جان به جانمان بکنند ایرانی هستیم. حالا شاید زباله توی خیابان بریزیم ، بد رانندگی کنیم؛ توی رانندگی به هم راه ندهیم، زیاد بوق بزنیم و هزارتا ایراد ریز و درشت دیگر که داریم و می‌دانیم و خیلی هم برای رفعش تلاشی نمی‌کنیم. اما یک خاصیتی که داریم همین است که یک وقت‌هایی همه اختلاف سلیقه‌ها را کنار می‌گذاریم و می‌شویم یک‌نفر. می‌شویم یک جان، یک بدن یک روح... قصه شب یلدا همین است.
کد خبر: ۱۱۸۶۷۳۳

یکی از همان یک وقت‌هایی ... نمی‌خواهم حوصله‌تان را سر ببرم و برایتان از فلسفه‌اش و گذشته‌اش و تاریخش و اجداد آریایی‌مان حرف بزنم که حتما هم توی شبکه‌های اجتماعی خواندید و هم گفتنش توی این مقال نمی‌گنجد(احتمالا در یک مقال بزرگ‌تر بگنجد). تعارف هم نداریم از من روزنامه‌نگار با یک حقوق معمولی گرفته تا شمایی که احتمالا الان توی یک مطب پزشک(جانتان سلامت) یا توی نوبت سلمانی یا یک بنگاه معاملات ملکی(منزل جدیدمبارک) نشسته‌اید همه‌مان در یک سطح و طبقه هستیم و برای خرید آجیل شب یلدا که قیمتش سر به فلک گذاشته هزار تا حساب کتاب باید بکنیم و حواسمان باشد آخر ماه کفگیر به ته دیگ نخورد(اگر حقوق‌ها به موقع پرداخت شود). نمی‌خواهم حرف‌های رادیو پیامی بزنم و کلام بزرگان بگویم و نصیحت‌تان کنم . ولی واقعا عقیده خود من این است موضوعیت یلدا بیشتر برای همین دور هم بودن و طی کردن یک دقیقه بیشتر تیرگی و ظلمت است .
حالاانار و آجیلی بود و شبچره ای گذراندیم که چه بهتر نبود هم فدای سرمان . به قول حسین پناهی عزیز : شام نیست زحمت خوردنش هم نیست . کنار هم بودن هیچ لازمه ای ندارد . بی پسته کیلویی 200هزار تومن هم یلدا سحر می‌شود و فردا دوباره به هم لبخند می‌زنیم . این کنار هم بودن کیمیایی است که گوشی‌ها و فضای مجازی به مرور از ما گرفت (حامد مردم رو نصیحت نکن ) و کم کم هر کدام جزیره‌هایی شدیم که به آدم‌های کنارمان توجهی نداریم و برای آنها که دورند گل و استیکر و صبح عالی بخیر ارسال می‌کنیم. یلدای امشب را هیچ خریدی نکرده‌ام (نه که می‌تونستم خرید کنم) می‌توانستم هم نمی کردم. ولی یک برنامه چیده‌ایم با فامیل و خانواده دور هم جمع شویم فیلم ببینیم، پانتومیم بازی کنیم، بچه‌هایمان کشتی بگیرند طناب‌کشی کنیم و بعد هم یک شام معمولی دور هم سق بزنیم و هر کسی برود سی خودش . از کسی که یک تجربه زلزله را پشت سر گذاشته به شما نصیحت .(خدانیاورد آن روز را) ولی خیلی محتمل است این‌که یک روز صبح چشم باز کنی و ببینی تمام خاطره‌هایت تمام کس و کارت تمام کودکی‌ات رفته زیر آوار و تو آرزو کنی ای کاش فلانی(که تا وقت زنده بودن دلت می‌خواست سر به تنش نباشد) زنده بود و یک چای با هم می‌خوردید و یک جوک برایش تعریف کنم و جفتمان از خنده ریسه برویم. جان‌به‌جانمان بکنند ایرانی هستیم و همدیگر را دوست داریم. امسال یلدا به جای پسته شما بخندید. منحنی خنده لب‌هایتان صورت‌تان را زیباتر خواهد کرد. گاهی یک قوس ساده معماری یک بنا را شاهکار می‌کند .

حامد عسگری

شاعر و نویسنده

newsQrCode
ارسال نظرات در انتظار بررسی: ۰ انتشار یافته: ۰
فرزند زمانه خود باش

گفت‌وگوی «جام‌جم» با میثم عبدی، کارگردان نمایش رومئو و ژولیت و چند کاراکتر دیگر

فرزند زمانه خود باش

نیازمندی ها