به گزارش جام جم آنلاین ، در این زمینه جامجم آنلاین گفتوگویی با سید محمد صادق الحسینی، اقتصاددان داشته که در ادامه میخوانیم:
اصولا اینستکس از ابتدا به چه منظور از سوی اروپاییها مطرح شد؟
آنطور که درباره عملکرد اینستکس مواردی مطرح شده، اصولا این ابزار مالی مجرایی بوده برای حفظ برجام که از سوی اروپاییها معرفی شده وقرار بوده موانعی که آمریکا علیه اقتصاد ایران ایجاد کرده را حذف کند یا به عبارت خودمانیتر ابزاری بوده برای دور زدن تحریمهای یکجانبه آمریکا علیه اقتصاد کشورمان پس از امضاء برجام. به این ترتیب که ساز و کار یاد شده قرار بوده بخشی از صادرات غیرنفتی ایران – نه صادرات نفتی – را برای تامین نیازهای غیرتحریمی کشورمان مدیریت کند یعنی غذا و دارو.
مهمترین نکته برای ایران توان فروش نفت و انتقال منابع حاصل از آن است، به این ترتیب اینستکس هیچ کاربردی برای ایران ندارد؟
دقیقا؛ از همان ابتدایی که موضوع اینستکس مطرح شد بارها در مصاحبههای مختلف من و سایر کارشناسان اقتصاد به این نکته اشاره کردند که اصولا بدون منابع مالی حاصل از فروش نفت این ابزار کارایی ندارد و اصلا هیچ است. این درحالی است که اصولا ابعاد اینستکس در ابعاد تجارت بین المللی ما نیست.
منظور شما در ابعاد تجارت بین المللی ما نیست را لطفا بیشتر توضیح دهید.
ببینید؛ حداکثر توانمندی این ابزار مالی اروپاییها 2 میلیارد دلار است درحالی که مبادلات تجاری ما یعنی صادرات غیرنفتی و واردات ما تا پایان سال 97 رقمی معادل 84 میلیارد دلار بوده است. خوب خودتان بررسی کنید که آیا تناسبی میان این دو وجود دارد که بخواهیم برای آن وقت کشی کنیم؟ پس به این نتیجه میرسیم که نتیجه و دستاورد این ابزار مالی عملا برای اقتصاد ایران صفر است و هیچ تاثیری در بهبود شرایط و دور زدن تحریمهای یکجانبه آمریکا علیه اقتصاد کشورمان ندارد.
اینستکس در بخش خصوصی هم هیچ دستاوردی ندارد؟
واقعیت امر این است که بخش خصوصی ایران و تجار ایرانی یا حتی خارجیها خودشان میدانند چطور باید شرایط را مدیریت کنند و تا به امروز هم اینکار انجام شده است. اصلیترین نکتهای که قرار بود اروپاییها برای آن راهکارارایه کنند فروش نفت و انتقال منابع مالی حاصل از آن بوده که امروز هیچ اثری از این مورد در موضوع اینستکس دیده نمیشود.
چرا اروپاییها این موضوع را مطرح کردند؟
بنظر میرسد اروپاییها به دنبال اجرای نمایشی بودند که بگویند به برجام پایبند بودهاند. ببینید واقعیت امر این است که اروپا شخصیت، پرستیژ و جایگاه لازم و مناسب در عرصه بین المللی را ندارد و تنها یک بازیگر معمول منطقهای هستند و اصولا باید گفت معماری برجام و همین اینستکس منطقی و درست نبوده است. بطور کلی آوردن کشورهایی که عملا هیچ نقشی در فضای بین المللی ندارند و همگی پیرو کشور بزرگتری مثل آمریکا هستند و شخصیت و جایگاه تاریخی آنها در عرصه بین المللی کمرنگ است؛ اشتباه بود و نتیجه همین است که امروز تجربه میکنیم .
بجای اینستکس موضوع پیمانهای پولی با کشورهای دیگر قابلیت اجرایی داشته و دارد؟
اجازه دهید اینگونه بگویم که ایران برای مدیریت شرایط فعلی اصولا دو نوع ابزار در اختیار دارد که یکی ابزارهای متعارف است مثل همین موردی که شما اشاره کردید یعنی پیمانهای پولی یا تهاتر با سایر کشورها و دیگری مربوط به ابزارهای غیرمتعارفی است که میتوانیم از آنها استفاده کنیم مثل استفاده از طلا. به نظر بنده ایران ابزارهای نا متعارف بسیاری در اختیار دارد که بتوانید سیاستهای خصمانه اقتصادی آمریکا علیه ایران را کم اثر کند و در مقابل آنها ایستادگی داشته باشد.
منظور شما از ابزارهای نا متعارف چیست؟
من فکر میکنم این موضوع بهتر است در میان هیات دولت مطرح شود که البته مواردی هم طرح شده است در شرایط فعلی منطقی است که رسانهها در این بخش زیاد وارد نشوند تا مشکلاتی برای سیاست مقابله با تحریمها ایجاد نکنیم. اما همانطور که گفتم راهکارهای نا متعارف زیادی داریم که میتوانیم از آنها استفاده کنیم مثل طلا و بنزین با نرخ اصلاح شده و مناسب بازارهای بین المللی.
این موارد کافی هستند برای برطرف شدن مشکلات؟
خیر؛ ما اصولا نیاز به یک استراتژی کلان داریم که این موارد در ذیل آن تعریف میشوند و هرکدام بخشی از مشکلات را به صورت زنجیرهای برطرف میکنند. نه اینکه صرفا بخواهیم به دو یا سه مورد خاص اشاره کنیم. این استراتژی دارای بخشهای مختلف است که عبارتند از:
بخش اول: استراتژی کلان در مواجهه با قدرتهای منطقهای و ابرقدرت دنیا آمریکایی،
بخش دوم: که بنظرمن شاهبیت اصلی است تغییر دادن بازی در فضای خارج از اقتصاد. هرچند تمرکز تنها بر اقتصاد داخلی ملزوم اصلاحات اقتصادی و فضای کسب و کار نیز خواهد بود
بخش سومین: استفاده از راههای متعارف یا نامتعارف در فضای بین الملل برای کاهش اثرگذاری تهدیدها و تحریمهای آمریکا
پیشنهاد شما در این زمینه چیست؟
برای پاسخ دادن به این موضوع لازم است کمی توضیح داده شود. اصولا وقتی وارد یک تقابل میشویم باید بتوانیم هزینهای قابل توجه برای طرف مقابل ایجاد کنیم. به عنوان مثال امروز آمریکا در تقابل اخیر هیچ هزینهای ندارد و تنها با استفاده از نفوذ خود هزینههایی را برای ایران ایجاد میکند. پس کاملا طبیعی است که این سیاست در بلند مدت هم قابلیت اجرا دارد. اصولا ایران باید بتواند برای طرف مقابل هزینه ایجاد کند تا در نهایت این هزینه عاملی برای کاهش فشار یا بطور کلی کنار رفتن باشد. البته تصمیمگیرندگان کلان کشورمان میدانند برای این منظور چطور عمل کنند.
هزینههای تحمیلی آمریکا علیه ما اشاره کردید لطفا بیشتر توضیح دهید آمریکا با این هزینهها به دنبال چیست؟
آمریکا امروز با شناسایی شریانهای اقتصادی کشور و اعمال فشار به دیگران توانسته رشد منفی 6 درصدی و تورم سالانه بین 30 تا 70 درصدی به اقتصاد کشورمان تحمیل کند بدون اینکه خود یا شرکای آن هزینه بپردازند. این کشور بگونهای برنامه ریزی کرده تا مردم ایران روزانه فقیر و فقیر تر بشوند. به شکلی که ایران تبدیل به جایی مثل مصر بشود که 80 درصد مردم زیر خط فقر هستند. به این ترتیب جمعیت فقیر بسیار گستردهای با یک جمعیت رانتخوار ثروتمند ده درصدی کوچک هم در راس آن شکل میگیرد و در نهایت جامعه دو قطبی مبتنی بر فقر و غنی خواهد شد که تمام دستاوردهای کشور که داشته و دارد را از بین میبرند. اینجاست که تمام عرصهها دچار مشکل میشود. به عنوان مثال وقتی 5 سال در این شرایط باشیم اقتصاد دچار مشکل میشود، مباحث نظامی هم دچار مشکل میشود، فرهنگی و ژئوپولتیک منطقهای هم دچار مشکل میشود و توان روز به روز کاهش پیدا میکند تاجایی که یک ترکمنچای دیگر یا امثال آن که در تاریخ ایران هم کم نیست به کشورمان تحمیل خواهند کرد. پس مشکل دقیقا همینجاست که مسئولان و سیاستگذاران کلان ایران باید بگونهای در مقابل آمریکا برنامهریزی کنند که در این بازی هزینهای هم برای او ایجاد شود.
به این ترتیب موضوع تابآوری و مقاومت مطرح میشود؛ درست متوجه شدم؟
دقیقا؛ ما باید تابآوری اقتصادی، اجتماعی، فرهنگی و سیاسی را افزایش دهیم وقتی مقاومت معنا پیدا میکند که ما توان مقاومت داشته باشیم واگر نه شعار مقاومت منطقی نیست و دستاوردی برای ما نخواهد داشت. حالا شاید مطرح شود که کی توان مقاومت داریم؟ پاسخ این است که وقتی تابآوری داخلی بالا باشد. زمانی که مردم تاب بیاورند شرایط نا مناسب را پشت سر بگذارند و این تاب آوری داخلی باید محور دوم همان استراتژی کلی باشد. اجازه دهید در این زمینه کمی به شرایط تاریخی ایران هم نظری داشته باشیم که مربوط به حال حاضر نیست. بطور کلی ایران مرزهای طبیعی دفاعی ندارد و تنها تمدن بینالمللی هستیم که موانع طبیعی برای مقابله درمقابل تجاوز خارجی نداریم. یعنی با دریا احاطه نشدهایم نه مثل بریتانیا، آمریکا، چین وهند. در نتیجه از همه جا به ایران در طول تاریخ حمله شده است. به همین دلیل اصولا ایران از دوره هخامنشیان ناچار بوده استراتژی دفاعی خود را در خارج از مرزهای کشور شکل دهد. بنابراین اگر این استراتژی دفاعی را خارج از مرزها ببریم که بتوانیم از مرزهای خودمان دفاع کنیم. در واقع به نوعی تابآوری و مقاومت را هم مدیریت کردهایم. به هرحال شواهد تاریخی دقیقا بیانگر این نکته است که هروقت دولت - ملت رابطه معقول، مطلوب و مناسبی داشته هیچ اتفاقی برای ایران نیافتاده ولی برعکس هرزمان که رابطه دولت – ملت مناسب نبوده ایران توسط خارجیها یا مورد تجاوز قرار گرفته یا نظام سیاسی آن از بین رفته است و اتفاقات مختلفی را تجربه کرده است.
سید رضا صدرالحسینی در یادداشتی اختصاصی برای جام جم آنلاین مطرح کرد
دانشیار حقوق بینالملل دانشگاه تهران در یادداشتی اختصاصی برای جام جم آنلاین مطرح کرد
یک پژوهشگر روابط بینالملل در گفتگو با جام جم آنلاین مطرح کرد
در یادداشتی اختصاصی برای جام جم آنلاین مطرح شد
در گفتوگو با امین شفیعی، دبیر جشنواره «امضای کری تضمین است» بررسی شد