در یادداشتی اختصاصی برای جام جم آنلاین مطرح شد
آباده فقط در سربرگ نامهها جهانی شده
آذر سال گذشته، نام آباده این شهر شمالی استان فارس که قدمتش به هزاره اول پیش از میلاد برمیگردد بهواسطه هنر بومی و اصیل منبت، در شورای جهانی صنایعدستی ثبت شد. آباده از همان زمان شد یک شهر جهانی و لابد همه آنهایی که آن موقع خبر جهانی شدنش را خواندند، انتظار داشتند با ورق خوردن صفحات تقویم، با آبادهای آبادتر روبه رو شوند. سیدرضا حسینی، هنرمند جوان منبت کار و مسؤول دبیرخانه آباده شهرجهانی منبت به ما میگوید هنوز پای این آبادانی به آباده نرسیده و تنها ارمغان جهانی شدن برای این شهر، فعلا نگاه مثبت مردم به این هنر بوده ؛ حسینی در توضیح بیشتر میگوید: الان مردم با یک عِرق بیشتری و یک جور وطن پرستی خاص تری به منبت آباده نگاه میکنند و قبلا این نگاه وجود نداشت. اما در مجموع در این چندماه هنوز هیچ اتفاق خاصی از طرف مسؤولانی که باید سکاندار اتفاقات مثبت در آباده باشند، رخ نداده است. این هنرمند منبت کار که با یک نشان جغرافیای بینالمللی، یک نشان جغرافیای ملی و ثبت منبت آباده در فهرست میراث ناملموس، یکی از افراد فعال و پیگیر در پرونده جهانی شدن منبت آباده بوده ادامه میدهد: البته ما انتظار معجزه نداریم، اما حداقل کاری که در این چندماه میتوانستند انجام بدهند این بود که اسم آباده وارد نقشههای گردشگری بشود یا حداقل تبلیغات استانی به صورت رسانهای، فضای مجازی یا سایت بالاتر برود اما متاسفانه این اتفاقها نیفتاده چون مسؤولان دغدغه این موضوع را ندارند.
گلایههای این هنرمند منبت کار، به جای خالی گردشگرهای داخلی و خارجی ای میرسد که انتظار میرفت جهانی شدن با خودش برای آباده به ارمغان بیاورد. همین گلایه باعث میشود حسینی بگوید: اسم آباده فقط در سربرگ نامههای اداری شهر جهانی منبت شده است و در عمل اتفاقی نیفتاده!
جهانی شدن، دکل اینترنت را به کلپورگان آورد
30 ماه از روزی که جشن جهانیشدن کلپورگان با حضور مسؤولان داخلی و نمایندگان شورای جهانی صنایعدستی برگزار شد، میگذرد.
از روزی که خیلیها کلپورگان را بهواسطه یک عنوان خاص شناختند؛ اولین موزه زنده سفال ایران، روستایی محروم که فقط ۷۰ کیلومتر با مرز پاکستان فاصله دارد. کلپورگانِ امروز اما چهرهای متفاوت تر با آن روزها دارد. این را نوید دهواری، یکی از فعالان صنایعدستی روستای کلپورگان به ما میگوید: قبل از اینکه روستای ما ثبت جهانی بشود، مسؤولان شناخت کمتری از آن داشتند، کسی از بالا آن را نمیشناخت و ارزش سفال ما فقط در داخل استان مطرح بود، اما از وقتی ثبت جهانی شدیم به خاطر اینکه تبلیغات بیشتری انجام شد، بازدیدها هم بیشتر شد و اتفاقهای مثبتی افتاد. یک پای اتفاقهای مثبتی که این فعال صنایعدستی در کلپورگان از آنها یاد میکند به آبادانی روستا میرسد، به دکل اینترنتی که تا قبل از جهانی شدن وجود نداشت و درست بعد از آن، در روستا نصب شد. به جدول کشی خیابانها و آسفالت معابر اصلی و بهبود وضعیت ظاهری روستا. دهواری اما از انتظار اهالی روستای کلپورگان میگوید، از اینکه آنها هنوز چشم انتظار حمایت دولت هستند، اینکه مثل روزهای قبل از جهانی شدن، دولت هم در خرید و فروش محصولات تولید شده آنها نقشی داشته باشد و فرآیند بازاریابی را به خود هنرمندها واگذار نکند.
گلایه بعدی دهواری به بحث بیمه میرسد، دغدغه مشترک بسیاری از هنرمندان صنایعدستی. دهواری با اشاره به این موضوع میگوید: «وقتی سفال روستای کلپورگان ثبت جهانی شد همه ما احساس کردیم در وضعیت بیمه سفالگرهای ما تغییری بهوجود میآید، اما این اتفاق نیفتاد. الان از هر صد صنعتگر و هنرمند کلپورگانی 20 نفر هم بیمه نیستند، هزینه بیمه هم برای آنها که بیمه هستند بالاست و خیلیها از عهدهاش برنمی آیند.» و این یعنی جهانی شدن انگار برای اهالی روستای کلپورگان، هم رونق داشته و هم نداشته!
چشمانداز جهانی شدن برای میبد مثبت بوده
آذر سال 97 برای اهالی میبد یزد هم با یک خبر خوش همراه بود؛ جهانی شدن این شهر بهواسطه یک هنر قدیمی یعنی زیلوبافی. اتفاقی که باعث شد پای ارزیابان شورای جهانی صنایعدستی به میبد برسد و با بازدید آنها از ظرفیتهای این شهرستان، در نهایت رای مثبت به ثبت شدن اسم میبد به عنوان شهر جهانی زیلو داده شود. اتفاقی که در این چندماه گذشته برای اهالی این شهرستان، بیفایده هم نبوده. این را عبدالکریم غنیپور، یکی از هنرمندان قدیمی زیلوبافی به ما میگوید. غنی پور که سابقه 40 سال فعالیت در عرصه زیلوبافی را در کارنامه فعالیتهای هنری اش دارد و مسؤول تعاونی زیلوبافان میبد هم است در توضیح بیشتر میگوید: بعد از جهانی شدن، جشنوارهها و نمایشگاههای بیشتری در شهر برگزار شده، یک خوشه زیلو تشکیل شده که درحقیقت بانک اطلاعاتی زیلوبافان است و بودجهای هم برای برگزاری جشنوارهها درنظر گرفته شده که در مجموع حرکتهای مثبتی برای این چندماه است.
به اینها، رفت و آمد بیشتر گردشگرها و آمار فروش قابل قبول را هم اضافه کنیم، به نظر میرسد که چشمانداز جهانی شدن، تا اینجای کار برای میبدیها بد نبوده؛ با این حال غنیپور به ما میگوید: مشکل بیمه ما هنوز پابرجاست، تا حالا که راهکارشان این بوده که بیمه عشایری بشویم اما بیمه عشایری دفترچه بیمه ندارد و کسی از آن استقبال نمیکند. به خاطر همین از وقتی ثبت جهانی شدهایم، دوباره بحث بیمه را در مجلس پیگیری کردهایم تا همانطور که دولت به قالیبافها در بحث بیمه قالیبافی کمک کرد، به ما هم کمک کند.
گلایههای این هنرمند قدیمی زیلوبافی به یک انتقاد ریز از نگاه مسؤولان رده بالای کشور به زیلو میرسد و غنیپور میگوید: «الان کل زیلوهای حسینیه امام خمینی که رهبری در آنجا حضور دارند و کل زیلوهای جماران برای ماست. اگر مدیران و مسؤولان ما هم حداقل در این زمینه از رهبری تاسی میکردند، وضع زیلو بهتر از این بود. اما متاسفانه مدیران و مسؤولان ما فقط وقتی به دیدار رهبری میروند روی زیلو مینشینند و خارج از محضر ایشان، سادهزیستی را فراموش میکنند.
خراشادیها منتظر بودجه و اعتبار
با اینکه آذر سال گذشته اسم روستای خراشاد به فهرست اسامی شورای جهانی صنایعدستی اضافه شد اما جشن این ثبت جهانی چند روز دیگر در این روستا برگزار میشود؛ روستایی در دل استان خراسان جنوبی که صنعت پارچهبافیاش قدمتی 300 ساله دارد و بعد از گذشت سه قرن در این روستا هنوز پابرجاست؛ اتفاقی که باعث شده در همین مدت کم آمار متقاضیان خرید حولههای تولیدی این روستا بیشتر شود و کمتر حولهای روی دست فروشندهاش بماند. این راهم فاطمه ذاکریان مدیرعامل شرکت تعاونی روستایی زنان خراشاد بیرجند به ما میگوید. او که یکی از فعالان هنر توبافی در روستای خراشاد است ادامه میدهد: روال این اتفاقهای مثبت از وقتی که روستای خراشاد ثبت ملی شد شروع شد و خوشبختانه بعد از ثبت جهانی اش ادامه پیدا کرد.
ذاکریان برای ما از جمع بازاری که در این روستا راه افتاده شاهد میآورد و میگوید: از وقتی که اینجا ثبت ملی شد هر جمعه زنان روستا تولیداتشان را میآورند در این جمعه بازار عرضه میکنند و این فقط شامل حولههایی که میبافند نمیشود بلکه همه محصولات خانگیشان را از زرشک و توت خشک و آلو گرفته تا شیرینیهای خانگی را برای فروش میآورند و از نظر اقتصادی واقعا به نفع اهالی روستا بوده است.
بجز رونق اقتصادی، ذاکریان به رونق گردشگری و فعالیت بومگردیها در این روستای قدیمی هم اشاره میکند و میگوید: بهواسطه تبلیغاتی که انجام گرفته، آمد و شدها به روستای ما بیشتر شده و تعداد خانههای بومگردی روستا از دوتا در ایندهای نزدیک به پنج تا میرسد تا جوابگوی تعداد گردشگرهایی که به اینجا میآیند، باشد. با وجود این، ذاکریان از یک کمبود اعتبارات در نظر گرفته شده برای روستایشان گلایه دارد. گلایهای که چند وقت پیش در مهمانی افطار رئیسجمهور هم مطرح کرده و دربارهاش میگوید: در دیداری که به آقای روحانی داشتم از ایشان تقاضا کردم به اهالی روستای ما کمک کند تا صنعت رنگرزی گیاهی را با توجه به درخواستهای جهانیای که دارد، فعال کنیم. گفتم که ما برای راهاندازی این صنعت رنگرزی درتوبافی احتیاج به حمایت دولت داریم و ایشان هم قولهایی دادند که امیدواریم اتفاق بیفتد اما در مجموع تا حالا اعتبار خاصی به واسطه جهانی شدن، برایمان در نظر گرفته نشده است.
سیرجان جهانی شد اما ...
وقتی اسم سیرجان بهواسطه گلیمش در شهریور 96 ثبت جهانی شد، رسانهها نوشتند، این جهانی شدن مزد زحمات مردان کویر است، اما قدرت روح الامینی یکی از فعالان هنر گلیم بافی در سیرجان به ما میگوید که مزد این زحمت هنوز داده نشده است. وی میگوید: در کل نتیجه جهانی شدن به این زودیها مشخص نمیشود اینجاهم فقط اسمش ثبت شده و هنوز ما تبلیغات خاصی برایش ندیدهایم. در شهر هم نه تجهیزاتی داده شده نه امکاناتی اضافه شده و همهچیز همان طور است که بود و متاسفانه با اینکه گلیم سیرجان جهانی شده اما با این وضعیت تورم و گران شدن مواد اولیه، ما نه تنها افزایش تولید نداشتیم بلکه افت تولید هم داشتیم.
مینا مولایی
ایران
در یادداشتی اختصاصی برای جام جم آنلاین مطرح شد
در گفتگو با جام جم آنلاین مطرح شد
در واکنش به حمله رژیم صهیونیستی به ایران مطرح شد
در یادداشتی اختصاصی برای جام جم آنلاین مطرح شد
رییس مرکز جوانی جمعیت وزارت بهداشت در گفتگو با جام جم آنلاین:
گفتوگوی «جامجم» با سیده عذرا موسوی، نویسنده کتاب «فصل توتهای سفید»
یک نماینده مجلس:
علی برکه از رهبران حماس در گفتوگو با «جامجم»: