کد خبر: ۱۲۷۸۳۴۹
در حال حاضر دچار بی نظمی منطقه ای در تمام مناطق دنیا هستیم. بویژه در مناطق پیرامونی خودمان یعنی در غرب آسیا، خاورمیانه و مدیترانه که این بی نظمی بیشتر دیده می شود. حتی می توان به جرات گفت ترتیبات امنیتی نیز در حال حاضر وجود ندارد و این دوران بی نظمی و آشوب بعد از فروپاشی جنگ سرد ایجاد شد. بعد از واقعه یازده سپتامبر این وضعیت با شکست هژمونی آمریکا شدیدتر شد. و با وقوع انقلاب های عربی تیر خلاصی به ترتیبات نیم بند امنیتی وارد شد و تقریبا همه مناطق پیرامون ایران دچار آشوب شدند. در نتیجه خروج امریکا خلا قدرت بوجود آمده که به دنبال ان مجال عرض اندام برای قدرت های منطقه ای بیشتر فراهم شده است. به تدریج دامنه این بی نظمی و آشوب به حوزه مدیترانه نیز کشیده شد و بی نظمی که ما قبلا در خاورمیانه داشتیم به تدریج به منطقه خاورمیانه نیز رسید. در شمال آفریقا کشورهایی زیرا لیبی و الجزایر و حتی مصر در وضعیتی هستند که خود به خود مدیترانه و جنوب اروپا را تحت تاثیر قرار می دهند. ترکیه نیز از این وضعیت مستثنا نیست و به نوعی در چهارچوب سیاست اردوغان و ناسیونالیسم مذهبی او به مناطق پیرامونی توجه بیشتری نشان می دهد تا اروپا با این مقدمه می توان نگاه بهتری به ماهیت چالشی که بین ترکیه و یونان و اتحادیه اروپا بوجود آمده داشت. 
خلاء قدرت موجب شده یک قدرت بزرگ چون فرانسه که سابقه حضور در منطقه شامات را داشته و منافع مستقیمی را در خاورمیانه جستجو می کند بیشتر فعال شود. خصوصا که آمیزه ای از رقابت و همکاری بین فرانسه و آمریکا در حوزه فرا آتلانتیکی وجود داشته و دارد و این امر خود را در سیاست های اخیر فرانسه در لبنان و سوریه و اخیرا در عراق نشان می دهد. این امر در مورد اتحادیه اروپا نیز صادق است. اتحادیه اروپا در حالیکه توان چندانی برای نقش آفرینی در حوزه سیاست خارجی ندارد و این ضعف بویژه در حفظ و نگاهداشت توافق هسته ای خود را نشان داد اما وضعیت به نوعی است که از بحران های خاورمیانه تاثیر مستقیمی می پذیرد بخصوص در مورد تروریسم و بحران پناهندگان این کشور بیشتر تحت تاثیر مسائل خاورمیانه قرار دارد. همچنین باید اختلافات تاریخی موجود در بال جنوبی ناتو بین یونان و ترکیه نیز به این مساله اضافه شود. کشف منابع انرژی در مدیترانه شرقی موجب شد منازعه بین ترکیه و یونان بیشتر شود و ترکیه با یارگیری سعی کرد رژیم حقوقی مدیترانه را بین خود و یارانش تقسیم کند. از طرفی یونان و رژیم صهیونیست و فرانسه که در لیبی با ترکیه رقابت دارند به این مساله دامن زدند. لذا امروز شاهد بلوک بندی های قدرتی جدیدی هستیم. ترکیه و لیبی در یک طرف و در طرف دیگر فرانسه و جناح مخالف دولت لیبی و امارات و عربستان و مصر و روسیه قرار دارند. امروز فرانسه در لیبی با ترکیه رقابت دارد. فرانسه یکی از مخالفان اصلی الحاق ترکیه به اتحادیه اروپا است. به عنوان رژیمی که سردمدار لایسیته است با ترکیه مشکلی جدی دارد. به دلیل نقش و نفوذ لابی ارمنی این مناقشه وجه فعالتری پیدا کرده است.
 فرانسه از جمله کشورهایی است که مساله نسل کشی ارامنه در سال 1915 را به رسمیت شناخته است و از این جهت باز در چالش جدی با ترکیه قرار گرفته است. بحث های حقوق بشری و نقش نفوذ کردها در فرانسه باز بر شدت تیرگی روابط بین آنکارا و پاریس می افزاید. همه این مسائل موجب می شود وضعیت بسیار تیره و تار شود و بعید است به این سرعت چشم اندازی از حل مناقشه وجود داشته باشد. این وضعیت به دلیل پیوند با بحران پناهندگان شاید به سرعت به وضعیتی جدی تر برسد. امروز قدرت های میانجی دنیا در این مورد خود جزئی از بحران هستند و نمی توانند راهکاری ارائه بدهند. در نتیجه می توان انتظار داشت مناقشه ادامه دار باشد و اگر چه شاید به منازعه گرم نینجامد ولی بعید است به این زودی افقی از ترک تنش قابل پیش بینی باشد. دست کم تا زمانی که بحران پناهندگان در وضعیت خود باقی باشد و رقابت ترکیه با برخی از کشورها مثل امارات، عربستان و مصر وجود داشته باشد پای رژیم صهیونیست  نیز در میان است. سوریه و عراق نیز در همین وضعیت باشد شاید تلاش شود نوعی امتیاز گیری برقرار باشد و ما در چنین شرایطی باید مناقشات فعلی را انتظار داشته باشیم.
 
مناقشات در دریاها بسیار مزمن است و حل و فصل آنها بعضا ده ها سال طول کشیده است. مساله منابع جدید انرژی در مدیترانه امری نو پدید است و با تجربه تاریخی باید گفت حل و فصل این مناقشات قطعا بسیار زمان بر خواهد بود. تعدد کنشگران بالا است و انبوهی از بازیگران ذی نفع در مدیترانه وجود دارد. بلوک بندی های متفاوت با بازیگران قدرتمند و متخاصم وجود دارد. عنصر ژئوپولتیک که مساله ترانزیت و کوریدور های حمل و نقل کالا و انرژی را مطرح می کند همه با هم جمع شده اند و موضوع را پیچیده تر کرده اند. امروز این سوال مطرح است که چرا فرانسه در بازسازی لبنان اینچنین نقش آفرینی می کند مساله عمده به جابجایی های ژئوپولتیکی مرتبط است. ترکیه در شمال مطرح است و بنادر سوریه در اختیار ایران و روسیه است. در جنوب هم اسرائلی و چین ورود کرده اند و امروز نفس گاهی برای فرانسه مطرح شده تا به شرق مدیترانه برگردد. رقابت ها در این مرحله پیچیده و معنادار می شود و حل و فصل آن بسیار دشوار می شود.
رقابت های ترکیه با برخی از کشورهای اروپایی ژئوپولتیک و ژئوکالچر نیز هست از این رو باید موضوع را پیچیده تر دانست. اگر بخواهیم به تحریم ها اشاره کنیم باید گفت ترکیه از رژیم تحریم ها به عنوان ابزاری بر علیه ایران و سوریه استفاده می کند و آن را به عنوان ساز و کاری تنبیهی بر علیه بسیاری از کشورها به کار برده است. به دلیل شکاف بین ترکیه و اتحادیه اروپا امکان متوسل شدن به این ابزار وجود دارد. مساله منافع چند بازیگر عضو اتحادیه مطرح است. قبرس، فرانسه و یونان نیز مطرح هستند و حتی در این بین موضع ایتالیا نیز به شکل موضعی بینابینی مطرح می شود. به دلیل جایگاه محوری فرانسه به نظر می رسد احتمال متوسل شدن اتحادیه به رژیم تحریمی وجود دارد. مساله میزان تاثیر گذاری آن بر اقتصاد متنوع ترکیه است. ترکیه کارت های تلافی جویی دارد و می تواند مقابله به مثل داشته باشد. اما باید در کوتاه مدت این وضعیت را قابل پیش بینی بدانیم. بالاخره در این شرایط آسیب هایی به ترکیه وارد خواهد شد. ترکیه امروز هم دچار مسائل حادی است بحران کرونا این کشور را در وضعیت رکود و خروج سرمایه ها قرار داده است. حائز اهمیت است که بگویم ترکیه و ایران در این مساله اصطکاک منافع چندانی ندارند. ما در قفقار و خاورمیانه و خلیج فارس منافع بیشتری داریم. ما نمی توانیم در حوزه اقتصادی با ترکیه در منطقه روابطی تعریف کنیم زیرا ایران قدرتی اقتصادی نیست اما ایران در عرصه امنیتی حرفهایی برای گفتن دارد. 
 
جعفر حق پناه / استادیار مدعو مطالعات منطقه ای دانشگاه تهران
newsQrCode
ارسال نظرات در انتظار بررسی: ۰ انتشار یافته: ۰

نیازمندی ها