البته این را معمولا آدمهایی میگویند که آیندهنگرند و میدانند فرزند دختر هر چقدر هم کار داشته باشد و گرفتار شغل و خانواده خودش باشد، باز هم در طول شبانهروز وقتی را برای سر زدن به پدر و مادر اختصاص میدهد.
دخترها بنا به ژن و فیزیولوژی که دارند، شیرین زبانترند و از همان زمان که طفلی بیش نیستند، میدانند چطور با پدرها وارد صحبت شده و به جای ورود به مدارهای مغزش وارد سیستم عامل قلبش شوند و به خواسته خود برسند.
رابطه پدر و دختری از آن رابطههای زیباست که به پدر قوت قلب میدهد و به دختر امنیت و نگاه درست به آینده. دختر در آینده قرار است ازدواج کند و با مردی زیر یک سقف زندگی کند، هر چقدر رابطه دختر با پدرش پایدارتر و صمیمیتر باشد، زندگی مشترک بهتری خواهد داشت.
با کامبیز دیرباز که دختری بهنام نیاز دارد همصحبت شدم تا از تجربه پدر، دختری برایمان بگوید .
از رابطه پدر-دختری برایمان بگویید از ابتدا تصمیم داشتید رابطهای محکم و قشنگ با دختر خود را شکل دهید؟
صددرصد! کسانی که در سن پایین بچهدار میشوند همزمان با بزرگ شدن فرزندشان، خودشان هم یاد میگیرند رابطه پدر و فرزندی چگونه باشد، اما من 39 سالم بود که دخترم به دنیا آمد.حداقل ده سال قبل از تولد نیاز به این موضوع فکر میکردم که چگونه بچهام را بزرگ کنم، چطور رابطه قشنگ و موثری با او داشته باشم. به اطرافیانم نگاه میکردم تا الگوی مناسبی پیدا کنم هم در خانواده خودم دنبال این الگو بودم هم در خانوادههای دیگر.حتی به خانوادههای ناموفق هم دقت میکردم تا اتفاقاتی که باعث ناکامی آنها شده را پیدا کنم و خودم آنها را تکرار نکنم. هم خودم و هم همسرم کتابهای مختلفی درباره تربیت فرزند مطالعه کردیم.
وقتی متوجه شدید فرزندتان دختر است چه حس و حالی داشتید؟
حس و حالم که عالی بود.از قدیم گفتهاند، خداوند هر کسی را دوست دارد به او دختر میدهد.ما را هم خدا دوست داشت و دختردارمان کرد.
برخی مثل شما از این که خدا به آنها دختر داده خوشحال و شگفتزده میشوند، اما برخی هم پسر دوست دارند و تعصب دارند که اولین فرزندشان پسر باشد یا اگر خدا به آنها چند دختر بدهد شاکی میشوند و واکنش نشان میدهند، به نظرتان چرا این تعصبات شکل میگیرد؟
جواب این سوال را باید اهل فن و آنهایی که تخصص دارند بگویند اما به نظرم بین کسانی که چند فرزند دارند و آنهایی که یک بچه دارند، تفاوت وجود دارد.آنهایی که فقط یک فرزند دارند، دختر یا پسر بودنش زیاد برای آنها فرقی ندارد.آن فرزند برایشان برکت و شادی است.من از اول دختر دوست بودم و الان هم هر روز خدا را شکر میکنم که به من دختر سالم داد و همیشه دعا میکنم دخترم صالح باشد،اما اگر خودم را جای پدر و مادری که مثلا سه فرزند دختر دارند، بگذارم طبیعی است که دوست داشته باشم یکی از آنها پسر باشد.
برای آینده دخترتان و موفقیت او برنامه ریزی خاصی دارید با توجه به این که دخترها بر اساس فیزیولوژیشان به حمایت بیشتری نیاز دارند، هر چقدر هم که مستقل و توانمند بزرگ شده باشند؟
معتقدم فرزندان یک خانواده چه دختر و چه پسر به حمایت نیاز دارند، اینطور نیست که دختران چون ضعیفترند و آسیبپذیرتر به حمایت بیشتر نیاز داشته باشند.سبک زندگی ما ایرانیان بر مبنای حمایت والدین از فرزندان پایهگذاری شده است.آنطور که شنیدهام در اروپا و آمریکا و دیگر کشورهای خارجی بچهها وقتی به 18سالگی میرسند، از خانواده جدا شده و مستقل میشوند، اما در کشور ما تا زمانی که دختر یا پسر ازدواج نکند، اگر خودشان بخواهند در خانه والدین زندگی میکنند.به نظرم فرقی هم نمیکند که فرزند دختر باشد یا پسر، باید برای موفقیت او برنامهریزی داشت.
پس نگاهتان به دختر از بالا به پایین نیست و این که چون نیاز دختر است باید همیشه زیرنظر شما باشد و به شما جواب بدهد؟
دخترم سنش زیاد نیست که ما از او توقع داشته باشیم به ما جواب پس بدهد؛ اما طوری با او رفتار میکنیم که من و مادرش را رفیق خود بداند و کنار ما احساس خوبی داشته باشد. دوست دارم رفیق او باشم و کنارم احساس امنیت کند و همه حرفهایش را به من بگوید بدون این که فکر کند دارم او را مدیریت میکنم و به او دستور میدهم که چه کاری بکند و چه نکند. به نظرم ایجاد احساس امنیت در فرزند، یکی از بهترین روشهایی است که میتواند منجر به یک خانواده موفق شود.
گفتید از خانوادهتان یاد گرفتهاید چگونه با دخترتان رفتار کنید. چند خواهر دارید و رابطه پدرتان با آنها چگونه بود که بر شما تاثیر گذاشت؟
از پدر و مادرم همه اصول زندگی را یاد گرفتم نهتنها رابطه و رفتار با دخترم را، بهخصوص از پدرم که از او الگوبرداری کردم. یک خواهر دارم که شش سال از من کوچکتر است و رابطه پدرم با او بینهایت زیبا و خوب بود و من میدیدم پدرم چگونه مهر بیدریغش را نثار او میکند و این رفتار چقدر حال خواهرم را خوب میکند. وقتی نیاز به دنیا آمد تلاش کردم مثل پدرم باشم، چون با چشم خود دیده بودم رابطه خوب چگونه زندگی و سرنوشت یک دختر را میسازد. همین الگوبرداری باعث شد بیشتر روی رفتارم با دخترم دقت کنم چون معتقدم در آینده، نیاز هم از رفتار من و مادرش الگوبرداری خواهد کرد و همان چیزی را که از ما آموخته در زندگی مشترکش و با فرزندش اجرا خواهد کرد.
گفتوگوی بین والد و فرزند چگونه میتواند یک رابطه سالم پدر - فرزندی را شکل دهد؟
گفتوگو، حرف اول را در همه رابطهها میزند. از رابطه افراد خانواده بگیر تا مسؤولان مملکت با مردم و روابط بینالملل. قرن، قرن گفت وگوست و بهنظرم همه چیز باید با گفتوگو حل شود. وقتی گفت وگو در خانواده جریان داشته باشد، افراد خانواده با هم حرف میزنند و در خانه تخلیه عاطفی میشوند و جامعه را تبدیل به محلی برای تخلیه خشم یا ضربههای عاطفی نمیکنند. معتقدم بهترین دوست و رفیق هر فردی پدر و مادر است و بعد نوبت دیگران میرسد که تبدیل به رفیق شوند.
به نظرتان چگونه میتوان خانواده ایمن را تقویت کرد؟ خانوادههایی که رابطه بین اعضای آن سالم باشد و هر کسی در جایگاه خودش درست قرار بگیرد؟
باید فرهنگسازی شود. به نظرم مردم؛ زن، مرد، جوان و میانسال و سالمند باید بیشتر مطالعه کنیم و آگاهیمان را بالاتر ببریم. هر چه آگاهتر باشیم ، رابطههای عمیقتری شکل میگیرد و باب صحبت و گفتوگو و در نتیجه امنیت بیشتر باز میشود. آدم آگاه میداند باید چگونه روابط خود را مدیریت کند تا همه در سایه امنیت و آرامش زندگی کنند. به باور من، فرزندان ابتدا همه چیز را از والدین خود میآموزند. اگر دختر یا پسری مخفیکاری میکند، اگر احساس امنیت نمیکند که همه حرفها و تصمیمات خود را به والدین بهخصوص پدر بگوید، ایراد از والدین است. آنها هستند که فرزند را وارد چنین فضایی کردهاند. من به احترام متقابل والدین با فرزندان باور دارم. اگر آنها با فرزندان خود محترمانه و عاشقانه رفتار کنند، همین رفتار را از جانب فرزندان خود دریافت خواهند کرد. نمیپذیرم که پدر یا مادری در برابر رفتار حتی اشتباه فرزند خود واکنشهای خشنی داشته باشند، چون فرزند که گناهی ندارد. هر چه میکند در وهله اول از والدین یاد گرفته است یا کمبود محبت در خانواده او را به سمت و سوی دیگری برده. والدین باید به وظایف خود آگاه شوند که اگر چنین شود اگر فرزندشان دچار اشتباهی شد بهجای برخورد خشن با او، اول به حرفهایش گوش خواهند داد و در ادامه تلاش خواهند کرد به او کمک کنند. برای همین است که میگویم باید سطح دانش همه افراد جامعه به خصوص والدین افزایش یابد.
طاهره آشیانی - روزنامه نگار / روزنامه جام جم
در گفتگو با جام جم آنلاین مطرح شد
در یادداشتی اختصاصی برای جام جم آنلاین مطرح شد
در یادداشتی اختصاصی برای جام جم آنلاین مطرح شد
در گفتگو با جام جم آنلاین مطرح شد
گروسی: مشکل تیم روحی و روانی است
شاهین بیانی در گفتوگو با «جامجم»:
آن مرد که دختر ندارد
دنیا را به او هدیه کنید باز غم دارد
آن خانه که دختر ندارد
انبار طلا باشد.بازهم کم دارد