سمیه (متهم به قتل) گفت: نمی خواستم مرد جوان را به قتل برسانم ؛ اما او زندگی ام را تباه کرد و من نیز او را کشتم.
وی افزود: از 2سال قبل با مقتول آشنا شدم. از همان موقع او وعده ازدواج به من داد. بنابراین ماجرا را با خانواده ام در میان گذاشتم و مقداری از جهیزیه ام را تهیه کردم. چندی پیش اخلاق و رفتارش کاملا تغییر کرد و دیگر نمی خواست با من ازدواج کند. وقتی علت آن را جستجو کردم ، متوجه شدم که وی قصد دارد با دختر دیگری ازدواج کند. او به بهانه ازدواج ، به من خیانت کرده بود و من نمی دانستم که چگونه باید ماجرا را برای خانواده ام بازگو کنم.
متهم ادامه داد: تصمیم گرفتم با او آشتی کرده و مقدمات ازدواجمان را فراهم کنم ؛ بنابراین از شوهر خواهرم خواستم تا مرا به ملاقات او ببرد. وقتی به آنجا رسیدیم ، مجیدکمی دیر آمد. سوار خودرو شدیم و به راه افتادیم. در میانه راه مشاجره میان ما بالا گرفت و ناخواسته با چاقویی که داخل کیفم بود، چند ضربه به وی زدم که زخمی شد. خیلی ترسیده بودم ؛ بنابراین او را برای درمان به بیمارستان منتقل کردیم ، اما او فوت کرد و از ترس ، بیمارستان را ترک کردیم.
به دنبال این اعترافات ، پرونده با صدور کیفرخواست به دادگاه کیفری ارسال شد و سمیه (متهم به قتل) چندی پیش در شعبه 74دادگاه کیفری استان تهران محاکمه و از سوی قاضی کوه کمره ای و چهار قاضی مستشارش با توجه به درخواست اولیای دم مبنی بر قصاص ، به مرگ محکوم شد.
بنابراین گزارش ، روز گذشته رای صادره از سوی قضات شعبه 33دیوان عالی کشور مورد تایید قرار گرفت و پرونده اتهامی وی برای اجرای حکم قانونی به شعبه اجرای احکام دادسرای امور جنایی تهران فرستاده شد و دختر دانشجو در یک قدمی مجازات قرار گرفت.