حسد و طمع چه اثرات مخرب و مهلكی بر انسان و جامعه دارد؟
كلام را با بیانی از امام صادق(علیه السلام) آغاز می كنیم كه فرمود: «پایه های كفر سه چیز است: طمع، استكبار و حسد. طمع، آدم را واداشت تا از «شجره ممنوعه» بخورد، استكبار شیطان را از سجده بر آدم با آن كه خدا او را بدان امر نموده بود، بازداشت و حسد باعث شده تا یكی از پسران آدم، دیگری را از پای درآورد».(1)
همان طور كه از روایت استفاده می شود «طمع» و «حسد» دو عامل اساسی در فساد و هلاكت انسان و از صفات ناپسند انسانی هستند كه بایستی همواره از شرّ آنها به خداوند سبحان پناه برد.
طمع
طمع عبارت است از «آز، حرص، امید، آرزو»،(2) در دستورات دینی از طمع به دو معنای اول به شدت پرهیز شده است.
رسول گرامی اسلام(صلی الله علیه وآله) در این باره می فرماید: «زنهار! گرد طمع نگردی كه آن، فقر حاضر و بالفعل است».(3) حضرت امیرمؤمنان علی(علیه السلام) در كلامی بسیار زیبا چنین می فرمایند: «از هر كه خواهی اظهار بی نیازی كن تا مثل و مانند او باشی، و به هر كس می خواهی، احسان كن تا بزرگ و امیر او باشی و از هر كس می خواهی، طمع كن تا بنده و اسیر او باشی».
آری... طمع در مال دیگران انسان را به هر كاری ممكن است بكشاند.
از امام باقر(علیه السلام) روایت شده كه: «بد بنده ای است، بنده ای كه او را طمعی است كه هر خانه می كشدش و بدبنده ای است، بنده ای كه خواهشی دارد كه او را ذلیل می گرداند».(4)
بزرگ ترین عیب طمعكار این است كه اعتماد او به مردم بیشتر از اعتمادش به خداوند است. در روایتی از علی(علیه السلام) آمده كه: «هیچ چیز دین را نابود نمی كند، همچون بدعتها و هیچ چیز مرد را فاسد نمی كند، آن گونه كه طمع او را فاسد می كند».(5)
دست طمع چو پیش كسان می كنی دراز
پل بسته ای كه بگذری از آبروی خویش
امام علی(علیه السلام) اصل شرّ را طمع دانسته، می فرماید: (اصل الشرّ الطمع)(6) «اساس بدی ها طمع است».
امام صادق(علیه السلام) نیز در بیانی نورانی و ارزشمند فرموده اند: «اگر خواستی چشمت روشن، و خیر دنیا و آخرت به تو برسد، از آنچه در دست مردم است، طمع خویش را بازگیر...».(7)
اما حسد نیز به عنوان اولین گناهی كه بر روی زمین اتفاق افتاد.(8) نقش بسیار بزرگی در فساد و هلاكت انسان دارد كه خداوند همگان را از این صفت ناپسند پرهیز داده است. «حسد» كه در زبان فارسی از آن به «رشك» تعبیر می كند، به معنای آرزوی زوال نعمت از دیگران است.(9) خواه آن نعمت به حسود برسد یا نرسد. بنابراین كار حسود در ویران كردن و آرزوی ویران شدن متمركز می شود، نه این كه آن سرمایه و نعمت حتماً به او منتقل گردد.
حسد سرچشمه بسیاری از نابسامانی های اجتماعی است از جمله این كه:(10)
1- حسود تمام یا بیشتر نیروها و انرژی های بدنی و فكری خود را كه باید در راه پیشبرد اهداف اجتماعی به كار برد، در مسیر نابودی و ویران كردن آن چه هست صرف می كند، و از این رو هم سرمایه های وجودی خود را از بین برده و هم سرمایه های اجتماعی را.
2- حسد انگیزه قسمتی از جنایات دنیا است و اگر عوامل و علل اصلی قتلها، دزدی ها، تجاوزها و مانند آن را بررسی كنیم، خواهیم دید كه قسمت قابل توجهی از آنها، از عامل حسد مایه می گیرد، و شاید به خاطر همین است كه آن را به شراره ای از آتش تشبیه كرده اند كه می تواند، موجودیت حسود و یا جامعه ای را كه در آن زندگی می كند به خطر بیندازد. یكی از دانشمندان می گوید: «حسد و بدخواهی از خطرناك ترین صفات است و باید آن را به منزله، موحش ترین دشمن سعادت تلقی كرد و در دفع آن كوشید.(11)
جوامعی كه افراد آن را اشخاص حسود و تنگ نظر تشكیل می دهند، جوامعی عقب افتاده هستند، زیرا همان طور كه گفتیم، حسود همیشه می كوشد تا دیگران را به عقب بكشد و این درست بر خلاف روح تكامل و ترقی است.
3- حسد اثرات بسیار نامطلوبی روی جسم و سلامت انسان می گذارد، و افراد حسود معمولا افرادی رنجور و از نظر اعصاب و دستگاه های مختلف بدن غالباً ناراحت و بیمارند. زیرا امروز این حقیقت مسلم شده كه بیماری های جسمانی در بسیاری از موارد عامل روانی دارد.(12) و در طب امروز بحث های مشروحی تحت عنوان بیماری های «روان تنی» دیده می شود كه به این قسمت از بیماری ها اختصاص دارد. جالب این كه در روایات پیشوایان اسلام، روی این موضوع تكیه شده است، در روایتی از امام علی(علیه السلام) می خوانیم: (صحه الجسد من قله الحسد)(13) «تندرستی از كمی حسد است». و در جای دیگر می فرماید:(العجب لغفله الحُسّاد عن سلامه الاجساد)(14) «عجیب است كه حسودان از سلامت جسم خود به كلی غافلند». و حتی در پاره ای از احادیث می خوانیم كه: حسد پیش از آن كه به طرف مقابل زیان برساند، از حسود شروع می كند، و تدریجاً او را به هلاكت می رساند.(15)
4- از نظر معنوی، حسد نشانه كمبود شخصیت و نادانی و كوتاه فكری و ضعف و نقص ایمان است، زیرا حسود در واقع خود را ناتوان تر از آن می بیند كه به مقام محسود (شخصی كه مورد حسادت واقع می شود) و بالاتر از آن برسد و لذا سعی می كند، محسود را به عقب براند، به علاوه او عملا به حكمت خداوند كه بخشنده اصلی این نعمت ها است، معترض است و نسبت به اعطای نعمت به افراد، از طرف خداوند ایراد دارد. لذا در حدیثی از امام صادق(علیه السلام) می خوانیم: «حسد و بدخواهی از تاریكی قلب و كوردلی است و از انكار نعمت های خدا به افراد سرچشمه می گیرد، و این دو (كوردلی و ایراد بر بخشش خدا) دو بال كفر هستند، به سبب حسد بود كه فرزند آدم در یك حسرت جاودانی فرو رفت و به هلاكتی افتاد كه هرگز از آن رهایی نمی یابد».(16)
در نهج البلاغه از امام علی(علیه السلام) نقل شده كه فرمود: (ان الحسد یأكل الایمان كما تأكل النار الحطب) «حسد تدریجاً ایمان را می خورد همان گونه كه آتش هیزم را تدریجاً از بین می برد»(17) چه این كه شخص حسود تقریباً سوء ظنش به خدا و حكمت و عدالت او بیشتر می شود و همین سوء ظن است كه او را از وادی ایمان بیرون می كشد.
زیان های معنوی و مادی، فردی و اجتماعی حسد فوق العاده زیاد است و آن چه گفتیم در حقیقت فهرستی از آن به شمار می رود.(18)
در آخر تذكر این نكته لازم است كه در مقابل حسد، صفت پسندیده ای وجود دارد كه به آن «غبطه» گفته می شود و آن عبارت است از این كه، انسان نعمتی را كه دیگران دارند، برای خودش نیز آرزومند باشد، بدون آن كه زوال آن را از دیگران امیدوار باشد. حسن ختام این نوشتار را مناجاتی از امام سجاد(علیه السلام) قرار می دهیم:
«خداوندا! پناه می برم به تو از هیجان حرص و طمع، شدت غضب، غلبه حسد، ضعف صبوری، پیروی از هوای نفس، و سرپیچی از مقررات دین...».
در یادداشتی اختصاصی برای جام جم آنلاین مطرح شد
سید رضا صدرالحسینی در یادداشتی اختصاصی برای جام جم آنلاین مطرح کرد
در گفتگو با جام جم آنلاین مطرح شد
سید رضا صدرالحسینی در یادداشتی اختصاصی برای جام جم آنلاین مطرح کرد