شهرام گیلآبادی، کارگردان عاشقانههای خیابان در ابتدای صحبتهای خود گفت: متاسفم که تئاترشهر دچار بیتدبیری شده است. در نتیجه این بیتدبیری نماد نمایش مخدوش میشود. با این تعرضها تئاتر شهر جولانگاهی ناامن برای آدمها شده است. وقتی در مکانی که برای اجرای نمایش و آگاهیبخشی ایجاد شده، تیراندازی میشود و مردم برای نجات دوستانشان میخواهند درهای تئاتر شهر را بشکنند، یعنی یک جای کار ایراد دارد. امیدوارم تئاتر شهر از بیتدبیری آزاد شود.
ابراهیم حقیقی، طراح گرافیک و پوستر نمایش درباره دلیل حضور خود در گروه اجرایی عاشقانههای خیابان گفت: از سال 1350 که با حمید سمندریان کار میکردم، فهمیدم که معنی تئاتر چیست. تئاتر با شو یا سیرک فرق دارد و باید خواب آرام شهروند را آشفته کند و درک بیشتری در مخاطب به وجود بیاورد. باید به ذهنیت ما زخم بزند. خوشبختانه نمایشهای شهرام گیلآبادی در این سمتوسو هستند و افتخار میکنم که در این گروه هستم و شاهد تلاششان بودم.
رضا یزدانی، بازیگر و خواننده عاشقانههای خیابان درباره تفاوت سیاهنمایی و نشاندادن آسیبهای اجتماعی گفت: افتخار میکنم در کنار شهرام گیلآبادی و سایرین هستم. از سالها پیش در آلبومهایم ترانههای اجتماعی و اعتراضی داشتم و حضور این مسائل در تئاتر را اتفاق خوبی میدانم.
الهام پاوهنژاد، دیگر بازیگر نمایش ضمن اعلام خرسندی از اینکه نشستی شلوغ و پرانرژی برای عاشقانههای خیابان برگزار شده است، گفت: مدتها بود جلسات رسانهای نمایشها با تعداد اندکی خبرنگار و در فضایی نسبتا خموده برگزار میشد. عاشقانههای خیابان اولین همکاری من و شهرام گیلآبادی است و خوشحالم در داستانی عاشقانه بازی میکنم که تلاش میکند در زیر متن خود، مسائل امروز را بیان کند و تلاش کردیم مشکلات بخشی از جامعه را نشان دهیم.
اکبر رجبی مشهود، درباره جمعیت طلوع بینشانها و اتفاقهایی که در جامعه ما در جریان است، گفت: یکی از کودکان کار به نام امیرعلی ۸ دقیقه برای همه ما درباره قدرت ماوراییاش داستانسرایی میکند. میگوید میخواهد قوی شود تا انتقام مادرش را بگیرد. اگر به این کودکان آموزش بدهیم و احساس امنیت داشته باشند، انتقام نگرفتن را یاد میگیرند.
مژگان علیشاهی، مدیر خونه مادری درباره اجرای نمایش «عاشقانههای خیابان» گفت: اصلا با تئاتر انس نداشتم اما پریشب دیدم که این سه زن صدای تمام زنانی هستند که میشناسم و نتوانسته بودم صدایشان را به گوش کسی برسانم. بیایید ببینید و صدای این زنان باشید بهجای اینکه قضاوتشان کنید. بغض گلوی کودکان کار را گرفته است. آنها را به خونه مادری میآورم تا داد بزنند و شعر بخوانند و خوشحال باشند.
گفتنی است تعدادی از دستفروشهای مترو هم در این مراسم کالاهایشان را فروختند.
سید رضا صدرالحسینی در یادداشتی اختصاصی برای جام جم آنلاین مطرح کرد
در گفتگو با جام جم آنلاین مطرح شد
سید رضا صدرالحسینی در یادداشتی اختصاصی برای جام جم آنلاین مطرح کرد