برچیده شدن موانع غیرقانونی ورودی شهرک «باستی‌هیلز» در لواسان نویدبخش آغاز برخورد قضایی با تخلفات این شهرک اشرافی است

ورود به شهر ممنوعه

تپه‌های باستی، تپه‌هایی که وصل است به بلوار باستی؛ چه ترجمه تحت‌اللفظی کنیم و اینها را بگوییم، چه بنویسیم اشرافی‌ترین شهرک مسکونی ایران، درهر دو حال می‌رسیم به شهر ثروتمند‌نشین لواسان و شهرک باستی هیلز آن، جایی که کار از زمین‌خواری گذشته و شده است مصداق بی‌چون و چرای کوه‌خواری، آسمان‌خواری و همه چیز‌خواری. دیروز شخصی صاحب سمت البته به ما گفت دیگر نگویید باستی هیلز، منظورش برداشته شدن لوگوی انگلیسی و طلایی رنگ سر در شهرک بود، به جایش گفت بگویید شهرک مطهری که مردم لواسان با این اسم راحت‌ترند و یاد آقای مطهری سازنده شهرک می‌افتند!
کد خبر: ۱۲۱۷۱۴۳

چه باستی هیلز چه مطهری، وقتی معنی هر دو یکی است چه فرقی می‌کند کدامش را بنویسیم، چه بنویسیم تپه‌هایی که وصل است به بلوار باستی و شده است باستی هیلزی که کمتر از یک سال است سر زبان‌ها افتاده، چه بگوییم شهرکی که مطهری نامی با توسل به پول‌هایی که از پارو بالا می‌رفته آن را ساخته و پرداخته.
با این که کسی تا به حال نگفته و شاید هم جسارت نکرده نام ساکنان این شهرک را بیاورد و دیروز صاحب سمتی که به ما اطلاعات داد نیز گفت که تابه حال حتی رغبت نکرده وارد شهرک شود و ته و توی بناها و مالکانش را دربیاورد، ولی نگفته پیداست یک سر این رشته به صاحبان قدرت و سر دیگرش به صاحبان ثروت وصل است.
مخلوط قدرت و ثروت در این کشور کارها می‌کند؛ یک روز می‌افتد به جان زمین‌های مرغوب، یک روز می‌افتد به جان کوه‌ها و دریاها، یک روز به جان گردنه زیبای حیران و طرفه این که همیشه نیز تیرش می‌خورد به هدف. زمین‌خواری در زمین‌های گران‌قیمت لواسان اظهر من الشمس است، اصلا تحقیق نمی‌خواهد، همین باستی هیلز که توصیه شدیم نام نامانوس مطهری‌‌اش را به کار ببریم اگر زمین‌خواری، آسمان‌خواری و کوه‌خواری نیست پس چیست؟
شاخ موانع شکست
اواخرهفته قبل اما یک اتفاق برای این شهرک افتاد. به دستورمقام قضایی موانع ورودی این شهرک جمع شد، یعنی دو میلگرد جوش دادند به در ورودی تا دیگر نگهبانی داخلش نشیند و جلوی مردم را
نگیرد.
مدت‌ها نگهبان‌ها را در آن موانع نشانده بودند که دقیقا جلوی ورود مردم را بگیرند، که شهرک باستی بشود ملک اختصاصی یک عده، بشود یک دژ مستحکم و تسخیر نشدنی، مثل قلعه قهقهه که درتاریخ ایران دست هیچ بنی‌بشری به آن نمی‌رسید.
حالا شهرک باستی ما و شهرک مطهری یک عده، موانع ورودی ندارد و می‌شود درآن چرخ زد، می‌شود زل زد به ویلاهای چند ده میلیاردی و مبهوت شد از این همه پولی که پای ساختمان‌ها ریخته‌اند، حالا بدون حضور نگهبانانی که مدتی قبل جلوی ما را هم گرفتند و نگذاشتند وارد شهرک شویم، می‌شود برای خواباندن عطش کنجکاوی هم که شده، در خیابان‌های باصفا و سرسبز شهرک چرخ زد و شکوه یک معماری که پایش را گذاشته است روی گُرده ملت و محیط زیست، دید.
البته باستی بدون موانع هم هنوز باستی است، شیر پیر است، کنده‌ای است که هنوز دود از آن بلند می‌شود و هنوز از معجون قدرت و ثروت، قدرت می‌گیرد. عکاس وخبرنگار یکی از خبرگزاری‌ها که رفته بودند باستی بدون موانع را ببینند، البته به اندازه ما خوش‌شانس نبودند که فقط جواب منفی برای ورود شنیدیم، آنها عصر روز چهارشنبه کتک خوردند وقتی داشتند از دیوارهای بلند شهرک عکس می‌گرفتند، کارشان نیز سرانجام رسید به پلیس وشکایت و شکایت کشی. از این ضرب و شتم چیزی که عاید ما رسانه‌ها شد این که یکی از ویلاها که سهوا در کادر دوربین قرارگرفته متعلق بوده است به یکی از سهامداران یک شرکت خصوصی بزرگ و یکی از بانک‌های خصوصی کشور که طبیعی است آن همه پولی که دارد را فقط در جاهای خیلی تجملی مثل باستی می‌تواند خرج کند.
دیوارها هم باید بریزد
مثل ویلاهای باستی در لواسان کم نیست. در کمربندی این شهر ویلاها چنان بزرگ و تجملی و دیوارها چنان بلند است که حس غریبگی به آدم دست می‌دهد، انگار مالکان از کره‌ای دیگر آمده‌اند که در این اوضاع اقتصادی نابسامان به قدری پول دارند که روی سبیل شاه نقاره می‌زنند و مثل شاه‌نشین‌های قدیم نشسته‌اند در بلندترین نقطه کوه‌ها و تپه‌ها و ما مردم عادی هم زیر پایشان.
پشت این حصارهای حصین، مالکان و صاحبان ثروت و قدرت البته که لذت می‌برند و حس امنیت دارند، ولی بیرون این حصارها کسانی مثل امام جمعه لواسان هستند که معتقدند قدشان باید کوتاه تر شود، یک قد هفت متری که به گفته سید سعید لواسانی باید بشود سه متر. اگر بشود دیوارهای شهرک باستی را با حکم قضایی کوتاه کرد می‌شود سه خط روی صورت باستی هیلز؛ خط اول برداشتن نام انگلیسی‌‌اش بود از سردر شهرک، خط دوم جمع شدن موانع‌ است و دیوارها هم که کوتاه شود می‌شود خط سوم. اما فقط خط، فقط یک تشر، یک تنبیه ناچیز برای شهرکی که می‌گویند همه جور تخلفی درآن رژه می‌رود، کمترینش کوه‌خواری. اما همین دو خط به ظاهر ناچیز ظاهرا برای کشیده ‌شدن روی صورت یکی از نمادهای سرمایه‌داری در کشورمان کار چندان ساده‌ای نبوده است، نشانه‌‌اش نیز حرف‌های امام جمعه لواسان در خطبه‌های نماز دیروز که برداشته شدن موانع را محصول فریادهای عدالت خواهانه دانست یعنی فریادها کشیده شده تا موانع جمع شده، حالا بماند دیوارشهرک و تخریب‌های میلیارد میلیارد تومان که شاید حنجره‌ها باید برایش پاره شود.
داستان تسامح و فساد
اگر بخواهیم درباره کلاک نیز حرف بزنیم نقاط بودار در لواسان می‌شود دوتا، یکی باستی و دیگری کلاک؛ دو شهرک ویلایی که مقر آدم‌های خاص و ثروتمندان افسانه‌ای‌اند.
هر دوی این شهرک‌ها سال‌ها در روز روشن ساخته شده‌ وجلوی چشم نهادها و دستگاه‌ها و سازمان‌های دولتی بالا رفته‌اند. ساخت و ساز این دو شهرک کار دزدانه‌ای نبوده و هیچ کار بدون مجوزی درآنها انجام نشده، حتی پرونده باستی را که روزگاری به کمیسیون ماده 100 شهرداری فرستاده اند سازنده بابت تخلفاتش، جریمه نقدی کلان را پرداخته و پرونده را آزاد کرده است. این یعنی همه خبر داشته اند که روی کوه‌های لواسان دارد چه اتفاقی می‌افتد و اراضی ملی و آسمان که آسمان همه مردم است چطور دارند انحصاری می‌شوند.
امام جمعه لواسان اوضاع باستی و کلاک را در این خلاصه می‌داند که هرچه در این دو شهرک رفته محصول تسامح و رفتار ناعادلانه بوده و دست پرورده ساختارهای معیوب که باید اصلاح شود و قوانین عادلانه و شفاف و صریح جایش را بگیرد.
سال‌هاست از این حرف‌ها زده می‌شود و مدت‌های مدید است که همه عیب و ایرادها را در تسامح و عیوب ساختاری می‌دانند، ولی بازهم باستی‌ها و کلاک‌ها قد می‌کشند.
البته احمد طاهری، مدیرکل منابع طبیعی استان تهران، مردی که دو هفته‌ای است مدیر کل شده و برای اظهارنظر درباره زمین‌خواری‌ها و کوه‌خواری‌ها بسیار محتاط است به ما می‌گوید اگر اصلاح هندسی و پروژه کاداستر بودجه بگیرد و در یکی دوسال آینده تکمیل شود دیگر کسی نمی‌تواند به اراضی ملی دست‌اندازی کند و زمین‌های ملی نیز با مستثنیات مردم تداخل نمی‌کند.
او می‌گوید اگر نقشه‌های هوایی به همراه حد و حدود زمین‌های ملی و منابع طبیعی در سندهای تک برگی درج شود جلوی اکثر قریب به اتفاق تصرفات نیز گرفته می‌شود و آن وقت دیگر این همه پرونده تخلف و این همه اعتراض شکل نمی‌گیرد.
طاهری اما وقتی چندین «اگر» ابتدای جملاتش می‌گذارد قطعیت را از مبارزه با زمین‌خواری می‌گیرد، چون موضوع کاداستر و اصلاح هندسی اراضی موضوع تازه‌ای نیست که حالا با مطرح شدن آن از زبان یک مسؤول بشود به خاطرش ذوق کرد.
سندهای تک برگی اراضی ملی البته اگر صادر شود و همه زمین‌های ملی و منابع طبیعی به نام دولت سند بخورد و رسما متعلق به همه مردم شود البته کار مهمی رخ می‌دهد، ولی حتی این اقدام نیز نمی‌تواند زمین‌خواری‌هایی را که تا به حال انجام شده و آن همه تبعاتش را بشوید و با خود ببرد. زمین‌ها که هیچ، کوه‌ها و رودها و دریاها حالا در قبضه ثروتمندان خاص است که به این آسانی‌ها از آن دست برنمی‌دارند، مثل باستی هیلز ما و شهرک مطهری یک عده که معلوم نیست اگر دیوارهای هفت متری‌‌اش فرو بریزد، قانون می‌تواند تصرفات وسیع این شهرک را نیز قلع و قمع کند و کوه وآسمان را به مردم لواسان، تهران و ایران برگرداند؟

اشد مجازات برای زمین‌خواران

تا به حال هیچ کس ندیده اشد مجازات برای زمین‌خواران چه شکلی است با این حال سخنگوی کمیسیون اصل90 مجلس تاکید دارد که متخلفان در پرونده‌های زمین‌خواری باید به اشد مجازات برسند. نهایت مجازاتی که تاکنون مردم دیده اند تخریب ویلاهای کوچک و نه چندان لوکس مردم نه چندان مشهور بوده، حتی اگر ویلایی متعلق بوده است به دختر یکی از رجال دولت، او یک وزیر سابق بوده نه وزیری که هم اکنون سرکار است، تخریب دست درازی‌های ویلای این دختر نیز ذره ذره و با احتیاط انجام می‌شود، نه آنچنان که بلدوزرها یقه ویلاهای آدم‌های عادی متخلف را می‌گیرند و بی‌رودربایستی سرنگوشان می‌کنند.
ماجرا همان است که بهرام پارسایی گفته است، این که بخش عمده زمین‌خواری و تجاوز به عرصه‌های ملی به‌واسطه ارتباط، لابی، نفوذ و قدرت انجام می‌شود. سخنگوی کمیسیون اصل90 می‌گوید مواردی که کشاورزان یا روستاییان بخشی از زمین را تصاحب می‌کنند بسیار اندک است و درعوض، تصاحب منابع ملی توسط سودجویان و لابی‌های قدرت زیاد. او این وضع را ربط می‌دهد به نظارت‌های ناکافی و این که از منابع طبیعی بخوبی حراست نمی‌شود.

مریم خباز

جامعه

newsQrCode
ارسال نظرات در انتظار بررسی: ۰ انتشار یافته: ۰

نیازمندی ها