در یادداشتی اختصاصی برای جام جم آنلاین مطرح شد
یکی از این فیلمها «خانه خلوت» ساخته مهدی صباغ زاده است که تاکنون بارها از تلویزیون به نمایش درآمده و قرار است روز پنجشنبه هم از شبکه آی فیلم روی آنتن برود.
خانه خلوت در سال 70 ساخته شد و زمانیکه در جشنواره فیلم فجر روی پرده رفت همه را به تحسین واداشت.
صباغزاده در دهه شصت که سینمای ایرانِ بعد از انقلاب شکل میگرفت یکی از کارگردانان موثر این حوزه بود و فیلمهایی میساخت که هم گیشه سینما از آن استقبال خوبی میکرد و هم منتقدان و داوران جشنوارهها.
از میان این فیلمها میتوان به آفتابنشینها، سناتور، پرونده، گمشده، مهاجران و جستوجو در جزیره اشاره کرد.
وقتی در سال 70 صباغزاده خانه خلوت را ساخت نشان داد که دهه شصت و فیلمهایی که ساخته باعث پختگی او شده و توانسته دهه هفتاد را با فیلمی که یک سر و گردن از فیلمهای سینمایی آن سالها بالاتر بود را بسازد و اکران کند.
خانه خلوت درباره یک نویسنده است، پیرمردی که روزی روزگاری پاورقی نویس روزنامه بوده. او برای خودش و کارش ارزش قائل بوده اما الان شرایط جوری شده که سودجویان میخواهند دار و ندار مالی و معنوی او را بگیرند.اما او باید مقاومت کند و همین مقاومت است که به او ارزش میدهد و ثابت میکند با بقیه فرق دارد؛ او یک نویسنده است و همین بزرگترین تفاوت او با بقیه است و این ارزش را فقط نرگس ( فاطمه گودرزی ) میداند که شوهرش در جنگ مفقودالاثر شده.بازی درخشان زنده یاد عزتا... انتظامی و مرحوم نیکو خردمند و فاطمه گودرزی یکی از دلایل موفقیت خانه خلوت بود.
انتظامی، 30 هزار تومان گرفت
دیروز که به صباغزاده تلفن کردم تا درباره این فیلم از او بپرسم، گفت: 28 سال از ساخت این فیلم میگذرد و جزئیاتش را زیاد یادم نیست. اما الان که از دور به آن نگاه میکنم، به نظرم فیلمی است که از زمان و دوره خودش خیلی جلوتر بود. شخصیت اصلی نویسندهای است که همه عمر نوشته به این امید که در دوران پیری و کهولت از ثمره آن همه نوشتن بهره ببرد اما از در و دیوار برایش تهدید میبارد.اتفاقی که در همه تاریخ بر سر فرهنگ و هنر ایران آمده و باز هم خواهد آمد.فرهنگ و هنر در کشور ما همیشه غریب بوده و چنین به نظر میرسد که شرایط تغییر نخواهد کرد.شاید همین موضوع باعث شده تا فیلم خانه خلوت همیشه تازه باشد.
صباغزاده درباره هزینههای ساخت این فیلم میگوید: فیلمنامه که نوشته شد، کسی برای تهیهکنندگی و سرمایهگذاری پا پیش نمیگذاشت، آن زمان هم مثل الان بود و برای فیلمهای فرهنگی کسی سرمایهگذاری نمیکرد.فیلمنامه را بازنویسی کردم و تهیهکننده پیدا کرد.فیلمنامه را بردم خانه آقای انتظامی، کلیت کار را برایش توضیح دادم و باهم قول و قراری گذاشتیم. چند روز بعد که فیلمنامه را خواند، تماس گرفت و گفت نقش جلالالدین را بازی میکند. کل فیلم را با 12 میلیون تومان جمع کردیم.سیهزار تومانش دستمزد آقای انتظامی بود. آن زمان 12 میلیون تومان پول زیادی بود. اما خدا را شکر توانستیم فیلمی بسازیم که در تاریخ سینمای ایران بماند.آقای زرین دست، فیلمبردار بود و از همه خلاقیت و تکنیکهایی که بلد بود در این فیلم استفاده کرد.آقای علیقلی موسیقی برایش ساخت که تا مدتها مردم جدای فیلم به آن گوش میدادند.ساخت و سازهای فیلم خیلی ظریف و با حساب و کتاب بود و طراح صحنه و لباس برای آن زحمت زیادی کشید.
روشنفکرنماهای چپگرا به فیلم تاختند
وقتی فیلم در جشنواره نشان داده شد، تحسین همه را برانگیخت.فیلم در چندین رشته نامزد دریافت جایزه شد که یکیاش بهترین بازیگر نقش اول مرد بود اما به زندهیاد انتظامی سیمرغ ندادند.حقش را خوردند.یکی از بهترین بازیهای دوران بازیگریاش را در این فیلم به نمایش گذاشت.یک عده نویسنده و روشنفکرنمای چپگرا آن سالها به فیلم تاختند.نظرشان چندان اهمیتی نداشت اما گویا در رای قطعی داوران تاثیرگذاشت.
غوغاسالاری سینمادارها
صباغزاده درباره فروش فیلم میگوید: فیلم خوب فروخت.هم سرمایه اولیه را برگرداند وهم سود کرد.آن سالها حال و روز سینمای ایران خیلی خوب بود.فضا کاملا فرهنگی بود. فیلمهایی ساخته میشد که هم داستان داشت، هم سطحی نبود و هم میفروخت.وزارت ارشاد برای فیلمها درجهبندی مشخص کرده بود؛ الف، ب و جیم.سینماگران تلاش میکردند فیلمشان درجه جیم نگیرد.نه در شان خودشان بود و نه سینمادارها تمایلی به اکران فیلمهای درجه جیم داشتند.الان اما برعکس شده، فیلمهای جیم همه سینماها را قرق کردهاند.مردم به تماشای فیلمهای سطحی عادت کردهاند و وزارت ارشاد هم انگار دیگر کار زیادی با فیلمها ندارد.سینمادارها هستند که تعیین میکنند چه فیلمهایی را اکران کنند و چند سالن سینما به آنها بدهند.دیگر دوره تولید و اکران فیلمهایی که برای سینمای ایران اعتبار میآوردند و برای مسؤولان و مردم ارزش داشتند، تمام شده است.خودم و پسرم کاوه در همین سینما فعالیت داریم اما دورهای که فیلمهایی مانند خانه خلوت تولید و اکران میشد فضای سینمای ایران کاملا فرهنگی بود و با الان اصلا نمیشود مقایسهاش کرد.
طاهره آشیانی - روزنامه جام جم
در یادداشتی اختصاصی برای جام جم آنلاین مطرح شد
در یادداشتی اختصاصی برای جام جم آنلاین مطرح شد
سید رضا صدرالحسینی در یادداشتی اختصاصی برای جام جم آنلاین مطرح کرد
در یادداشتی اختصاصی برای جام جم آنلاین مطرح شد
در استودیوی «جامپلاس» میزبان دکتر اسفندیار معتمدی، استاد نامدار فیزیک و مولف کتب درسی بودیم
سیر تا پیاز حواشی کشتی در گفتوگوی اختصاصی «جامجم» با عباس جدیدی مطرح شد
حسن فضلا...، نماینده پارلمان لبنان در گفتوگو با جامجم:
دختر خانواده: اگر مادر نبود، پدرم فرهنگ جولایی نمیشد