نوشتن کار راحتی نیست، نویسنده باید از جانش مایه بگذارد تا اثری را برای انتشار آماده کند. همه میدانیم که نویسندهها سالها زیستهاند تا اثری را برای خوانده شدن آماده کنند از این حیث مورد احترام و عزیزند. ولی بد نیست نویسندگان بدانند، خواندن هم کار ساده و راحتی نیست. این ارتباطی دوسویه است. هم نویسنده مهم است و هم خواننده! اگر خواننده نباشد این ارتباط شکل نمیگیرد و نویسنده برای خواننده مینویسد. شاید عدهای بگویند مخاطب برایشان مهم نیست، ولی نمیتوان انکار کرد که اثری وقتی منتشر شد یعنی به امید خوانده شدن و توجه خواننده منتشر شده در غیر اینصورت نویسنده میتواند برای خلوتش بنویسد و آن خلوتنوشتهها را به دست ناشر نسپارد. پس میبینیم که هرطور نگاه کنیم خوانندهها مهم هستند.
اما حرفی که به دلیل آن سراغ مخاطب رفتیم اقتصاد است. خواننده در فضایی میتواند بخواند که وسعش برسد و بتواند کتاب بخرد و دسترسی به آن داشته باشد. در روزگاری که برای یک کتاب 100 صفحهای باید 30000 تومان پرداخت کرد چطور میتوانیم انتظار داشته باشیم خوانندهها رغبتی به خرید کتاب داشته باشند؟ شاید بهانههای زیادی برای این گرانی بشود جور کرد و تراشید، ولی هرچه بگوییم چیزی از اینکه مخاطب دستش به کتاب نمیرسد، نمیکاهد. گرانی کاغذ و افزایش هزینههای چاپ و تولید کتاب عواملی است که بارها شنیدهایم، ولی باید راهی برای این مخاطبان پیدا کرد تا بتوانند به کتابها دسترسی پیدا کنند. در روزگاری که کتابهای الکترونیک هم از کتابهای کاغذی در حال پیشی گرفتن هستند هیچ پیشنهاد جایگزینی وجود ندارد و نمیتوان از آنها نام برد. البته عضویت در کتابخانهها راهحل جایگزین است، ولی اغلب از بهروز نبودن مخازن کتابخانهها گلایه میکنند که باید بررسی شود.
از دولت و تمام متصدیان حوزه کتاب باید مطالبه کرد که برای شکلگیری این ارتباط دوسویه میان نویسنده و مخاطب فکری کنند در غیر اینصورت نویسنده برای خودش مینویسد و خواننده هم دسترسی به آثار او ندارد. باید گفت آقایان به داد کتاب برسید!
خوانندههایی که با عشق کتاب میخوانند و باعلاقهای توصیفنشدنی با او خلوت میکنند و بهترین لحظات خود را برای این دوستان در نظر میگیرند، حالا در حال دور شدن از دوستان خود هستند و کسی فکری برای آنها نمیکند. شاید بهتر باشد روشهای جایگزینی برای دسترسی مخاطبان به کتاب پیدا کرد تا این ارتباط دوسویه از بین نرود!
حسام آبنوس / دبیر قفسه