به گزارش جام جم آنلاین و به نقل از پرتال جامع علوم انسانی؛ به دلیل آنکه در بینش اسلامی، همه افراد بندگان خدایند و تمام ثروت ها نیز متعلق به اوست، نیازمندی های این گونه افراد در حد ممکن و مورد قبول باید تأمین شوند.این مسئله به خوبی ضرورت تعاون و دیگریاری را در جامعه به اثبات می رساند.
مکتب اسلام تعاون را به عنوان یکی از ضرورت های تفکر هنجاری مورد توجه قرار داده و بر خیرخواهی، تقوا و شتاب در همکاری، همیاری و دیگریاری مؤمنان تأکید نموده و آنان را از هرگونه تعاون در بدی ها و دشمنی ها، که به نابرابری و بی عدالتی اجتماعی دامن می زند، برحذر داشته است.
اسلام مسلمانان را برادر یکدیگر قرار داده و بر این اساس، تضاد منافع را به اشتراک منافع و همدلی و همدردی تبدیل نموده است. در نظام اسلامی، انسان ها همانند اعضای یک پیکر محسوب می شوند که اگر یکی از آنان دردی احساس نماید و در رنج باشد سایر اعضا نیز در آن احساس با وی شریکند.
بر اساس روایات اسلامی مسلمانان نسبت به یکدیگر حقوق و وظایفی دارند که یکی از آن ها «مواسات در مال» است; در صورتی یکی از آنان نیازی داشته باشد، دیگران باید در تأمین آن بکوشند.
مبانی نظری تعاون و تأمین اجتماعی
چنان که اشاره شد، در مکتب اسلام، دیگریاری و تأمین اجتماعی اقشار محروم و نیازمند جامعه به عنوان یکی از ضرورت های تفکر هنجاری مورد توجه قرار گرفته است. از این رو، در قرآن کریم و احادیث اهل بیت(علیهم السلام) ضمن تأکید بر همکاری، دیگریاری و سعی در رفع مشکلات اجتماعی و اقتصادی فقرا و محرومان جامعه، به مبانی فلسفه آن نیز اشاره شده است. تعلّق اموال به جامعه، اعتقاد به حق همه افراد در ثروت های طبیعی، برادری اسلامی و مشارکت فقرا در اموال اغنیا از آن جمله است.
الف. تعلّق اموال به جامعه
از دیدگاه اسلام، اموال و ثروت ها در اصل، به جامعه تعلّق دارند; زیرا خداوند خلافت خود در زمین و وکالت در اموال را به انسان ها واگذار نموده است. اموال در اصل، از آن خدایند که آن ها را در اختیار انسان ها قرار داده است: (وَآتُوهُم مِّن مَّالِ اللَّهِ الَّذِی آتَاکُمْ)(نور: 33) بدین سان، اغنیا وکلا و امنای خدا بر اموال هستند و مال نزد آنان ودیعه و امانت است که به مقتضای وکالت و امانت داری باید عمل نمایند.
قرآن مؤمنان و جانشینان واقعی خداوند را این گونه معرفی می کند: (وَالَّذِینَ فِی أَمْوَالِهِمْ حَقٌّ مَّعْلُومٌ لِّلسَّائِلِ وَالَْمحْرُومِ.)(معارج: 24 و 25)
در احادیث اهل بیت(علیهم السلام) نیز به این مطلب، که اموال و ثروت ها در اصل متعلق به خدایند و در دست اغنیا به امانت قرار داده شده اند، اشاره گردیده است. امام صادق(علیه السلام) می فرماید: آیا گمان می کنی خداوند به آنان که ثروت داده، به سبب گرامی داشتن آنان بوده و هر که را ثروت نداده به سبب خوار داشتن او بوده است؟ هرگز چنین نیست، مال، مال خداست; آن را در نزد افراد به امانت می گذارد و به آنان اجازه داده است که به اقتصاد بخورند، بنوشند، بپوشند، ازدواج کنند، وسیله سواری داشته باشند، از مؤمنان فقیر عیادت و دستگیری کنند و آشفتگی و پریشانی آنان را جبران نمایند.
بنابراین، اموال و ثروت ها در اصل، به جامعه تعلّق دارند و هر یک از افراد جامعه که از آن ها استفاده می کند در صورتی که به وظیفه امانت داری خود عمل کرده و حقوق محرومان جامعه را در نظر گرفته باشد، حق استفاده دارد، وگرنه این حق را ندارد.
ب. اعتقاد به حق همه افراد جامعه در ثروت های طبیعی
گذشته از تعلّق اموال به جامعه، از آن نظر که اموال در اصل از آن خدایند که به امانت به انسان واگذارده، در مورد ثروت های طبیعی، در اسلام اعتقاد بر این است که این ثروت ها به همه افراد جامعه تعلّق دارند; زیرا این ثروت ها برای همه مردم آفریده شده اند، نه برای افراد یا گروه های خاص. قرآن در این زمینه می فرماید: (وَالْأَرْضَ وَضَعَهَا لِلْأَنَامِ)(الرحمن: 10) و نیز می فرماید: (هُوَ الَّذِی خَلَقَ لَکُم مَّا فِی الأَرْضِ جَمِیعاً.)(بقره: 29)
بنابراین، ثروت های طبیعی، چه آن ها که نیاز به استخراج دارند و چه آن ها که نیاز به استخراج ندارند، در اصل، حق همه افراد جامعه اند.
در روایات نیز برخی از ثروت ها به عنوان مشترکات و مباحات ذکر شده اند. رسول گرامی(صلی الله علیه وآله) می فرماید: «الناسُ شرکاءٌ فی ثلاث: الماءُ و النارُ و الکلاءُ»;مردم در سه چیز با یکدیگر شریکند: آب، آتش و مرتع.
ظاهراً یکی از حکمت های وضع زکات بر غلّات چهارگانه (گندم، جو، خرما و کشمش) همین است که این غلات به آب نیاز دارند و آب از مشترکات است و چون تولیدکننده غلّات از این عنصر مشترک بهره می گیرد، باید به کسی که قدرت بهره برداری از این عنصر را ندارد سهمی بپردازد.
تعبیر مشارکت فقرا در اموال اغنیا، که در مورد تعاون اجتماعی و تأمین نیازمندی های فقرا و محرومان جامعه در احادیث آمده تعبیر بسیار گویا و عمیقی است.
در برخی از این احادیث آمده است که اغنیا و فقرا با هم شریکند. بنابراین، اغنیا، که دارای مال و ثروت و کالا می باشند، با فقرا، که این ها را ندارند، باید همانند شریک رفتار نمایند، و معلوم است که در شراکت، هر دو طرف می توانند از شیء موردنیاز با در نظر گرفتن رضایت هم و حفظ حق همدیگر استفاده نمایند.
«تعبیر "مشارکت" لزوم تعاون و کمک رسانی را روشن می سازد و این اصل را نیز تثبیت می کند که بینوایان در مال توانگران ذی حق اند; مانند ذی حق بودن شریک. بنابراین، اگر توانگری بخشی از اموال خود را به ناتوانی می دهد، در واقع حق و سهم او را پرداخته است. این موضع گیری اسلام عمق و اصالت تعاون اجتماعی را آشکار می سازد.»
امام صادق(علیه السلام) در این زمینه می فرماید: خداوند ثروتمندان و بینوایان را در اموال شریک قرار داد. پس ثروتمندان حق ندارند به غیر شریکشان بدهند.
حضرت علی(علیه السلام) نیز به مسلمانان دستور می دهد که فقرا و محرومان مسلمان را در زندگی شریک خویش سازید: «فقراءُ المسلمینَ اشرکوهم فی معیشتکم.»
ج. برادری اسلامی
برادری اسلامی یکی دیگر از مبانی تعاون اجتماعی و تأمین زندگی نیازمندان و محرومان جامعه در اسلام به شمار می آید که در قرآن و احادیث نیز بدان اشاره شده است. مسلمانان از آن نظر که باهم برادرند، باید به یگدیگر کمک نمایند.
بنابراین، اگر در جامعه فقیر و مستمندی وجود دارد، اجازه ندهد که گرسنه، پابرهنه و بی سرپناه بماند، در حالی که خودش امکانات لازم برای تأمین نیازهای خود و دیگران را داراست.
یک کارشناس روابط بینالملل در گفتگو با جامجمآنلاین مطرح کرد
در گفتگو با جام جم آنلاین مطرح شد
در گفتگو با جام جم آنلاین مطرح شد
در گفتگو با جام جم آنلاین مطرح شد