حضرت زهرا سلام الله علیها مقامی آنچنان رفیع دارد، به طوری که تنها کسی است که رسول خدا(صلی الله علیه و آله اجمعین ) و سرآمد خلقت، در عمر مبارک شان دست ایشان را بوسیده و آن حضرت(سلام الله علیها) را می بوئیدند و می فرمود: «من از فاطمه بوی بهشت را استشمام می کنم».
کد خبر: ۱۲۹۶۵۸۶

به گزارش جام جم انلاین و به نقل از پایگاه اطلاع رسانی حوزه، در این مقاله به مقام بلند حضرت زهرا(سلام الله علیها) نخستین شهید راه ولایت اشاره می کند.

نخستین شهید راه ولایت ( زهراء سلام الله علیها )

با خطبۀخود اولی را خوب ادب کرد

احقاق حق را با زبانش امتحان داد

وقتی علی را یک تنه آورد خانه

شهر مدینه قهرمانش امتحان داد

زهرا سراپا، پای حیدر ایستادو

پای علی قدکمانش امتحان داد

با گریه های او مدینه زیر و رو شد

ساکت نشد، اشک روانش امتحان داد

بر اساس منابع تاریخی، ایام فاطمیه به حسب روایات بیش از ده تا پانزده قول بوده (یکی از دلایل مظلومیت) ولی آنچه که شهرت دارد، سه قول اصلی است:

1- روایت «40» روز که دهه اول گرفته می شود، بعد از شهادت رسول الله صلی الله علیه وآله که مصادف با 8 تا 10 ربیع الثانی است.

2- روایت «75» روز که دهه دوم گرفته می شود، مصادف با 13 تا 15 جمادی الاولی است.

3- روایت سوم «95» روز که دهه سوم گرفته می شود، مصادف با 1 تا 3 جمادی الآخر است که بیشتر مورد تاکید است.

چگونگی شهادت حضرت فاطمه و ماجرای آتش زدن خانه حضرت علی (سلام الله علیه) از سوالات بسیار مهمی است که در اذهان بسیاری از افراد نقش بسته است، آیا چنان که شیعیان می گویند به ساحت حضرت فاطمه زهرا (سلام الله علیها) نیز جسارت کردند؟ و بر آن حضرت صدماتی وارد شد که منجر به شهادت او و فرزندش گردید یا خیر؟

چگونگی شهادت حضرت فاطمه به نقل از خلیفه دوم

عمر بن خطاب نامه مفصلی به معاویه نوشته و در آن ماجرای رفتن به خانه مولای مظلومان را شرح داده است که خلاصه بخشی از آن چنین است:

((. . . وقتی درب خانه را آتش زدم (آن گاه داخل خانه شدم) ولی فاطمه درب خانه را حجاب خود قرار داد و مانع از دخول من و اصحابم شد. با تازیانه آن چنان بر بازوی او زدم که مانند دملج (بازوبند) اثر آن بر بازوی او ماند؛ آن گاه صدای ناله او بلند شد؛ چنان که نزدیک بود به حال او رقت کنم و دلم نرم شود؛ ولی به یاد کشته های بدر و اُحد که به دست علی کشته شده بودند. . . افتادم، آتش غضبم افروخته تر شد و چنان لگدی بر درب زدم که از صدمه آن جنین او (به نام محسن) سقط شد. «فَعِنْدَ ذلک صَرَخَتْ فاطِمَةُ صَرْخةً. . . فَقالَتْ یا اَبَتاهُ یا رَسُولَ الله هکَذا کانَ یُفْعَلَ بِحَبیبَتِکَ وَ اِبْنَتِکَ. . . »؛ «در این هنگام، فاطمه چنان ناله زد، پس فریاد زد: ای پدر بزرگوار! ای رسول خدا! این چنین با عزیز دلت و دخترت رفتار کردند. » سپس فریاد کشید: فضه به فریادم برس که فرزندم را کشتند. سپس به دیوار تکیه داد و من او را به کنار زده، داخل خانه شدم. فاطمه در آن حال می خواست مانع (بردن علی) شود، من از روی روسری چنان سیلی به صورت او زدم که گوشواره از گوشش به زمین افتاد. . . ))

البته گروهی از دانشمندان و مورخان اهل سنت، در این بخش، از بیان واقعیات تاریخی شانه خالی کرده اند؛ و خواسته اند حقیقت واقعه را ( بخاطر خلیفه ) مخفی نمایند

حضرت فاطمه (سلام الله علیها) با اینکه روز به روز پیکرش آب می شد، هیچ شِکوه ای از بیماری نداشت. ولی در هنگام یورش حاکمان غاصب به خانه اش، حضرت زهرا (سلام الله علیها) به گونه ای میان درب و دیوار آسیب دیدند که علاوه بر صدمه های سخت، جنین ایشان نیز سقط شد و تازیانه های بیشماری بر جان و روح او نشست. همه این رویدادهای تلخ و دردناک حضرت زهرا (سلام الله علیها) را به بستر بیماری کشاند و به شهادت ایشان منجر شد.

 پیغمبر(صلی الله علیه و آله اجمعین ) در برابر او به قامت بر می خواست و به استقبال او جلو می رفت و صبر نمی کرد که حضرت زهرا(سلام الله علیها) به او برسد، خود به سوی او می رفت، این حرکت از پیامبر صلی الله علیه وآله وسلم راجع به هیچ کس نداریم، نه از باب اینکه ایشان فرزند پیغمبر(صلی الله علیه و آله اجمعین ) بود و یا یک عاطفه پدری به فرزند داشته باشد، خیر! پیغمبر فرزندان دیگری هم داشت، راجع به هیچ کدام از آنها چنین نکرده بود، این به سبب مقام عظیم حضرت صدیقه کبری (سلام الله علیها) است.

حتی علمای شیعه اختلاف دارند که مقام آن حضرت(سلام الله علیها) برتر است یا مقام امیر المومنین(سلام الله علیه) و برخی معتقدند که فقط بعد «ولایت» امیر المومنان علیه السلام از ایشان برتری دارد؛ یعنی چون امیر المومنین(سلام الله علیه) ولی خدا، پس از پیغمبر(صلی الله علیه و آله اجمعین ) بر خلایق است، از این جهت به حضرت زهرا(سلام الله علیه) ولایت دارد و فقط برتری از این باب است، لذا شخصیت بسیار بزرگواری است که از همه ائمه مقامش بالاتر و ام الائمه و اولین شهید راه ولایت است، باید گفت در حضرت زهرا(سلام الله علیها) یک ویژگی خاص وجود دارد که آن حضرت را به تمام معصومین و تمام شخصیت های عظیم الشأن بی نظیر کرده است و آن با وجود اینکه آن حضرت (سلام الله علیها)، زن هست و از زنان تکالیفی همچون مردان خاسته نشده است، اما مظهر ایثار و ولایت مداری. بود

حضرت امام صادق (سلام الله علیه) با تصریح بیشتر در مورد علت بیماری و شهادت فاطمه (سلام الله علیها) می فرمایند ( و کان سبب وفاتها ان قنفذا مولی الرجل لکزها بنعل السیف بامره فاسقطت محسنا، و مرضت من ذلک مرضا شدیدا؛ سبب شهادت فاطمه (سلام الله علیها) این بود که قنفذ (غلام خلیفه دوم) با غلاف شمشیر او را زده و بچه اش را کشت و مادرم از این جهت به بستر بیماری افتاد. ).

امام حسن مجتبی سلام الله علیه در یک مجلس مناظره در حضور معاویه خطاب به مغیرة بن شعبه فرمود: ( انت الذی ضربت فاطمة بنت رسول اللَّه صلی اللَّه علیه و آله حتی ادمیتها و القت ما فی بطنها. . ). تو مادرم را زده و مصدوم و مجروح ساختی، تا اینکه او بچه اش را سقط کرد. . . »

نخستین شهید راه ولایت ( زهراء سلام الله علیها )

( شهادت حضرت فاطمه الزهرا سلام الله علیها)

در روایتی آمده که: حضرت به اسماء فرمودند: آبی برایم آماده کن، بعد با آن غسل کرده و سپس فرمودند: جامه های جدیدم را به من بده، آنها را پوشیده و فرمودند: بقیه حنوط پدرم را از فلان جا برایم بیاور و زیر سرم بگذار و مرا تنها گذاشته و از اینجا بیرون برو، می خواهم با پروردگارم مناجات کنم.

اسماء می گوید: از اتفاق بیرون شدم و صدای مناجات آن حضرت را می شنیدم، آهسته به طوری که مرا نبیند وارد شدم دیدم دست به سوی آسمان دراز کرده و می گوید: پروردگارا به حق محمد مصطفی و اشتیاقی که به دیدار من داشت، و به شوهرم علی مرتضی و اندوهش بر من و به حسن مجتبی و گریه اش بر من و به حسین شهید و پژمردگی و حسرتش بر من و به دخترانم که پاره تن فاطمه می باشند و غم و اندوهی که بر من دارند، از می خواهم که بر گناهکاران امت محمد ترحم فرمائی و آنان را بیامرزی و به بهشت وارد کنی که تو بزرگوارترین سؤال شوندگان و مهربان ترین مهربانانی.

حضرت (سلام الله علیها) ادامه داد و گفت: قدری مرا به خود واگذار و بعد مرا بخوان، اگر پاسخ تو را دادم که بسیار خوب و اگر جوابی ندادم بدان که من به سوی پدر خود، (یا پروردگارم) رفتم.

اسماء لحظه ای حضرت (سلام الله علیها) را به حال خود واگذاشت و بعد صدا زد و جوابی نشنید، صدا زد ای دختر محمد مصطفی، ای دختر گرامی ترین کسی که زنان حمل او را عهده دار شدند، ( مردان در سقیفه بنی ساعده برای تعیین خلیفه گرد پامده بودند ) ای دختر بهترین کسی که بر ریگ های زمین پای گذارده، ای دختر کسی که به پروردگارش به فاصله دو تیر کمان و یا کمتر نزدیک شد، اما جوابی نیامد چون جامه را از روی صورت حضرت برداشت، مشاهده کرد از دنیا رخت بر بسته است، خود را به روی حضرت انداخت و در حالی که ایشان را می بوسید، گفت: فاطمه آن هنگام که نزد پدرت رسول خدا رفتی سلام اسماء بنت عمیس را به آن حضرت برسان، آنگاه گریبان چاک زده و از خانه بیرون آمد، حسنین به او رسیده و گفتند: اسماء مادر ما کجا است؟ وی ساکت شد و جوابی نداد، آنان وارد اتاق شده دیدند حضرت دراز کشیده حسین علیه السلام حضرت را تکان داد دید از دنیا رفته است، فرمود: ای برادر خداوند تو را در مصیبت مادر پاداش دهد.

امام حسن مجتبی (سلام الله علیه) خود را روی مادر انداخته و گاهی می بوسید و می گفت: ای مادر با من سخن بگو پیش از آن که روح از بدنم جدا شود، و حسین جلو آمده و پاهای حضرت را می بوسید و می گفت: ای مادر من پسرت حسینم، پیش از آنکه قلبم منفجر شود و بمیرم با من صحبت کن.

اسماء به آنها گفت: ای فرزندان رسول خدا بروید نزد پدرتان علی علیه السلام او را از مرگ مادرتان خبردار کنید، آن دو از منزل بیرون رفته و صدا می زدند: یا محمداه یا احمداه، امروز که مادرمان از دنیا رفت رحلت تو تجدید شد، بعد به مسجد رفته و علی علیه السلام را خبردار کردند حضرت با شنیدن خبر شهادت فاطمه علیهاالسلام از هوش رفت و با پاشیدن آب بر او به هوش آمد و چنین گفت: ای دختر حضرت محمد به چه کسی تسلیت بگوئیم، من همیشه به وسیله تو دلداری داده می شدم، بعد از تو چه کسی موجب دلداری و تسلیت من خواهد شد.

علت استمرار عزاداری

علمای تشیع بر خلاف نویسندگان تسنن. همواره در تکریم و بزرگداشت سالروز شهادت حضرت فاطمه(سلام الله علیه) تاکید دارند و آن را جزو شعائر اسلامی می دانند که تا یاد آن بانوی هردو عالم فراموش نشده و از یا ها نرود  دفاع از ولایت با اینکه از دیدگاه حضرت زهرا (سلام الله علیها) بهترین زنان کسانی هستند که مردان نامحرم آنها را نبینند و او نیز مردان نامحرم را نبیند -که این دیدگاه پیغمبر هم هست- یک چنین جایگاهی یک زن مسلمان دارد که برترین آنها خود حضرت فاطمه سلام الله علیهاست، اما در آنجایی که پای دفاع از ولایت به پیش می آید، در جمع نامحرمان نامرد که با بی تفاوتی نظاره گر غصب خلافت و کنار زدن ولی خدا بودند، آن چنان خطابه ای را در دفاع از ولایت بیان می کند که تاریخ را متحیر کرده است، لذا از این جهت آن بزرگواربا بذل جان مظهر ولایتمداری و ایثارگری است و آن هم به عنوان نخستین کس در این عرصه وارد شد و از جان مبارک خود هم مایه گذاشت، یک ویژگی استثنایی دارد که باید شهامت آن حضرت و علل شهادت آن حضرت به خوبی دریابیم و بزرگ بداریم و با الگوگیری از الگوی بی نظیر بشریت، بتوانیم به سیره آن حضرت(سلام الله علیها) عمل کنیم.

تا شعله نگیرد به پر شیعه مولا

مانند تو کَس جام بلا سرنکشیده

 

الحق و الانصاف که تو فاطمه هستی

در شعله زدی… کار به محشر نکشیده

زجری که تو از داغی مسمار کشیدی

حلقوم حسین تو ز خنجر نکشیده

شش ماهه به ششماهه دهد درس شهامت

کی گفته به محسن؛ علی اصغر نکشیده

بال ملک از داغی این منظره اش سوخت

محسن همه اش سوخت علی حنجره اش سوخت

 

newsQrCode
ارسال نظرات در انتظار بررسی: ۰ انتشار یافته: ۰

نیازمندی ها