گفت و گو با سارقی که با شیوه ای عجیب دزدی می کرد

سرقت از انباری با کراوات

مرد کراوات پوش، سارق انباری‌های پایتخت بود. مردی جوان که نقشه‌ای حرفه‌ای برای سرقت‌هایش داشت با این ادعا که مسافر آمریکاست وسایل سرقتی را با تاکسی‌های اینترنتی انتقال می‌داد. او در گفت‌وگو با تپش به تشریح جزئیات سرقت‌هایش پرداخت که در ادامه می‌خوانید.
کد خبر: ۱۲۲۱۸۲۱

سرقت‌ها راچطور انجام می‌دادی؟
نقشه‌ام خیلی حرفه‌ای بود. در خیابان‌های بالای شهر پرسه می‌زدم و خانه‌هایی را که ورودی پارکینگ‌شان دارای کنترل از راه دور بود، انتخاب می‌کردم و به کمین می‌نشستم.
کمین برای چه؟
برای این‌که وارد خانه شوم. اگر دقت کنید درهایی که کنترل از راه دور دارند، زمانی که بسته می‌شوند کمی تاخیر دارند. گاهی اوقات هم اصلا درها بسته نمی‌شوند و کمی باز می‌مانند. در هر دو صورت من از فرصت استفاده می‌کردم و وارد پارکینگ می‌شدم. معمولا انباری‌ها در طبقه پایین هستند و با وسیله‌ای که به همراه داشتم در انباری را باز ‌کرده و وسایل با ارزش را انتخاب می‌کردم و همه را داخل یک ساک یا چمدان می‌گذاشتم.
بعد چه می‌کردی؟
از خانه خارج می‌شدم و در را نیمه باز می‌گذاشتم. به سرویس بهداشتی عمومی خودم را می‌رساندم و لباس‌هایم را عوض می‌کردم. این‌بار کت و شلوار و کراوات می‌زدم و یک تاکسی اینترنتی هم می‌گرفتم. آدرسی که می‌دادم، آدرس خانه‌ای بود که از آن سرقت کرده بودم. به پارکینگ می‌رفتم و این‌بار با کیفی که پر از وسایل سرقتی بود از ساختمان خارج می‌شدم. به راننده خودروی اینترنتی می‌گفتم مسافر آمریکا هستم و قصد رفتن به فرودگاه را دارم. در بین راه هم به دروغ می‌گفتم تغییر مسیر دادم و باید ابتدا به مغازه‌ای بروم و به این بهانه از خودروی اینترنتی پیاده می‌شدم و با وسایل سرقتی به مخفیگاهم می‌رفتم.
چه شد که این ایده به ذهنت رسید؟
من عشق فیلم هستم. در فیلم‌هایی که می‌دیدم، شخصیت‌های داستان لباس عوض می‌کردند و این فکر به ذهنم خطور کرد که من هم برای اجرای نقشه‌های سرقتم از این ایده استفاده کنم.
چه مدت است که این کار را انجام می‌دهی؟
از اوایل امسال.
سابقه داری؟
بله. قبلا به خاطر سرقت انباری و حمل مواد مخدر بازداشت شده‌ام.
چطور دستگیر شدی؟
از بخت بدم، تصویر من در آلبوم متهمان اداره آگاهی وجود دارد. محل‌هایی هم که برای سرقت می‌رفتم، ساختمان‌هایی بودند که مجهز به دوربین مدار بسته بودند. تصویر مرا دوربین‌های مداربسته گرفته بود و پلیس هم هویت مرا با توجه به سابقه‌ای که داشتم، شناسایی کرد و دستگیر شدم.
با این حساب می‌دانستی که دستگیر می‌شوی؟
احتمالش را می‌دادم. هر چند سرقت‌هایم را خیلی حرفه‌ای انجام می‌دادم.
پس چرا سراغ سرقت رفتی؟
اشتباه، وسوسه یا احتیاج. نمی‌دانم اسمش را چه می‌خواهید بگذارید. اما این بار فکر می‌کردم اگر لباس‌های موجه و مارک دار بپوشم، پلیس زمانی که دوربین‌های مداربسته را بررسی می‌کند به من به عنوان متهم شک نمی‌کند. از طرفی هم بیکار و تازه از زندان آزاد شده بودم؛ برای همین نیاز به پول داشتم. همه اینها و مشکلات اقتصادی و از همه بدتر اعتیاد به مواد مخدر باعث شد سرقت‌هایم را دوباره انجام دهم.
زمانی که به عنوان مسافر آمریکا با چمدان وسایل سرقتی از خانه‌ها خارج می‌شدی هیچ کدام از ساکنان به تو شک نکردند؟
نه. چون مجتمع‌هایی را انتخاب می‌کردم که هر کسی مرا می‌دید فکر می‌کرد ساکن طبقه دیگر هستم یا این‌که مهمان یکی از طبقات هستم. البته این ایراد بزرگی است که ساکنان یک مجتمع همدیگر را نمی‌شناسند و یک امتیاز برای ما سارقان برای اجرای نقشه‌هایمان است.

newsQrCode
ارسال نظرات در انتظار بررسی: ۰ انتشار یافته: ۰

نیازمندی ها