آنی شرلی نام یک شخصیت داستانی است که نخستین بار در رمان آنی شرلی در گرین گیبلز ۱۹۰۸ نوشته لوسی ماد مونتگمری معرفی شد.
کد خبر: ۱۲۸۸۴۲۵

به گزارش جام جم آنلاین به نقل ایران کتاب ، نخستین رمان «لوسی مود مونتگمری»، کتاب «آنی شرلی»، بیش از 11 دهه پیش برای اولین بار به چاپ رسید و از آن زمان تاکنون، انتشار آن هیچ وقت متوقف نشده است. کتاب «آنی شرلی» به فروش بیش از پنجاه میلیون نسخه ای در سطح جهان دست یافته و اقتباس های پرشمار و مختلفی از جمله فیلم، سریال، کارتون، رمان مصور، نمایش موزیکال و غیره از آن صورت پذیرفته است؛ علاوه بر این ها، این اثر به تنهایی چرخ صنعت گردشگریِ زادگاه «مونتگمری» یعنی منطقه ی «پرینس ادوارد آیلند» را به گردش درمی آورد. از آن زمان تا کنون، داستان معروف دخترک موقرمز و خوش قلب «مونتگمری»، به تسخیر قلب و ذهن مخاطبین خود، به خصوص دخترها، ادامه داده است.

«آنی شرلی» رمانی که بیش از یک قرن درحال چاپ است

در واقع خود «مونتگمری» نیز درست به اندازه ی مخاطبین، شخصیت اصلی داستانش را دوست داشت. این نویسنده ی کانادایی، هفت دنباله برای داستان اولیه ی «آنی» نوشت و در کنار آن، سیزده اثر دیگر خلق کرد که بیشترشان درباره ی زنان جوانی بودند که در جزیره ی مورد علاقه ی او، «پرینس ادوارد آیلند»، زندگی می کردند. 

او یک کلاه ملوانی رنگ پریده روی سرش گذاشته بود و از زیر آن، دو دسته موی بافته ی ضخیم قرمزرنگ آویزان بود. صورت کوچک، سفید و لاغرش پر از کک و مک بود. دهانی بزرگ داشت و چشمان درشتش گاهی به رنگ سبز و گاهی به رنگ طوسی درمی آمد. اگر بیننده ی مورد نظر ما کمی دقیق تر به او نگاه می کرد، متوجه می شد که چانه ی دخترک نوک تیز و برجسته بود، نشاط و سرزندگی در او چشمان درشتش دیده می شد و دهانی خوش حالت و پیشانی بلندی داشت. حتی ممکن بود بیننده ی نکته سنج ما در این مدت کوتاه بفهمد که آن دختر کوچک و سرگردان، روح بزرگی داشت و متیو بی جهت از او می ترسید. از متن کتاب

داستان های «مونتگمری»، اکنون همانند گذشته، به دلیل به تصویر کشیدن خوشبینی و خوشحالی های کوچک و بزرگ، لذت بخش هستند—البته در آثار او، این خوشبینی و خوشحالی، یک سوی سکه ای است که در طرف دیگرش، رنج و تراژدی وجود دارد. داستان های «آنی» با پایانی خوش همراه هستند، اما شخصیت ها این خوشی را از طریق غلبه بر سختی و رنج به دست می آورند. «آنی»، به همراه سایر قهرمان های زن «مونتگمری»، در طول داستان بارها با رنج مواجه می شود و عصبانیت و استیصال را تجربه می کند. در واقع می توان گفت خوشبینی موجود در آثار «مونتگمری»، از امید عمیق شخصیت هایی سرچشمه می گیرد که از رنج ها عبور کرده اند؛ امیدی که سطحی و ساده لوحانه نیست، بلکه استوار و قدرتمند است.

«آنی شرلی» رمانی که بیش از یک قرن درحال چاپ است

«مونتگمری» شباهت های زیادی به «آنی» داشت. هر دوی آن ها با انتظارات اجتماعی از دختران که به آن ها اجازه ی بیان و بروز استعدادهایشان را نمی داد، مواجه بودند. «مونتگمری» فرصت بیان خود را از طریق قلم و کاغذ پیدا کرد و «آنی» را به عنوان قهرمان خود برگزید. در اولین رمان «آنی شرلی»، قهرمان داستان، شخصیتی احساساتی است که در بسیاری از اوقات نمی تواند خودش را کنترل کند، به راحتی عصبانی می شود و خشمش نیز، معمولا به اشک می انجامد. «آنی» دختری پرانرژی و خیال پرداز است اما نه به خاطر این که ساده لوح است، بلکه به این دلیل که رنج را تجربه کرده و امید او، همیشه ابزاری برای غلبه بر مشکلات بوده است. او هرچه بیشتر در «پرینس ادوارد آیلند» می ماند، ابزار بیشتری را برای غلبه بر مشکلات پیدا می کند.

درس هایی که «آنی شرلی» به ما می دهد

در این بخش، چند درس ارزشمند از مجموعه ی «آنی شرلی» اثر «ال ام مونتگمری» را با هم می خوانیم؛ مجموعه ای ماندگار و فوق العاده پرطرفدار که همچنان، نسل های جدید مخاطبین را به وجد می آورد. 

گاهی دختر داشتن خوشحال کننده تر است

 «متیو» و «ماریلا» تصمیم می گیرند تا پسری بی سرپرست را به فرزندخواندگی قبول کنند تا در کارهای مزرعه به آن ها کمک کند. اما به دلایلی، «آنی» به خانه ی آن ها فرستاده می شود و این موضوع، ابتدا آن ها را آزرده خاطر می کند. «متیو» و «ماریلا» اما خیلی زود اذعان می کنند که «آنی» از هر پسری آن ها را خوشحال تر کرده است. 

همیشه می توان لذت برد

شعار «آنی» در زندگی این است: «تقریبا همیشه می توانی از چیزها لذت ببری اگر واقعا باور داشته باشی که از آن ها لذت خواهی برد.» «آنی» از موهبت لذت بردن بهره مند است—چه وقتی شکوفه های سیب را به اتاقش می برد تا با آن ها «دوست» شود، چه وقتی در حال راه رفتن روی شیروانی است و چه در حال مزه کردن اولین بستنی عمرش! مهم تر از این ها، او معتقد است که همه، حق لذت بردن از زندگی را دارند.

 

تخیل می تواند دنیا را تغییر دهد

در بسیاری از مواقع، تخیل قوی کودکان به عنوان یک نقص در آن ها تلقی می شود. اما «آنی» به ما نشان می دهد با این که خیال پردازی گاهی ممکن است ما را به دردسر بیندازد، اما می توان از آن استفاده های زیادی کرد. «آنی» از تخیل فعال خود، در نوشتن استفاده می کند. او همچنین در خیالاتش، خود را جای دیگران می گذارد تا بفهمد چگونه می تواند حال آن ها را بهتر کند. 

عجیب بودن هیچ اشکالی ندارد

«آنی» شخصیتی کاملا عجیب و غیرمعمول نسبت به هم سن و سالان خود دارد، و به هیچ وجه به خاطر این موضوع خجالت زده یا سرافکنده نیست. او همیشه درباره ی آدم های عجیب دیگر کنجکاو است و دوست دارد در قلمرویی فراتر از محدوده های زندگی معمولی و مرسوم، به دنبال راه رسیدن به خوشبختی باشد.    

 

newsQrCode
ارسال نظرات در انتظار بررسی: ۰ انتشار یافته: ۰

نیازمندی ها