در واکنش به حمله رژیم صهیونیستی به ایران مطرح شد
دهم مرداد شعلههای آتش در جنگلهای مناطق شینوه و ملاشیخ شهرستان سردشت زبانه کشید؛ شهرستانی که هنوز جای تاولهای بمباران شیمیایی پس از 30 سال روی تن شهر و مردمانش تازه است. مقاومت اما حالا مثل همان تاولها بخشی از وجود سردشتیهای آذربایجان غربی شده؛ مقاومتی که این سالها خودش را در حفاظت از سرمایههای ملی و مردمی و طبیعی نشان میدهد؛ مقاومتی که جوانان سردشتی را هربار که تن جنگلهایشان سرخ میشود از گدازههای آتش، به عمق جنگلهای گُر گرفته میرساند تا مانع از گسترش آتش شوند و نگذارند تن طبیعتشان مثل تن شهرشان بسوزد از تاولهایی که خاکسترشان میکند و درمانی برایشان نیست. همین بود که عصر روز دهم مرداد و وقتی رگههای سفید دود از ارتفاعات شینوه و ملاشیخ به آسمان رفت، جوانان سردشتی را به سوی خود کشاند، با دست خالی و با هر چه میشد سریع روی دوش انداخت و خود را به جنگلها رساند. برخی اما مثل یونس سالمی و سیدعلی حسینی خود را با موتورسیکلتهایشان به ارتفاعات رساندند و بعد هم پیاده به دل آتش زدند. آنها در جمع حدود 50 نفر از اعضای انجمن مردمی بنیاد صلح و مهربانی سردشت میان مراتع و بوتهزارها و درختان جنگلی پخش شدند و با بیل و آتش کوب و دستهای خالی جان پناه طبیعت سردشت شدند و آتش را به مبارزه طلبیدند. عملیات شان ساعتها به طول انجامید و وقتی نیمههای شب به سمت موتورهایشان رفتند، چیزی جز زغال از آنها باقی نمانده بود.
از جانمان هم می گذریم چه رسد به موتورهایمان
یونس سالمی بار اولش نبود که به دل آتش میزد، اما یادش میآید که آتشسوزی مرداد آنقدر گسترش یافته بود که مهارش دو روز و تا جمعه شب به طول انجامید.
این جوان سردشتی با دو نفر دیگر صبح روز دوم آتشسوزی یعنی جمعه دوباره از شهر بیرون زدند و موتورهایشان را همان پایین کوه خاموش کردند و رفتند بالای کوه برای اطفای آتشی که خیال خاموشی نداشت، عصر که خسته و سوخته پایین کوه رسیدند، جای موتور «سیوان 150»ای که سرمایه زندگیشان بود، یک تکه فلز سوخته مچاله شده، برجای مانده بود. با این همه، سالمی به ما میگوید بیش از آنکه برباد رفتن سرمایه و تنها وسیله حمل و نقلش دردآور باشد، مشاهده لاکِ سوخته لاکپشتها و کلونی مورچهها روی تنه درختان و نیمسوز شدن سنجابهای زیبا و بازیگوش برایش زجرآور بوده است.
برای سیدعلی حسینی 22 ساله هم از دست دادن موتورش آنقدر تلخ و دردناک نبود، که سوختن جنگلهای سرزمینش و همین هم هست که به ما میگوید: موتور که جای خود دارد، از جانش هم میگذرد تا سردشت تاولهای بیشتری از آنچه از زمان جنگ به یادگار دارد، روی تن نحیفش ننشیند و این مسیر را به اختیار انتخاب کرده که اگر غیر از این بود در مغازه کوچکشان مینشست و چه جای اینکه سری که درد نمیکند را دستمال ببندد.
شاید حرف او، حرف دل همه سردشتیهایی باشد که دلشان برای سرزمینشان میتپد و خودشان را با دست خالی به دل آتش زدند، حتی پیش از نیروهای رسمی یگان حفاظت سازمان جنگلها و اداره منابع طبیعی شهرستان که البته به گفته حسینی بدون امکانات، کار خاصی از آنها ساخته نبود، اما جنگل مال سردشتیهاست، برای همین جانانه از آن حفاظت میکنند و میگویند آتش بعدی هم دوباره با جان و دل در میانه میدان هستند.
در رشادتهای جوانان سردشتی همین بس که حسینی تشنه کام در میانه آتش، وقتی چشمش به لاکپشتِ لاک سوخته میافتد، سر قمقمهاش را بر دهان لاکپشت میگذارد و با سیراب شدن حیوان بیپناه و خوشحالی ای که در نگاهش میبیند، جان تازه میگیرد.
جرقهای که زده شد تا آباد کند
جرقه تشکیل یگان دوچرخه سوار حفاظت مردمی جنگلهای زاگرس از همینجا شکل میگیرد؛ از موتورهای زغال شده و دست و پاهای سوخته جوانان سردشتی، آن هم زمانی که محمد درویش، فعال محیطزیست و رئوف آذری، دبیر بنیاد مردمی صلح و مهربانی سردشت، همزمان با وقوع آتش در جنگلهای سردشت، در نشستی علمی ـ محیطزیستی در دانشگاه شریف تهران در حال سخنرانی بودند و سرانجام گفتمان خودمانیشان پس از سخنرانی، به تشکیل یگان اطفای حریق دوچرخه سوار انجامید؛ طرحی که براساس آن، یک یگان ویژه دوچرخه سوار با دوچرخههای برقی مخصوص برای حفاظت از جنگل شکل میگیرد که نیروهایش جوانان داوطلب سردشتی هستند و مجهز به دوچرخه، کوله پشتی و لباس مخصوص ضد حریق.
اما تشکیل چنین یگانی سرمایه میخواهد که دولتیها هیچگاه زیربارش نرفتهاند، برای همین محمد درویش در فضای مجازی و صفحه اینستاگرامش از مردم تقاضا میکند با کمکهای مالی خود از تشکیل این یگان حمایت کنند، درخواستی که برخلاف انتظار خیلی ها، با پاسخ مثبت هموطنان روبهرو شد و امروز که بیش از یک ماه از آن درخواست میگذرد، مبلغ 240 میلیون تومان جمع شده که برابر با هزینه ساخت دوچرخههای مخصوصی است که مرکز پژوهشکده دانشگاه صنعتی شریف تهران ساختشان را عهدهدار شده است.
درویش میگوید این پژوهشگاه به ریاست دکتر قربانی، دوچرخهها را تا 30 آبان تحویل میدهد و میتوان با ادامه کمکهای مردمی و همچنین با حمایتهای مالی و معنوی سازمان جنگلها که اخیرا در قالب طرح مدیریت مشارکتی به جمع آنها پیوسته، اوایل آذرماه شاهد راه اندازی رسمی یگان در سردشت بود.
سازمان جنگلها پای کار آمد
به گفته این فعال محیطزیست، طی جلسهای که اوایل هفته گذشته، با سازمان جنگلها داشتهاند، متولیان این سازمان از طرح راهاندازی یگان اطفای حریق سردشت استقبال کرده و قول مساعدت ویژه دادهاند، بهگونهای که اولا طرحی بهعنوان پایلوت برای راهاندازی یگان در سردشت تهیه شود که بتوان پس از سردشت، این یگان را در پاوه و سایر شهرهای زاگرسنشین با عرصههای جنگلی هم پیاده کرد و ثانیا هزینه تهیه تجهیزات اطفای حریق از جمله آتشکوب، لباس و کوله مخصوص را هم سازمان جنگلها تامین خواهد کرد.
با بنیان گذار بنیاد توسعه صلح و مهربانی
رئوف آذری 45 سال دارد و 20 سالی میشود که همه دغدغهاش شده گسترش مهربانی و حفاظت از سرمایههای طبیعی کشورمان. خودش را فعال صلح و مهربانی معرفی میکند و مهربانیاش را هم از همان سردشت سرسبز و زیبا و دردکشیده و از سال 76 آغاز کرده است؛ آن هم در قالب گروه کوهنوردی هشت نفره قندیل و با این برنامه که در هر صعود و در هر سفر (چه زمینی و چه هوایی)، دل به دل طبیعت بدهند و آن را پاک از زباله کنند، در هر گوشهاش بذری و نهالی بکارند و برای جان گرفتنش تبلیغ و کار فرهنگی کنند. همین هم بود که حتی در سفرهای هوایی که برایش پیش میآمد به کشورهایی مثل عراق و ارمنستان و استانهای داخلی، چند بلوط هم زیر بغلش بود و از گیت رد میشد، البته اگر اجازه مییافت و گرنه باغچه فرودگاه میشد رستنگاه یکی از نهالهای بلوطش. آغاز این فعالیت هم البته پویش ملی بود که از سال 93 در سطح ملی به نام چالش ملی و جهانی بلوط راه انداخت تا نظر مردم ایران و جهان را به ارزش گونههای بلوط و جنگلهای روبه نابودی زاگرس جلب کند. گروه همیار او اکنون حدود 50 عضو دارد که همه شان دلسوز طبیعت و همیشه پای کارند، بهویژه در بحث اطفای حریق جنگلها.
آذری، گروه سفیر طبیعت را هم پس از پویش ملی بلوط راه اندازی کرد و در کنارش آغازگر فعالیتهایی چون دایر کردن اولین کلاس سبز ایران در یکی از مدارس سردشت بود و برگزارکننده چهارشنبههای سبز که از سال 94 شکل گرفت و بر اساس آن قرار شد به جای آتش زدن لاستیکها، آنها را رنگآمیزی کنند و درونش نهال بلوط بکارند و صورت سردشت را با سیلی سرخ و زیبا کنند. پایان این مسیر سبز هم راهاندازی پویش مهربانیهای کوچک در بحبوحه حضور داعش در پشت مرزهای کشور همسایه بود تا کمی از تلخی اخبار نگران کننده بکاهند و براساس آن تلاش شد 400 گزارشگر مهربانی را جذب کرده و از هرکدام بخواهند هفتهای یک گزارش از مهربانیهای خودشان با مردم و طبیعت و حیوانات، برای کمپین و انتشار در فضای مجازی ارسال کنند.
این مسیر اما امروز رسیده به تشکیل یگان مردمی حفاظت از جنگلهای سردشت با دوچرخهسوارهای حرفهای و آموزش دیده که از همفکری ذهنهای خلاق آذری و درویش بیرون تراویده و قرار است بهتدریج در همه جنگلهای غرب و شمال کشور راهاندازی شود. آذری اما نگران است که اگر در راه حفاظت از جنگلهای زاگرس خللی ایجاد شود، دستکم در منطقه سردشت که 90 هزار هکتار جنگل بلوط داشته و سال به سال این عرصه به دلیل تخریبات دولتی و مردمی، رو به کاهش است، تا ده سال آینده چیزی به نام جنگل باقی نماند.
فاطمه مرادزاده
ایران
در واکنش به حمله رژیم صهیونیستی به ایران مطرح شد
در یادداشتی اختصاصی برای جام جم آنلاین مطرح شد
در یادداشتی اختصاصی برای جام جم آنلاین مطرح شد
در یادداشتی اختصاصی برای جام جم آنلاین مطرح شد
علی برکه از رهبران حماس در گفتوگو با «جامجم»:
گفتوگوی «جامجم» با میثم عبدی، کارگردان نمایش رومئو و ژولیت و چند کاراکتر دیگر
یک کارشناس مسائل سیاسی در گفتگو با جام جم آنلاین:
در گفتگو با جام جم آنلاین مطرح شد