در گفتگو با جام جم آنلاین مطرح شد
تا پیش از 17 سال پیش، یعنی سال 81، کمتر کسی از لاکپشتهای پوزه عقابی شیبدراز چیزی شنیده یا حتی به این روستای کوچک ساحلی در جزیره قشم سفر کرده بود. در آن زمان، مجموعه عواملی همچون استفاده از تخم این گونه نادر از خزندگان برای مصارف دارویی و غذایی توسط مردم محلی، آلودگی نفتی و صیادی با تور، حیات جمعیت محدود این لاکپشتها را تهدید میکرد و آنها را در فهرست جانوران بهشدت در معرض انقراض اتحادیه بینالمللی حفاظت از طبیعت قرار داده بود تا اینکه در همان اوایل دهه 80، بیژن فرهنگ درهشوری از فعالان محیطزیست و دوستدار حیاتوحش، با حمایت سازمانهای بینالمللی زیرمجموعه سازمان ملل، به داد این زبانبستهها رسید و همین اتفاق آغازی شد برای بر سر زبان افتادن بیشتر جزیره قشم بهعنوان یک مقصد گردشگری، توسعه بومگردی و البته تغییر سرنوشت مردمان محلی آن دیار.
آموزش جامعه محلی
در کنار پروژه لاکپشت پوزه عقابی، اما پروژه دیگری نیز در حال پیگیری بود؛ طرحی با هدف حفظ و پرورش صدف مرواریدساز که در پارک زیست فناوری قشم و در 300 متری برکه خلف دنبال میشد. همین شد که پای انجمنهای محیطزیستی تحت نظارت سازمان ملل به این روستا هم باز شد و آموزش جامعه محلی این منطقه نیز در برنامه فعالیتهای دوستدار محیطزیست این گروهها قرار گرفت؛ با این هدف که مردم محلی، خود حافظ محیطزیستشان باشند و از این طریق نیز بتوانند سطح درآمدی خود را ارتقا دهند. در حین همین آموزشها، بر استفاده از ظرفیتهای گردشگری منطقه به عنوان راهی پایدار برای کسب درآمد تاکید شد و مفاهیمی چون توسعه پایدار، گردشگری پایدار، بومگردی، استفاده از صنایعدستی محلی به کالایی برای فروش و عرضه به گردشگران و نیز فروش و ارسال به دیگر نقاط کشور و حتی جهان برای نخستین بار به مردم محلی آموزش داده شد.
در آن زمان جمیله، زنی جوان و خانهدار بود که در ابتدا فقط از سر کنجکاوی در کلاسها شرکت میکرد. خودش آن روزها را اینگونه توصیف میکند: یک تیم از جامعه محلی تشکیل شد و زنان روستا در جلساتی که به مدت دو سال ادامه پیدا کرد شرکت کردند. در جلسات اول همه ما بهشدت مضطرب بودیم؛ چرا که تا آن زمان در جمعی با حضور مردان غریبه حضور نیافته و صحبت نکرده بودیم. در عین حال مباحثی هم که در آن نشستها مطرح میشد برایمان بسیار ناملموس و عجیب بود؛ حرف از پرورش صدف، خودکفایی... ما درک چندانی از این مفاهیم نداشتیم؛ اما در عین حال علاقهمند و کنجکاو بودیم. تا اینکه کمکم رفت و آمد تورها به روستای ما که برای رسیدن به دره ستارگان باید از آن گذر کرد، شروع شد و این درست همان زمانی بود که مفاهیم آموزش داده شده در این دوره برای ما معنا یافت و افقهای جدیدی به رویمان گشوده شد.
گردشگران انگیزهبخش شدند
گردشگران به روستا میآمدند و واله و شیدای هنر دست زنان روستا میشدند؛ هنری که تا پیش از این فقط برای زینت دادن به لباسها و درست کردن برقع و دیگر استفادههای شخصی و مصرفی مردم محلی به کار گرفته میشد، حالا چشمان مسافران ایرانی و خارجی را هم گرفته بود و همین شد که زنان روستا دست به کار تولید محصولاتی کاربردی برای مردم غیربومی شدند؛ تولیداتی که با زریدوزی و گلابتوندوزی مزین و با اقبال گردشگران مواجه شد.
به این ترتیب، صنایع دستی زنان قشمی به همه جای ایران رفت و دیده شد و به دنبال این اتفاق، در همه نمایشگاههای صنایع دستی داخل کشور، غرفهای به عرضه این دستدوزهای رنگارنگ و زیبا تعلق گرفت.
واقع شدن این اتفاقات اما به سادگی خواندن این سطور نبود. حضور زنان روستایی در نمایشگاههای خارج از استان و فعالیتشان در عرصههای اجتماعی، با توجه به فرهنگ سنتی آن جوامع، در ابتدا با موانع و دشواریهایی مواجه بود. اما خوشبختانه در این میان، پدران و همسرانی بودند که با احترام به خواست دختران و زنانشان، راه را برای آنها هموار کردند و صد البته که همسر جمیله محمدزاده یکی از آنها بود. جمیله در اینباره میگوید: همسرم از همان ابتدا همراهم بود و همین امر سبب شد از میان همه زنانی که در آن کلاسها شرکت میکردند، من آغازگر این حرکت در روستایمان باشم و از آنجا که فردی قابل احترام در میان دیگر مردم روستا بود، مردان دیگر با دیدن همراهی او، سختگیری کمتری در مورد فعالیت زنان نشان دادند.
او تاکید میکند: وضع مالی همسرم خوب بود و من کار را نه با انگیزه مالی که با هدف کمک کردن به استقلال مالی زنان سرپرست خانوار و بدسرپرست شروع کردم و با حمایتهای مالی همسرم، محلی کوچک را برای عرضه و فروش صنایعدستی تولید شده توسط زنان روستا در برکه خلف راه انداختم. در ادامه کار مشارکت زنان 10 تا 12 روستای دیگر را هم جلب کردم تا به امروز که نزدیک به 180 زن روستایی با ما مشغول به کارند و با توجه به زمانی که اختصاص میدهند، ماهانه درآمدی بین یک تا سه میلیون تومان از این طریق کسب میکنند.
جمیله خود برای دادن لوازم اولیه، طرح سفارشها و نیز تحویل گرفتن کارها به روستاهای اطراف سر زده و دستمزدها را هم در سه مرحله آغاز کار، میانه کار و پس از تحویل سفارشها به آنها پرداخت میکند. اما جز زنانی که بهصورت پیوسته و دائمی با او همکاری میکنند، افراد دیگری هم هستند که خود برای فروش محصولاتشان به فروشگاه جمیله سر زده و کارشان را به او میدهند.
او درخصوص چگونگی طراحی نقشهای دوخته شده بر کارها و نیز تعریف محصولات جدیدی که برای گردشگران جذاب باشد نیز توضیح داده و میگوید: ما در مجموعه خود و در میان همکارانمان، عدهای طراح داریم که تمرکزشان بر خلق طرحها و ایدههای جدید است و با توجه به اقبال مشتریها به کارهای تولید شده، برای طرحهای جدید و تازه ایدهپردازی میکنند. این کارآفرین نمونه برای ارتقای کار و تولید محصولات متنوع، در چند مرحله از منطقه آزاد برای تشکیل دورههای تخصصی، خیاطی، رنگشناسی و دیگر تخصصهای مورد نیاز برای تولید محصولات تازه درخواست برگزاری کلاس کرده و به این ترتیب توانسته در مجموعه تحت سرپرستیاش، نیروهای حرفهای و متخصص را پرورش داده و از توانایی آنها برای بهبود کیفیت تولیداتشان بهره بگیرد؛ تولیداتی که علاوه بر فروش داخلی، مشتریهایی هم در کشورهای عربی همسایه از جمله قطر، امارات و عمان نیز دارند.جمیله تاکنون بهخاطر فعالیتهایش بارها مورد تقدیر و تشویق مسؤولان قرار گرفته و چند نفر از وزرا و معاونان رئیسجمهور با حضور در روستای برکه خلف از نزدیک شاهد کارها و موفقیتهای او بودهاند؛ اینها همه سبب شده که حالا او بهصورت غیررسمی پیگیر کارهای مردم روستا در ادارات و نهادهای مختلف باشد و پیام و نیازهای آنها را به گوش مسؤولان رسانده و برای رفع مشکلاتشان از این طریق تلاش کند.
کارآفرینی با اقامتگاه بومگردی
صنایعدستی تنها حوزهای نیست که این زن توانمند روستایی که در عین حال مادر شش فرزند نیز هست، به آن ورود کرده و موفق هم شده است. او پس از هشت سال و بعد از آنکه توانست چرخه تولید صنایعدستی را در روستا راه بیندازد، یک اقامتگاه بومگردی نیز در همان برکه خلف دایر کرد؛ اقامتگاهی با هشت سوئیت که برای 20 نفر بهصورت مستقیم کارآفرینی کرده و بهصورت میانگین درآمدی سه تا پنج میلیون تومانی را عاید خانواده محمدزاده میکند. این اقامتگاه از ابتدای مهر تا 15 فروردین هر سال پذیرای گردشگرانی است که بیشتر از طریق آژانسهای گردشگری معتبر کشور معرفی میشوند و پس از این فصل نیز مسافرانی دارد که خودشان بهصورت انفرادی و شخصی به قشم سفر میکنند. محمدزاده برای اقامتگاهش تبلیغات چندانی نمیکند و معتقد است کیفیت خدمات ارائه شده در این محل، بهترین تبلیغی است که گردشگران را به آنجا میکشاند.
شیما رئیسی
ایران
در گفتگو با جام جم آنلاین مطرح شد
در گفتگو با جام جم آنلاین مطرح شد
در گفتگو با جام جم آنلاین مطرح شد
در گفتگو با جام جم آنلاین مطرح شد
در گفتگو با جام جم آنلاین مطرح شد
در گفتگو با جام جم آنلاین مطرح شد
در گفتگو با جام جم آنلاین مطرح شد