اختلافات امارات و عربستان سعودی بر سر جنگ یمن به کجا می‌رود؟

اختلاف در ائتلاف

دولت کوچک امارات عربی متحده پس از چهار سال جنگ بی‌نتیجه و پر هزینه در یمن و پی بردن به اشتباه خود در برآوردها تصمیم به تغییر سیاست‌های خود گرفت. طی روزهای گذشته خبرهای مختلفی منتشر شد که نشان می‌داد امارت‌نشین دبی نسبت به سیاست‌های امارت‌نشین ابوظبی ابراز نگرانی کرده و دامنه اختلافات داخلی این دو امارت‌نشین به فاصله گرفتن کلی دولت امارات از عربستان سعودی به‌خصوص در پرونده جنگ یمن منجر شده است. محمد بن زاید ولیعهد امارات و حاکم ابوظبی یکی از متحدان و مشوقان اصلی محمد بن سلمان، ولیعهد عربستان سعودی در جنگ تجاوزگرانه این کشور علیه ملت مظلوم یمن بود. حال با ایجاد شکاف در راس ائتلاف متجاوز سعودی به نظر می‌رسد این ائتلاف نفس‌های آخر خود را می‌کشد.
کد خبر: ۱۲۱۶۱۵۷

وبگاه خبری شبکه تلویزیونی المیادین در گزارشی تحت عنوان «علل اختلاف بین بن سلمان و بن‌زاید در یمن چیست» نوشت: اختلاف میان امارات و عربستان در یمن می‌تواند به این برگردد که بن زاید معتقد است ائتلاف سعودی جنگ در یمن را باخته است. به گزارش این منبع، اختلافات عربستان سعودی و امارات، در سال گذشته پس از شکست آنها در جنگ الحدیده شروع شد که در آن ائتلاف سعودی، به‌ویژه نیروهای تحت حمایت امارات عربی‌متحده، در نفوذ به منطقه الحدیده ناکام ماندند. در این زمینه رسانه‌های غیردولتی عربستان هم موضوع نقش امارات در نجات حوثی‌ها در الحدیده را مطرح کردند. به هرحال ناتوانی امارات عربی متحده و عربستان سعودی در اشغال الحدیده در نتیجه مقاومت ارتش و کمیته‌های مردمی نشان داد که تجاوز عربستان به یمن وارد مرحله‌ای از تحولات راهبردی شده است و از این پس قدرت ائتلاف رو به افول و قدرت ارتش و کمیته‌های مردمی رو به صعود خواهد گذاشت.
اهدافی که تامین نشد
برخلاف عربستان، امارات از آغاز حمله به یمن به دنبال توسعه نفوذ و منافع حیاتی خود از بندر عدن تا شبوه و مجمع‌الجزایر سقطری و حتی شاخ آفریقا و ساحل دریای سرخ بود و در این راه روی استفاده از گروه‌های متخاصم با حزب اصلاح و اخوان‌المسلمین یعنی کهنه‌کاران حزب کنگره خلق و گروه‌های سلفی نزدیک به القاعده و جدایی‌طلبان جنوب حساب کرد. امارات در عدن نیروهای کمربند امنیتی تشکیل داد و گروه‌های سلفی را هم در استان‌های عدن، لحج، أبین و الضالع فعال کرد. امارات همچنین به نیروهای نخبه حضرموت در منطقه المکلا هم برای تسلط بر بنادر نفتخیز المکلا و الضبه و نیروهای نخبه شبوه برای تسلط بر بندر و منطقه غنی از نفت و گاز اتکا داشت که می‌توانست قواعد انرژی در حوزه خلیج فارس را دگرگون کند. سرانجام اما نیروهای اماراتی به هیچ‌یک از این اهداف نرسیدند و در نهایت مجبور شدند سامانه موشک‌های پاتریوت خود را از مأرب خارج کنند. آنها همچنین تانک و بالگردهای تهاجمی خود را با صدها سرباز از ساحل دریای سرخ و نزدیکی الحدیده خارج کردند تا نظامیان سعودی جایگزین آنها شوند. لیکن با رسیدن نیروهای سعودی به مأرب هواپیماهای شناسایی ارتش و کمیته‌های مردمی به مقابله با آنها پرداخته و سامانه پاتریوت را به محض این‌که جای سامانه اماراتی مستقر شد بمباران کردند. این مساله موجب شد تا محمد بن سلمان تصور کند خروج بن زاید از مأرب به مثابه کمینی برای نیروهای سعودی بوده است. این مساله هرچند اختلافات بین دو طرف اصلی ائتلاف متجاوز در یمن را دامن زد اما این همه ماجرا نبود.
اختلافات خانوادگی
دامنه اختلافات بین امارات و عربستان از مساله یمن فراتر رفته و به مسائل شخصی وخانوادگی آنان نیز سرایت کرده بود. براساس گزارش‌های موجود ماجرا از آنجا شروع شد که خدیجه چنگیز، نامزد جمال خاشقچی پس از مدت‌ها سکوت، یک بار دیگر خواستار روشن شدن تکلیف ماجرای قتل نامزد خود و مشخص شدن آمر اصلی این جنایت شد. طرح دوباره این ماجرا موجب شد تا سعودی‌ها تصور کنند شخص محمد بن زاید، ولیعهد ابوظبی، کارگردان این ماجرا بوده و هدف‌شان انتقام از برخی اقدامات یکجانبه رژیم سعودی در منطقه بوده است. به همین دلیل سعودی‌ها نیز دست به انتقام‌جویی زده و اعلام کردند ملاقاتی میان اعضای سرویس اطلاعاتی آل سعود و همسر محمد بن راشد آل مکتوم، حاکم دبی در آلمان صورت گرفته است. همزمان خبرهایی منتشر شد که نشان می‌داد هیا بنت الحسین، همسر حاکم دبی (که خواهر ناتنی پادشاه اردن نیز هست)، به آلمان گریخته و از دولت این کشور تقاضای پناهندگی کرده است. او به محض رسیدن به آلمان، تقاضای پناهندگی سیاسی کرد و درخواست طلاق از «بن راشد» را نیز به صورت غیابی ارائه داد. هراس اماراتی‌ها این بود که سعودی‌ها پشت پرده این ماجرا بوده و قصد دارند انتقام‌جویی‌های خود را کامل کنند‌. محمد بن زاید شخصا از مقامات آلمانی خواست هیا بنت الحسین را به امارات مسترد کنند، اما این تقاضا با مخالفت آلمانی‌ها مواجه شد. در همین اثنا خبرهای دیگری منتشر شد که نشان می‌داد امارت‌نشین دبی مخالف با ادامه حضور نظامی امارات در یمن بوده، زیرا به نظر امارت‌نشین دبی سیاست همگامی امارت‌نشین ابوظبی با عربستان سعودی طی سال‌های گذشته نه تنها به نفع این کشور نبوده، بلکه موجب تیرگی روابط امارات با کشورهای همسایه از جمله ایران شده است.
ثمره مقاومت
مجموع این تحولات شرایطی را به وجود آورده که اکنون امارات متحده پس از چهار سال جنگ بی‌حاصل در یمن احساس می‌کند به نفعش خواهد بود از این مهلکه خود را نجات دهد. این تصمیم هرچند دیر اتخاذ شده و به هیچ وجه مسؤولیت سنگین و جنایتکارانه این امیر نشین کوچک را در جنگ یمن نمی‌پوشاند، اما درهمان حال بیانگر پیروزی‌های درخشان نظامی و دیپلماتیک گروه‌های مقاومت یمن است که پس از سال‌ها صبر و پایداری اکنون نتایج آن یکی پس از دیگری ظاهر می‌شود.

هراس از موشک حوثی‌ها

عبدالباری عطوان، تحلیلگر برجسته جهان عرب در یادداشتی که در روزنامه رای الیوم منتشر کرد به نکات دیگری اشاره نمود که جالب توجه بود. وی گفت: «قدرت‌گرفتن انصارا... و متحدان آن و به دست آوردن سلاح‌های ویژه به‌خصوص در زمینه موشکی و پهپادهای حامل بمب و موفقیت در قدرت بازدارندگی موجب شد سلاح هوایی ائتلاف به رهبری عربستان را بی‌اثر و خنثی کند. در این میان وجود شبکه‌های ارتباطی سری فعال میان امارات و جنبش انصارا... یمن موفق به دستیابی به تفاهم‌هایی غیر‌علنی از جمله خروج نیروهای امارات و تجهیزات نظامی سنگین آن از شمال یمن و باقی‌ماندن آن در جنوب در مقابل عدم حمله موشکی انصارا... به فرودگاه‌های ابوظبی و دبی شد، چرا که هرگونه حمله‌ای به آنها بر اقتصاد امارات صدمه‌ای بزرگ می‌زد. موشک‌هایی که به فرودگاه أبها، ریاض و جده می‌رسند می‌توانند به راحتی خود را به دبی و ابوظبی نیز برسانند و کسانی که می‌توانند نفتکش‌ها را مین‌گذاری و از سیستم امنیتی در بندر الفجیره عبور کنند، می‌توانند به مواضع حیاتی و راهبردی در امارات نیز دست یابند.»

رحیم محمدی

بین‌الملل

newsQrCode
ارسال نظرات در انتظار بررسی: ۰ انتشار یافته: ۰

نیازمندی ها