گفت و گو باماهیار چرمچی هنرمند نقاش؛

از چالش های پیشرو تا شاغل ندانستن نقاشان / آثار ایرانی در جهان حرف اول را می زد

علیرغم اینکه نقاشی یکی از هنرهای برجسته جهان محسوب شده و آثار بسیار خلاقانه ای توسط برجسته ترین هنرمندان در کشور خلق می شود اما همچنان شاهد بی توجهی به نقاشان و آثار گران‎بهایشان می شود.
کد خبر: ۱۱۹۴۵۷۱
از چالش های پیشرو تا شاغل ندانستن نقاشان  / آثار ایرانی در جهان حرف اول را می زد

به گزارش جام جم آنلاین ،‌ هنوز خلق کنندگان اثرات هنر نقاشی را شاغل محسوب نمی کنند. ماهیار چرمچی یکی از نقاشانی است که نقاشی را یکی از هنرهایی به شمار می آورد که در صورت توجه به آن، ممکن است اثرات بسیار مثبت و تاثیر گذاری در زندگی مخاطبان ایجاد کند. در ادامه گفتگو با این هنرمند نقاش در خصوص چالش ها، مشکلات هنرمندان و سبک های هنری می خوانید:

به عنوان اولین سوال خود را به خوانندگان این مصاحبه بیشتر معرفی کنید.

ماهیار چرمچی متولد فروردین 1358، دانش آموخته رشته معماری. نقاشی را به صورت خودآموخته از کودکی پیگیری کرده ام و در هیچ کلاسی هم شرکت نکردم. بیشتر با مطالعه در زمینه هنرهای تجسمی سعی کردم مهارت و تکنیک های لازم را در خصوص این حوزه از هنر کسب کنم. با وجود اینکه بسیاری از مردم کشور هنوز این هنر را شغل نمی دانند، اما من از این هنر کسب درآمد می کنم.

*میان آثار نقاشان ایرانی و سایر کشورهای جهان بخصوص اروپا چه تفاوت هایی وجود دارد؟

میزان گردش اثر هنری ایرانی در بازارهایی اروپایی مثل بازار لندن که جز بازارهای معتبر جهانی محسوب می شود، چند برابرآثار دیگر کشورها می باشد. خرید و فروش آثار هنرمندان ایرانی راحت تر صورت می گیرد.

یکی از تفاوت های اصلی آثار ایرانی با سایر کشورهای جهان، گویشگر بودن اثر است. بیشتر نقاشی های ایرانی یک پیام و هدف دارند، در مقابل آثار دیگر بیشتر تاکید بر تکنیک و تولید احساس بصری دارد.

*قرار است در یک نمایشگاه جدید، آثار خود را به نمایش بگذارید. این نمایشگاه بر گرفته از چه آثاری است و چه کسانی شما را در برگزاری این نمایشگاه یاری خواهند کرد؟

نمایشگاه پیشرو با نام ایدئوتوپیا که شامل دو بخش می باشد، قرار است به زودی برگزار شود. ایدو از واژه ایدئولوژی برداشته شده و ئوتوپیا به معنای آرمان شهر و مدینه فاضله است. این نمایشگاه در تخیلات و آرزوهای من در جایگاه ویژه ای قرار دارد. ایده پردازی این نمایشگاه توسط 2 نفر از دوستان و همراهان (آقای مهداد ملکی و خانم مهسا ملکی) بوده که براساس گفتگوها وتبادل نظرات شکل گرفته است و محور اصلی گفت وگوهای ما در خصوص جبر و اختیار بوده است. هر یک از دوستان براساس تفکر و تکنیک خاص خود و نگرشی که به جهان هستی دارند، آثار خود را خلق کرده اند. فکر می‌کنم آثار این نمایشگاه، می تواند مخاطب را به فکر فرو ببرد.

*هنرمندان حوزه نقاشی با چه مشکلات و چالش هایی روبه رو هستند؟ تا چه اندازه این هنر مورد توجه مردم قرار دارد؟

از قدیم گفته اند که خوراک نقاش ها نون و پنیر است. این اقبال اندک به هنرمندان سابقه تاریخی در کشور ما دارد. البته شرایط نسبت به گذشته تا حدودی بهتر شده است و برگزاری نمایشگاه های مختلف باعث شده است که هنرمندان این حوزه در کسب درآمد با مشکل کمتری مواجه شوند. بسیاری از مردم متوجه شده اند که بازدید از گالری ها نیازی به هزینه و تهیه بلیط ندارد. البته هنوز در جامعه افرادی هستند که اطلاعی از رایگان بودن تماشای آثار هنرمندان در گالری ها ندارند. یکی از مهم ترین مشکلات نقاشان تهیه ابزار و موارد مربوط به این خلق آثار است. ابزارنقاشی جز کالاهای لوکس محسوب می شود و عوارض گمرک بالایی نیز از وارد کنندگان این ابزار الات دریافت می شود. یکی دیگر از دردها و معضلات فرهنگی در جامعه این است که عامه مردم نقاشی را جزو مشاغل به حساب نمی آورند. حتی برخی از نزدیکانم به من می گویند: «چهل سالته. شغلی پیدا کن!» متاسفانه هنرمند را شاغل نمی دانند. هنوز قبول ندارند که کاری که من انجام می دهم شغل محسوب می شود. هنوز خانواده ام مرا را شاغل نمی دانند چه برسد به آنکه، انتظار داشته باشم مقام مسئولی بخواهد برای من کاری انجام دهد و این درد بزرگی است. متاسفانه درد آنجاست که گاهی برخی از مردم، یک بازیگر نابلد که صرفا دیالوگ های فیلمنامه را قرائت می کند و جانی به نقش نمی دهد را هنرمندتر از یک مجسمه ساز می دانند. هنرهای تجسمی در ایران بلاتشبیه بچه زن باباست. مثال دیگر آقایان کپی در موسیقی هستند که متاسفانه برخی از مردم هم می دانند که ایشان کپی کار هستند ولی باز هم او را هنرمند خطاب می کنند. متاسفانه بسیار از این کپی کاران موقتا می آیند و بخشی از اقتصاد آن حوزه را جمع کرده و به سمت خود می کشند. متاسفانه پول به درستی در عالم هنر پخش نمی شود.

*آثار خود را بر اساس چه سبکی خلق می کنید؟

به نظر من 20 تا 30 سال آینده در هنر نقاشی چیزی به عنوان سبک وجود خواهد نداشت. شاید از هر یک از نقاشان برجسته کشور بپرسید که در چه سبکی کار می کنند، می توانند فهرستی مختلفی از سبک ها ارائه کنند. به عنوان مثال گاهی هنرمند در خلق اثرش، نگاه سوررئال دارد اما قلم گذاریش اکسپرسیو و توجه اش به نور، توجه ایمپرسیونیستی باشد. سبک نقاشی های من ترکیبی از اکسپرسیو، ایمپرسیونیسم، آبسترکت و سوررئال می باشد. در واقع پیرو سبک خاصی نیستم و در برخی از آثار از طراحی با قلم نیز استفاده می کنم. جای دیگری، قلم درشت و رنگ ضعیف بکار می گیرم، گاهی نگاهم تلخ و رئال و گاهی جادویی است. من بیشتر از هر چیز دیگری ترجیح می دهم که نقاشی ام گفت و گو محور باشد. حرف بزند، صحبت بکند.

*تا حالا کار سفارشی هم انجام داده اید؟ هزینه های زندگی تان فقط با حضور در نمایشگاه ها و فروش آثار می گذرد؟

سالیانه بین 8 الی 10 نقاشی سفارشی می کشم ولی امضاء نمی کنم. با توجه به به اینکه برگزاری نمایشگاه بسیار در زمان های محدود برگزار می شود، برای امرار معاش کلاس های آموزشی برگزار می کنم.

*بیشترین افرادی که تمایل دارند وارد این حوزه از هنر شده و آموزش ببینند، چه اقشاری هستند؟

بیشتر هنرجویان نزد استادانی می روند که دکوراتیو و تکنیکال هستند. برای برخی از هنرجویان یادگرفتن نقاشی یه جور تفریح و سرگرمی پوز بده شده است. هنرجویان نقاشی بیشتر بانوان هستند.

*ایده نقاشی های شما چگونه به ذهنتان خطور می کند؟

خودم را آدم خلاق یا باهوشی نمی دانم. من یک آدم کوششی هستم و زندگیم را مدیون کتاب خواندن می‌دانم. بسیاری از ایده های تابلوهای نقاشی من در هنگام خواندن داستان یا شعر در ذهنم جرقه می خورد. زمانی که شما تخیلات تان را به تخیلات آدم‌هایی که مدت های مدیدی زندگی کرده اند، گره می زنید و تخیلات را با تجربه دیگران همزادپنداری می کنید ذهن شما به پردازش تصویر عادت می کند. البته مطالعه صرفا کتاب خواندن نیست. اگر افراد فیلم خوب تماشا کنند، موسیقی خیال انگیزی گوش دهند و یا تئاتر زیبایی تماشا کنند،تخیلات شان تحریک می شود و کم کم به تجربه های کشف و شهودی بصر ناپیدای ادراک می کنند. گویی چشم ناآگاه شما باز می شود و تخیلات بصری تولید می کند. آرزوی من اینست آثار معناگرای هنری همان گونه که در خارج کشور مورد استقبال قرار می گیرد، در داخل کشور نیز مورد توجه عموم مردم قرار بگیرد. روزی که همه مردم به گالری ها بیایند، نه برای خرید آثار بلکه صرفا دیدن و فهمیدن این آثار، من از صمیم قلب خوشحال خواهم بود.

*آینده نقاشی کشور را چطور پیش بینی می کنید؟

به عنوان نقاشی که سال های برای این هنر تلاش کردم به آینده این هنر خوش بین هستم. آینده نقاشی به گونه ای خواهد بود که درگیر فرهنگ می شود.

newsQrCode
ارسال نظرات در انتظار بررسی: ۰ انتشار یافته: ۰

نیازمندی ها