به گزارش جامجم آنلاین ، علیرضا حقیقی در مجموعه ورزشی انقلاب بر سر مسائل مربوط به تمرین، بینی خطیر معاون باشگاه استقلال را شکسته و فرهاد مجیدی نیز با پلیس درگیری لفظی پیدا کرده است. حالا بیاییم با توجه به این دو مورد تمام چهرههای ورزشی را توبیخ کنیم که چرا چنین هستند و چنان میکنند؟ بله، فعلا باید این کار را کنیم. واقعیت این است که سلبریتیها فعلا حرفی برای گفتن ندارند چون کارنامه چند سلبریتی به اندازهای سیاه است که کار بقیه را هم خراب میکند.
ردپای ناهنجاریهای این چنینی در گذشته نیز به وفور دیده میشد. مثل همان فوتبالیست سابقی که در تمرینات تیمش ناگهان رکیکترین ناسزاها را به مدیرعامل باشگاه داد و بلافاصله حکم اخراج خود را دریافت کرد. نکته تاسف بار این است که این فوتبالیست سابق همان شب تبدیل به قهرمان شبکه های ماهواره ای شد چرا که به دلیل تبلیغات هدفدار و نادرست اینطور جلوه داده شد که او به دلیل روزهخواری از تیمش اخراج شده است.
به یک نمونه دیگر میپردازیم، فوتبالیستی که با سوءاستفاده از نام خود دست به کلاهبرداریهای وسیعی زده است و یا یک فوتبالیست دیگر که خیلی راحت به مردم افغانستان توهین میکند.
برای ذکر مثالهایی از این دست میتوان به تفصیل صحبت کرد. از فحاشی به خبرنگار تا بیاحترامی به هوادار گرفته تا اغفال دختر نوجوان به وسیله شهرت و یا دیگر موارد به شدت غیراخلاقی که حتی نمیتوان به آنها اشارهای کوچک داشت.
بیظرفیتی در برابر شهرت و ثروت
نمیتوان همه سلبریتیها را با هم جمع بست اما تعداد زیادی از آنها به واسطه شهرت، موفقیت و البته ثروت رفتارهایی از خود نشان میدهند که ثابت میکند ظرفیت برای داشتن چنین موقعیتهایی از سوی آنها هنوز تکمیل نشده است.
یک سلبریتی پس از به دست آوردن حجم زیادی از شهرت، ثروت و موفقیت دارای ویژگیهای متعددی می شود که برخی از آنها نامطلوب هستند. یکی از این چندین ویژگی نامطلوب این است که سلبریتی گمان میکند تافته جدا بافته از سایر اعضای جامعه است و جایگاهی خاص و دست نیافتنی دارد. او مغرور میشود و رفتارش تغییر میکند.
در مواجهه با دیگران بهخصوص قشر مردم عادی رفتارهایی خودپسندانه و متکبرانه از خود نشان میدهد و تحت هر شرایطی خود را محق میداند. سلبریتی مزبور گمان میکند قوانین نباید در رابطه با او صدق کند. گمان میکند آنچه در زندگی روزمره مردم جریان دارد به او ارتباطی ندارد و او در دایره این مردم جای نمیگیرد و مجبور به رعایت قوانین نیست.
سلبریتیِ خوب، سلبریتیِ بد
سلبریتی ورزشی میتواند خوب باشد و یا بد. این سلبریتی گاهی نه خوب است نه بد. اما امان از سلبریتی بد. نشان دادن ظرفیت پایین از سوی چهرههای شاخص ورزشی به اتفاقی معمول در ورزش ایران تبدیلشده است. این ورزشکاران هرچند وقت یکبار رفتارهایی از خود نشان میدهند که با هیچ متر و معیاری قابل توجیه نیست.
چند سال پیش وقتیکه یک فوتبالیست در حالت غیرعادی حین رانندگی دستگیر شد جعفر کاشانی عضو شناختهشده و اسبق تیم پرسپولیس تأکید کرد که فقدان برنامه فرهنگی در باشگاهها باعث میشود تا یک جوانِ تازه به شهرت نرسیده نداند چطور رفتار کند، بهخصوص آنهایی که از یک خانواده فقیر ناگهان به دل ثروت و شهرت پرتاب میشوند.
حق کاملاً با این پیشکسوت پرسپولیس است. چگونه میتوان تصور کرد جوانی بدون تحصیلات بالا از دل خانوادهای فقیر ناگهان در فوتبال پلههای ترقی را بهسرعت طی کند و پسازآن دچار خودبزرگبینی نشود؟ او تا همین چند ماه پیش حتی تمکن مالی کافی برای پرداخت هزینههای ایاب و ذهابش را نداشت اما اکنون پسازاینکه نخستین پیشقرارداد خود را دریافت میکند مدل جدیدترین اتومبیل موجود در بازار را میخرد و در خیابانها گاز میدهد.
او آگاهی و فرهنگ لازم برای برخورد با موقعیتهای جدید را ندارد و ثروت و شهرت او را بهشدت گمراه میکند. این سلبریتی ورزشی و اصلاً این فوتبالیست نمیداند که چطور رفتار کند و چگونه با موقعیت جدید خود راه بیاید. در این میان باشگاهی که برای آن بازی میکند نیز برنامهای برای کنترل ستاره خود ندارد و برخی از اطرافیان هم که هدفی جز سوءاستفاده ندارند با نزدیک شدن به این جوان، بیشتر مقدمات گمراهی او را فراهم میکنند.
همه یکشکل و یکنواخت
سبک زندگی اکثر سلبریتیهای ورزشی یکسان است. در مناطقی مانند شمال تهران خانه اجاره میکنند، اتومبیلهای مدلبالا دارند، شغلهایی مانند فعالیت درزمینهٔ پوشاک، راهاندازی کافیشاپ و ساختوساز را بهعنوان حرفه دوم خود انتخاب میکنند، علاقه زیادی به برقرار کردن ارتباط دوستانه با سلبریتیهای هنری دارند، قلیان یکی از ثابتترین تفریحات آنهاست، در طول ماه هزینه سنگینی بابت خرید لباس تقبل میکنند و دهها رفتار، حرکت و شیوه زندگی دیگر که فقط مختص افراد تازه به دوران رسیده و سلبریتیهای ورزشی است.
رفتارها، اتفاقات و داستانهای مربوط به سلبریتیهای ورزشی در سالهای اخیر آنقدر زیاد بوده که میتوان درباره آن ساعتها صحبت کرد. فوتبالیستی که در زمان اوج شهرت خود دهها پرونده غیراخلاقی از خود بر جای گذاشت را به خاطر میآورید؟ قطعاً باید چند باری نام این فوتبالیست به گوشتان خورده باشد، فوتبالیستی که بیش از 10 بار قول داد رفتارهایش را کنار بگذارد و هر بار بدتر از دفعه قبل رسوایی بار آورد. شگفت آنکه باشگاه این فوتبالیست، بسیار احساساتی با او برخورد میکرد و هر بار او را میبخشید؛ بدون اینکه او را نزد روانشناس بفرستد و یا ازلحاظ روحی به او توجه کند. این فوتبالیست که به دلیل سبک زندگی ناسالم موقعیتهایی طلایی را در فوتبال از دست داد هرگز نتوانست اصلاح شود و موارد متعدد مربوط به بیاخلاقیهای او حتی پس از وداع با فوتبال ادامه داشت!
مورد بعدی یک فوتبالیست مطرح دیگر است. او بر سر یک مسئله غیراخلاقی با صمیمیترین دوست فوتبالی خود به مشکل برخورد و پسازآن نیز بهجای فعالیت درزمینهٔ فوتبال وارد عرصه کلاهبرداری از طریق فروش زمین شد!
کتک زدن خبرنگار و هوادار که دیگر از رفتارهای ثابت سلبریتیهای ورزشی است. مورد شگفتآور دیگر فوتبالیستی است که پیش از مشهور شدن موتورسیکلتسوار میشد اما چند ماه بعد از انعقاد قرارداد با یک باشگاه مطرح، او را در حال تفریحات ناسالم بر روی عرشه یک قایق مسافرتی اجارهای در دبی مشاهده کردند.
حالا هم که دستهگل دیگری از سوی سلبریتیها میبینیم، کتککاری حقیقی با معاون باشگاه استقلال بر سر اینکه چرا در هنگام تمریناتش به زمین اجارهای او وارد شدند. کشمکش هنوز ادامه دارد. حقیقی دقایقی بعد از آزادی از بازداشتگاه در اینستاگرام لایو میگذارد و جماعتی بیمار هم او را تشویق میکنند که دفعه بعد محکمتر بزند! حقیقی بهعنوان یک سلبریتی ورزشی روز بعد آنچنان کودکانه در توجیه کار خود حرف میزند که جای شکی باقی نیست این گلر اسبق تیم ملی آنچه واقعاً هست را پس از سالها ناگهان ارائه داده است.
در آنسو نیز خطیر کم بیتقصیر نیست، مردی که ساعتی بعد از کتککاریاش با حقیقی به طرز مشکوکی درباره او و خدمات بینظیرش در فوتبال ایران مطالبی در شبکههای اجتماعی نوشته شد.
فرهاد مجیدی هم که دیگر جای خود دارد. فیلمی که از او منتشرشده گویای همهچیز است اما اینجا هم نباید یکطرفه رفت و همهچیز را متوجه او کرد اما بههرحال از کسی که اسطوره استقلال شمرده میشود انتظار دیگری میرفت. مشهور بودن دلیلی برای تخلف و ناهنجاری نیست.
سلبریتی یک قربانی است
بازهم باید به نقش باشگاهها در رفتارهای ناهنجارانه چهرههای فوتبالی اشارهکنیم. باشگاهی که ناگهان پول هنگفت و خانه لوکسی در اختیار یک جوان بیستساله قرار میدهد در کنار آن باید برای او جلسات توجیهی با حضور یک روانشناس برگزار کند و راه درست را به او نشان بدهد. نظارت باشگاهها بر روی رفتار بازیکنان جوان کافی نیست. درواقع میتوان گفت یک سلبریتی درواقع یک قربانی است، قربانی بزرگی که از سوی باشگاه خود بهصورت کامل رهاشده.
سلبریتیهای ورزشی و اصلاً غیرورزشی نشان دادهاند که همان سبک خود رادارند و قرار هم نیست تغییر در زندگی آنها ایجاد شود. فعلاً تاختوتاز آنها ادامه دارد. اینکه چه زمانی توجیه میشوند و چه زمانی برای باشگاهها مشاور فرهنگی و اخلاقی در نظر گرفته میشود کاملاً نامشخص است، این موضوع فعلاً حتی بهاندازه دلالیسم در فوتبال نیز اهمیت ندارد.
یک کارشناس روابط بینالملل در گفتگو با جامجمآنلاین مطرح کرد
در گفتگو با جام جم آنلاین مطرح شد
در گفتگو با جام جم آنلاین مطرح شد
در گفتگو با جام جم آنلاین مطرح شد