را درمان کرده است، حتی با اسکن مغزی، تجزیهوتحلیل مایع نخاعی و آزمایشهای دیگر، عفونت مغزی در بیماران پیدا نکرد: مرد ۴۹ سالهای که صداهایی میشنید و باور داشت شیطان است و زن ۳۴ سالهای که شروع به حمل چاقو کرد، جلوی غریبهها آن را بیرون میآورد و ضدعفونیکننده دست را درون غذای خود میگذاشت.
گزارشها حاکی از آن هستند که بیشتر بیماران مذکور دچار بیماری شدید کووید نبودند. بیمارانی که تحت درمان دکتر گوئلی قرار داشتند، دچار مشکل تنفسی نشده بودند؛ اما علائم عصبی جزئی مانند گزگز دست، سرگیجه، سردرد یا ضعف حس بویایی داشتند. او گفت آنها دو هفته تا چند ماه بعد، دچار علائم روانپریشی شدیدی شده بودند که واقعا برای همهی اطرافیان آنها خطرناک و ترسناک است. مسئله قابلتوجه اینکه بیشتر بیماران در دهههای چهارم، پنجم و ششم زندگی خود بودند. دکتر گوئلی گفت: «بروز این نوع روانپریشی در این محدوده سنی بسیار نادر است. زیرا چنین علائمی معمولا در افراد جوانتر همراه با اسکیزوفرنی بروز میکند یا در بیماران سالخورده همراه زوال عقل پیش میآید.» برخی بیماران مانند زن فیزیوتراپیست که خود را به بیمارستان رساند، متوجه شدند که مشکلی پیش آمده است درحالیکه معمولا افراد دچار روانپریشی متوجه نمیشوند که ارتباط خود با واقعیت را از دست دادهاند. برخی از بیماران که پس از کووید دچار روانپریشی شده بودند، به چند هفته بستری نیاز داشتند که پزشکان قبل از یافتن داروی مؤثر، داروهای مختلفی را روی آنها امتحان کردند.
دکتر رابرت یولکن، متخصص عصبشناسی دانشکده پزشکی دانشگاه جانز هاپکینز گفت اگرچه افراد ممکن است ازنظر جسمی از کووید ۱۹ بهبودی پیدا کنند، در برخی موارد سیستم ایمنی آنها ممکن است قادر به توقف نباشد، یا ممکن است به علت تأخیر در پاکسازی مقادیر کمی از ویروس، همچنان درگیر بماند. فعال بودن مداوم سیستم ایمنی همچنین توضیح اصلی برای مهمغزی و مشکلات حافظهای است که بسیاری از بازماندگان کووید را آزار میدهد. امیلی سورانس، متخصص اسکیزوفرنی در دانشگاه جانز هاپکینز گفت اثرات شناختی و روانپزشکی پس از کووید ممکن است ناشی از اتفاق مشابهی در مغز باشد. دکتر یولکن گفت بروز علائم مختلف ممکن به منطقهای از مغز بستگی داشته باشد که پاسخ ایمنی روی آن اثر میگذارد. وی افزود: «برخی افراد علائم عصبی را تجربه میکنند، برخی دچار مشکلات روانی میشوند و بسیاری نیز دچار ترکیبی از هر دو میشوند.»
کارشناسان نمیدانند که آیا ترکیب ژنتیکی یا استعداد ناشناختهای برای بیماری روانی موجب میشود که برخی افراد در معرض خطر بالاتر قرار داشته باشد. دکتر برایان كینكید، مدیر پزشکی خدمات اورژانس روانپزشکی در دانشگاه دوک گفت که زن کارولینای شمالی یک بار در برابر ویروس دیگری واکنش پوستی نشان داده بود که ممکن است نشان دهد سیستم ایمنی وی بهشدت در برابر عفونتهای ویروسی واکنش نشان میدهد.
موارد پراکنده روانپریشی و شیدایی پس از عفونت با ویروسهای دیگر ازجمله آنفلوانزای ۱۹۱۸ و ویروسهای کرونای سارس و مرس نیز رخ داده است. دکتر جاناتان آلپرت، رئیس بخش روانپزشکی و علوم رفتاری در کالج پزشکی آلبرت اینشتین که از نویسندگان گزارش بیماران مونتفیور است، گفت: «فکر میکنیم که این علائم مختص کووید نباشد.» او گفت مطالعهی این موارد ممکن است به افزایش درک پزشکان از روانپریشی کمک کند.
به گفتهی متخصصان، علائم روانپریشی دامنهی گستردهای دارند و برخی از آنها برای اولین اپیزود روانپریشی بسیار شدید هستند. دکتر گوئلی گفت یک تکنسین داروخانه ۴۶ ساله که خانوادهاش وی را بعد از اینکه دچار ترس شده بود که ارواح شیطانی به خانهی او حمله کردهاند، به بیمارستان آوردند، چهار روز تمام در بیمارستان گریه میکرد. کارگر ساختمانی ۳۰ ساله که بهوسیلهی پلیس به بیمارستان آورده شده بود، بهشدت خشن شده بود و رادیاتور بیمارستان را تخریب کرد و با استفاده از قطعات آن و کفشهای خود سعی کرد تا از پنجره فرار کند.
مدتزمان باقی ماندن علائم روانپریشی و پاسخ بیماران به درمان متغیر بوده است. زن بریتانیایی که علائم وی شامل پارانویا در مورد رنگ قرمز و وحشت از این مسئله میشد که پرستاران شیطانهایی هستند که به او و یکی از اعضای خانوادهی وی آسیب میرسانند، حدود ۴۰ روز طول کشید تا بهبودی پیدا کند. مرد ۴۹ سالهای که در مونتفیور تحت درمان بود، پس از چند هفته بستری از بیمارستان مرخص شد؛ اما طی دو ماه آینده دوباره دچار مشکل شد و دوباره به بیمارستان آمد.
دکتر جاناتان کمیسر از دانشگاه دوک با اشاره به این موضوع که پزشکان ابتدا فکر میکردند علائم وی نشاندهندهی اختلال دوقطبی است، گفت زن کارولینای شمالی که باور داشت تلفنهای همراه وی را ردیابی میکنند و میگفت شریکش قصد دارد کمک مالی را که به خاطر دنیاگیری به او داده شده است، از او بدزدد، با اولین دارو بهبود نیافت.
فیزیوتراپیستی که قصد داشت فرزندان خود را به قتل برساند، مشکلات بیشتری داشت و هر روز، اوضاع او بدتر میشد. دکتر گوئلی گفت: «شاید هشت داروی مختلف ازجمله داروهای ضدافسردگی، داروهای ضد روانپریشی و لیتیوم را امتحان کردیم. او آنقدر بیمار بود که چون هیچ چیزی روی او تأثیر نداشت، به فکر درمان با الکتروشوک افتاده بودیم.» حدود دو هفته پس از بستری شدن در بیمارستان، او نمیتوانست به یاد بیاورد که کودک دو سالهاش چه شکلی است. تماس با خانوادهاش ناراحتکننده بود، زیرا در پسزمینه صدایی شنیده میشد که میگفت «مامان کی به خانه میآید؟» درنهایت، ریسپریدون مؤثر واقع شد و پس از چهار هفته وی به خانه بازگشت. دکتر گوئلی گفت:
نمیدانیم روند طبیعی این وضعیت چگونه است. آیا مشکل درنهایت برطرف میشود؟ آیا مردم بهتر میشوند؟ علائم معمولا تا چه مدت طول میکشد؟ آیا درنتیجهی این وضعیت، احتمال ابتلا به مشکلات روانی دیگر افزایش مییابد؟ سؤالهای بیپاسخ زیادی وجود دارد.