به گزارش جام جم آنلاین به نقل از سایت آوینی ،چرا هیچ نشانهی مستقیمی از وجود خدا نیست؟ چرا پرسیدن در مورد خدا و وجودش حرام است؟اجازه فرمایید پاسخ سؤال دوم را ابتدا ایفاد نماییم:
الف – پرسیدن در مورد خداوند متعال و وجودش، نه تنها حرام نیست، بلکه کاملاً واجب عینی است. یعنی همگان باید بیاندیشند، بیاموزند، سؤال کنند، بدانند و بشناسند.
مگر میشود از سویی گفته شود که «اصول دین تحقیقی است و تقلید در آن جایز نمیباشد» و از سوی دیگر گفته شود: سؤال در مورد خداوند متعال و وجودش حرام است؟! مگر میشود از سویی بیان شود که اسلام دین عقل و علم است و از سوی دیگر دعوت به پرستش معبودی مجهول و ناشناخته نماید؟! چگونه ممکن است بدون تحقیق و سؤال، در عرصهی هستیشناسی، خداشناسی و توحید قدم گذاشت و موحد شد؟!
آن چه گفته شده در پیاش نباشید، تحقیق و تفحص در مورد «چیستی ذات حقتعالی» میباشد، چرا که این تحقیق نتیجهای ندارد (توضیح داده خواهد شد) و آن چه حرام شده است نیز تعریف و توصیفهای متفاوت (بر اساس وهم، خیال، تصور و گمان) در خصوص ذات مقدس خداوند سبحان است. چرا که هر توصیفی، محدود کنندهی اوست و او نیز از هر گونه توصیفی در مورد ذاتش منزه (سبحان) است: «سُبْحَانَ اللَّهِ عَمَّا يَصِفُونَ – خداوند منزه است از آن چه به وصف میآورید».
توضیح: دقت شود که نه تنها ذات حق تعالی، بلکه هیچ ذاتی قابل شناخت نمیباشد (حتی ذات خودتان برای خودتان یا حتی ذات یک پشه)؛ بلکه همه چیز با نشانهها شناخته و معرفی میشوند. (لینک)
ب – هر چه که در عالم هست، از سویی خودش با نشانههایش شناخته میشود و از سویی دیگر، نشانه مستقیم وجود خداوند متعال است، پس چرا گمان نماییم نشانهی مستقیمی از وجود خدا نیست؟ لذا هر آن چه هست، اسم و نشانه اوست، یا به تعبیری: هر موجودی و ذرهای، خودش اسمالله و آیت الله میباشد که او را نشان میدهد.
موجودی در این عالم دیده و شناخته نمیشود، مگر آن که با بودنش نشان از «حیات، علم، زیبایی، حکمت، قدرت و ...» در نظام خلقت باشد و چون نه هیچ موجودی خودش خالق خودش بوده و نه دیگران او را خلق کردهاند، همه نشانههای «او = هو» هستند. هویی که «هوالحیّ القیّوم» است، «هو الخالق الباری» است، «هو العلیم الحکیم»؛او حکیم و علیم است، میباشد و به طور کلّ تمامی اسما و نشانههای حسن و کمال در عالم هستی، اسمهای او هستند و او را نشان میدهند، لذا فرمود:
«قُلِ ادْعُواْ اللّهَ أَوِ ادْعُواْ الرَّحْمَـنَ أَيًّا مَّا تَدْعُواْ فَلَهُ الأَسْمَاء الْحُسْنَى وَلاَ تَجْهَرْ بِصَلاَتِكَ وَلاَ تُخَافِتْ بِهَا وَابْتَغِ بَيْنَ ذَلِكَ سَبِيلاً» (الإسراء، 110)
ترجمه: بگو: اللّه را بخوانيد يا رحمان را بخوانيد، هر كدام را خوانديد بهترين نامها براى اوست، و نمازت را زياد بلند يا خيلى آهسته نخوان و ميان آن دو راهى معتدل برگير.
ج – خداوند متعال در آیات بسیاری امر نموده است که ای بندهی من، به زمین و آسمان و هر چه در آنها هست، مکرر نگاه کن و در آنها دقت، تأمل، تفکر، تدبر و تعقل نما، تا مرا بهتر و بیشتر بشناسی، چرا که همه «اسمها و نشانههای» من هستند. فرمود: همین که موت و حیات را میبینی، عقل و قلبت گواهی خواهند داد که زنده کنند و میرانندهای وجود دارد و همین که تمام عالم هستی را یکپارچه، متصل، مرتبط، علیمانه، حکیمانه و منظم میبینی، دال بر وجود من است:
«الَّذِي خَلَقَ الْمَوْتَ وَالْحَيَاةَ لِيَبْلُوَكُمْ أَيُّكُمْ أَحْسَنُ عَمَلًا وَهُوَ الْعَزِيزُ الْغَفُورُ * الَّذِي خَلَقَ سَبْعَ سَمَاوَاتٍ طِبَاقًا مَّا تَرَى فِي خَلْقِ الرَّحْمَنِ مِن تَفَاوُتٍ فَارْجِعِ الْبَصَرَ هَلْ تَرَى مِن فُطُورٍ * ثُمَّ ارْجِعِ الْبَصَرَ كَرَّتَيْنِ يَنقَلِبْ إِلَيْكَ الْبَصَرُ خَاسِأً وَهُوَ حَسِيرٌ» (الملک، 2 تا 4)
ترجمه: همان (خدا و خالقی) كه مرگ و زندگى را بيافريد تا شما را بيازمايد كه كدامتان به عمل نيكوتر است، و او شكست ناپذير آمرزنده است * همان كه هفت آسمان را طبقههايى (روى هم) آفريد، هرگز در آفرينش خداى رحمان (از نظر زيبايى، استوارى و اتقان صنع) تفاوت و ناهمگونى نمىبينى، پس بار ديگر بنگر آيا (در خلق اشيا) هيچ خلل و شكاف (و خلاف حكمت) مىبينى * سپس بار ديگر (به جهان هستى) نگاه كن كه چشم (دلت) خوار و وامانده (از درك نقص و خللى در خلقت) به سوى تو بازمىگردد.
امیرالمؤمنین امام علی علیهالسلام: «أتَزْعَمُ أنَّکَ جِرْمٌ صَغِیرٌ * وَفیِکَ انْطَوی الْعالَمْ الاْکْبَرُ»
ترجمه: یا گمان می بری که تو واقعاً یک جِرم کوچک هستی؟ در حالی که جهان اکبر در تو پیچیده شده است.
انسان خود بزرگترین و جامعترین و مستقیمترین نشانهی خداست. چرا که هر چه در کائنات و عالم هستی وجود دارد، در انسان نیز وجود دارد. از جمادی که پایینترین مرحله حیات مادی است تا ملکوت. از اسفلالسافلین مراتب وجود، تا اعلی علیین. همه و همه گواه بر هستی خداوند هستند.
از این رو انسان خودش بهترین کتاب هستیشناسی و خداشناسی میباشد، لذا پیامبر عظیمالشأن اسلام، حضرت محمد مصطفی صلوات الله علیه و آله و نیز امیرالمؤمنین علیهالسلام فرمودند: «مَنْ عَرَفَ نفسَه فقد عَرَفَ ربَّه» یعنی: آن کسی که خود را شناخت، قطعاً خدا را شناخت.
انسان، سراسر آیه، نشانه و اسم مستقیم خداوند متعال میباشد و هر چه انسان کاملتر گردد، بیشتر تجلی حق تعالی گردیده و نشانهی بزرگتری از او میشود و در نهایت «انسان کامل»، که خلیفةالله است، خودش «اسم اعظم – بزرگترین نشانه» میباشد. از این رو امام صادق علیهالسلام در خصوص آیه «فَلَهُ الأَسْمَاء الْحُسْنَى - بهترين اسمها (نشانهها) براى اوست» فرمودند:
«نَحنُ وَاللهِ الأسماءُ الحُسني الَّتي لا يَقبَلُ اللهُ مِنَ العِبادِ عَمَلاً الاّ بِمَعرفَتِنا»
ترجمه: والله (قسم جلاله) ما هستيم اسمها (نشانهها)ی نيکوی او، که از بندگان هيچ عملی پذيرفته نمیشود جز به شناخت ما.
توضیح: بیان شد که حق تعالی به نشانههایش شناخته میشود (اساساً ذات به نشانهها یا همان اسمها شناخته میشود)، پس کسی که نشانهها را نشناخته، او را هم نشناخته است و مبرهن است عمل و عبادت کسی که او را نشناسد مقبول نخواهد بود.
پس، هم پرسیدن در مورد حق تعالی نه تنها نیکو، بلکه واجب است و هم نشانههای مستقیم او وجود دارند، وگرنه شناخت ممکن نبود و او شناخته نمیشد.
در یادداشتی اختصاصی برای جام جم آنلاین مطرح شد
در یادداشتی اختصاصی برای جام جم آنلاین مطرح شد
عضو دفتر حفظ و نشر آثار رهبر انقلاب در گفتگو با جام جم آنلاین مطرح کرد