به گزارش جام جم آنلاین و به نقل از تبیان، انسان هر چند دارای عقل است و عموم مردم جز دیوانگان از آن به شکلی بهره مندند، ولی آن چه به انسان بها و ارزش واقعی می دهد، نفس داشتن عقل و خرد نیست، بلکه ارزش واقعی برای خردورزی و اندیشه ورزی بشر است.
آن چه به انسان بها می دهد تعقل و خرد ورزی است، اگر کسی عقل خویش را به کار نگیرد و تعقل و تفکر نداشته باشد، بهای واقعی انسانیت را از آن خود نخواهد کرد. از این رو خردورزی و اندیشه ورزی است که انسان را به جایگاه واقعی انسانیت می رساند. بسیاری از مردم با آن که دارای عقل هستند ولی یا آن را به کار نمی گیرند و یا به درستی آن را به عنوان مدیر و مدبر نفس انسانی قرار نمی دهند. البته بسیاری را نیز می توان یافت که پندارگرا و پندارورز هستند، ولی آن را به عنوان خردورزی مطرح می کنند. به این معنا که قوای متخیله و خیال، مدیریت شخص را به دست می گیرد و شخص گمان می کند که از خرد بهره می برد. این مطلب نشان می دهد که برای تفکر و اندیشه ورزی بشر موانع و مشکلات چندی است که می بایست از سر راه برداشته شود که این موانع عبارت است از :
هر کسی می کوشد تا خود را خردورز و اندیشمند معرفی نماید؛ زیرا هیچ انسانی دوست نمی دارد که متهم به بی خردی شود. البته از بی خردی یعنی فقدان قوه عاقله تا عدم به کارگیری عقل، فاصله زیادی است، زیرا انسان های بسیاری هستند که دارای عقل می باشند و از قوه عاقله به سبب نفس و ماهیت انسانیت بهره مند هستند، ولی به اسباب درونی و بیرونی از آن به تمام و کمال بهره نمی برند و یا اصولا از آن بهره ای نمی گیرند. این گونه است که درجات و مراتب شخصیت هر کسی را براساس نسبت بهره مندی او از عقل می سنجند.
خداوند انسان را موجودی خردمند آفریده است؛ اما تا زمانی که انسان از عقل و قوه سرشته در ذات، بهره نبرده باشد و آن را به فعلیت در نیاورد، نمی توان برای وی ارزش و جایگاه واقعی انسانی جست.
اصولا تکلیف و بسیاری از حقوق و تکالیف انسانی بر مدار فعلیت یابی عقل می باشد. بدین ترتیب با آزمون های چندی می کوشند تا عقل را در کودکان و نوجوانان به کار اندازند و زمینه را برای تکالیف سخت دینی و اجتماعی و سیاسی و اقتصادی فراهم آورند. از این رو در شریعت و آموزه های دینی یکی از شرایط و پیش فرض های اصلی برای تکلیف، عقل شمرده شده است که به معنای فعلیت یابی آن در شخص می باشد.
انسان عاقل هنگامی که عقل خویش را فعلیت می بخشد، در مسیر کمال گام بر می دارد و مسئولیت ها و حقوق بسیاری بر دوش می گیرد. فعلیت بخشی عقل همان چیزی است که در زبان و فرهنگ عربی از آن به تفکر و تعقل یاد می شود و در ادبیات پارسی از آن به اندیشه ورزی تعبیر می گردد. این گونه است که اندیشمندان به سبب فعلیت بخشی به عقل خود در جایگاه ویژه ای از نظر خداوند و اعتبار اجتماعی در نزد مردم قرار می گیرند.
اندیشه و تفکر به فرآیندی گفته می شود که در آن عقل به عنوان ابزار محوری به کار می رود. تفکر که در زبان عربی از ماده فکر گرفته شده به معنای اندیشه ورزی است که همان حرکت ذهنی و مرور معلومات و دانش های حاضر در نزد خویش جهت دست یابی به یک مجهول و روشنایی بخشیدن به آن می باشد.
در حقیقت انسان هرگاه با بهره گیری از دانش های موجود در نزد خود، به کمک ابزار عقل بکوشد تا مجهول و ناشناخته ای را حل کند، تفکر کرده و اندیشه ورزیده است.
تمایز تفکر از تذکر ، تفکر شناخت چیزی است هرچند که هیچ گونه اطلاعاتی از آن نداشته باشیم ؛ ولی تذکر موردی است که انسان از پیش با آن موضوع آشنا باشد .
بنابراین تفکر به معنای به کارگیری عقل در مسیر شناخت خود و هستی است. انسان با کشف هر مجهولی در ذهن و بیرون، می تواند گام های بلندی به سوی تکامل و تعالی فردی و جمعی بردارد. از این رو در آیات قرآنی تفکر و تعقل به عنوان معیار ارزش و کرامت آدمی در پیشگاه خداوند معرفی شده است. (انفال آیه ۲۲ در آیه ۴۶ سوره سبا نیز مردم را به تفکر فردی و جمعی تشویق و سفارش می کند و آیات بسیار دیگری نیز برای تبیین جایگاه و ارزش خردورزی و اندیشه ورزی وارد شده است که اگر بخواهیم فهرستی از آیات ارائه دهیم، بخشی از مقاله را به خود اختصاص می دهد.
کاربردهای واژگانی عقل در آیات قرآنی گویای این واقعیت است که زمانی عقل و خرد، ارزش و اعتبار می یابد و یا معیار سنجش و ارزش گذاری انسان ها می شود که به فعلیت درآید و انسان ها عقل خویش را به کار گیرند. این گونه است که در آیات قرآنی، عقل صرف و محض، معیار سنجش قرار نمی گیرد، بلکه خردی معتبر و ارزشی می شود که به فعلیت درآید و به کار گرفته شود.
هدف از اندیشه ورزی و تفکر آن است که شخص نسبت به خود و هستی شناخت کامل پیدا کند و از همه ظرفیت ها و توانمندی ها و امکانات برای تعالی و تکامل خود و جامعه بهره گیرد. از آن جایی که در تحلیل و تبیین قرآنی، دنیا مزرعه آخرت است و تنها گامی کوچک برای مسیر بی نهایت انسان است؛ بنابراین انسان اندیشه خویش را در مسیری راهبردی و اساسی هدایت کند. بر این اساس آیه ۳۲ سوره انعام توجه به آخرت و مفتون نشدن نسبت به دنیا را مقتضای خرد و اندیشه واقعی و درست می شمارد.
برای دست یابی به این نوع از تفکر، انسان باید با خردورزی به جایی برسد که همه هستی و آفریده های آن را دارای هدف بداند. حقانیت و هدفداری در آفرینش هر چند که خود نتیجه تفکر درست وا ندیشه راستین است، ولی قرآن از انسان می خواهد که از همان آغاز، تفکر خویش را به چنین برایندی پیش برد؛ زیرا هرگونه کژروی به معنای آن است که تفکر در مسیر درست و واقعی خود قرار ندارد، به این معنا که موانع جدی در تفکر و اندیشه وجود دارد که اجازه نمی دهد تا تفکر، کارکرد درست و واقعی خود را نشان دهد.
به سخن دیگر، اندیشه ورزی درست به این نتیجه طبیعی می رسد که توحید حق است و جهان در مسیر کمالی و هدفمند در حرکت می باشد.
در یادداشتی اختصاصی برای جام جم آنلاین مطرح شد
در یادداشتی اختصاصی برای جام جم آنلاین مطرح شد
عضو دفتر حفظ و نشر آثار رهبر انقلاب در گفتگو با جام جم آنلاین مطرح کرد
«جامجم» در گفتوگو با معاون آموزش و مشارکتهای مردمی سازمان حفاظت محیط زیست بررسی کرد
به بهانه روز خبرنگار و اکران فیلم «دست ناپیدا» با انسیه شاه حسینی گفتوگو کردهایم
ابراهیم قاسمپور در گفتوگو با «جامجم»: