در یادداشتی اختصاصی برای جام جم آنلاین مطرح شد
به گزارش جام جم آنلاین ، پس از انقلاب اسلامی و با توجه به تغییرات ساختارهای مختلف کشور اعم از سیاسی و اقتصادی گرفته تا فرهنگی و اجتماعی ، ورزش نیز با شرایط تازهای روبرو شد. این تغییر ساختارها در کنار جنگ تحمیلی عراق علیه ایران باعث شد تا ورزش کشور با وقفهای ناخواسته روبرو شود و در این میان ورزش بانوان هم که پیش از این ساز و کار چندان قابل توجهی نداشت، بیشتر با آسیب روبرو شد.
دهه 60 را میتوان ایستاترین مقطع زمانی ورزش بانوان معرفی کرد. در این دهه نه فرصتی برای ورزش کردن بانوان وجود داشت و نه ایدهای جهت توسعه آن. کل کشوردرگیر جنگ تحمیلی شده بود و تمام اولویتها در زمینه دفاع از میهن اسلامی ما قرار داشت. راکد بودن ورزش در این مقطع زمانی، اگرچه کل موضوع ورزش اولویتی قابل توجه برای مسئولان نبود اما ورزش بانوان تحت تاثیر شرایط بیشتر قرار گرفت. برای مردان حداقل فرصتهایی نظیر حضور در بازیهای آسیایی، جام ملتهای آسیا و سایر مجامع بینالمللی وجود داشت، اما زنان ورزشکار کوچکترین فرصتی برای ارائه توانایی خود در عرصههای بینالمللی نداشتند. در این دهه نه تنها مرکز و یا باشگاهی برای ورزش کردن زنان وجود نداشت که حتی مبحث ورزش در مدارس برای دختران جدی گرفته نمیشد. نهایت فعالیت ورزشی زنان شاید به رقابتهای سطح استان برمیگشت که آن هم چندان جدی نبود.
در دهه 60 نه لیگی سراسری برای زنان وجود داشت و نه چیزی به معنای استعدادیابی از کوچکترین معنایی برخوردار بود. در سطح مدارس و استانها رشتههایی مثل تیراندازی، والیبال، پینگپنگ و دوومیدانی وجود داشت اما نه به طور حرفهای. از چهاردههای که از انقلاب میگذرد ، دهه شصت را میتوان از لحاظ پرداختن به موضوعات مختلف ورزشی بانوان بدترین و راکدترین دهه معرفی کرد.
در این دهه بسیاری از استعدادهای ورزشی به هدر رفتند و توسعه ورزش بانوان که یک اصل مهم است در سایه جنگ تحمیلی از بین رفت. اما این وضعیت پایدار نبود. ورزش بانوان در دهه 60 واقعا حالت ایزوله داشت.
جوانههای دهه 70
پایان دهه 60 و آغاز دهه 70 به معنای تغییر ناگهانی شرایط نبود. گم شدن ورزش بانوان در میان مشکلات اقتصادی کشور از دهه 60 به 70 کشیده شد. پس از پایان جنگ تحمیلی که خسارات مالی و جانی زیادی به بدنه کشور وارد کرد حالا نوبت به سازندگی آن بود. اما با تمام مشکلات ، ورزش بانوان از اوایل دهه 70 شروع به جوانه زدن کرد. کم کم حالت ایزوله بودن ورزش از بین رفت. هر چقدر دهه 70 پیش میرفت به همان اندازه از شرایط «دهه شصتی ورزش زنان» فاصله میگرفت. حالا ورزش مدارس، رقابتهای استانی و کشوری برای دختران تبدیل به موضوع مهمتری شده بود. در این دهه باشگاههای ورزشی متعددی در کشور تاسیس شدند که در این میان زنان هم از این باشگاهها بهره بردند. در میان رشتههایی که اقبال جمعیت دختران به آنها زیاد بود میتوان به ژیمناستیک اشاره کرد. ثبت نام در کلاسهای ژیمناستیک و سایر رشتهها البته بیشتر برای خانوادههایی بود که تمکن مالی داشتند. از سویی در این دهه تنها ورزش رزمی که نه فقط برای دختران که پسران هم معنا داشت ، کاراته بود. در واقع هر فردی در کلاس های رزمی شرکت میکرد فقط یک معنا داشت و آن هم این بود که در حال آموزش کاراته است. در این دهه رشتههای دیگر رزمی همانند ووشو، جودو و تکواندو چندان جان نگرفته بودند، هر چند در حال جوانه زدن بودند.
در دهه 70 رشته شنا نیز برای دختران و زنانی که علاقهمند به ورزش بودند نیز بسیار مهم تلقی میشد. در مدارس نیز تیمهای مختلف در رشتههای مختلف تشکیل شد و البته با توجه به اینکه ورزش بانوان هنوز توسعه چندانی نیافته بود بسیاری از جمعیت دانشآموزان دختر که علاقهمند و مستعد ورزش بودند، در حسرت حضور در رقابتهای مختلف استانی و کشوری ماندند.
هندبال، بسکتبال، فوتبال، فوتسال، پینگپنگ، بدمینتون، شنا، شطرنج، دوومیدانی، ژیمناستیک ، کاراته و والیبال رشتههایی بودند که در دهه 70 فعالیت بیشتری نسبت به سایر رشتهها برای دختران داشتند. ضمن اینکه مثل همیشه رشتههای تیراندازی و تیروکمان، ساز و کار حرفهایتری برای زنان در فدراسیونهای ورزشی داشتند.
دهه 70 با اتفاقات مهمی برای ورزش بانوان همراه بود که در آینده آنها نیز تاثیر گذاشت. در این دهه برای نخستین بار در کشور فوتسال برای زنان راه افتاد و حتی رقابتهای استانی آن هم برگزار شد و سپس به صورت لیگ درآمد. فوتبال بانوان نیز کمکم جان گرفت. بسکتبال نیز آنقدر علاقهمند پیدا کرد که دیگر هیچ راهی نبود جز تشکیل لیگهای بانوان. شطرنج در مدارس و کانونهای خارج از مدارس به زمینه بسیار گستردهای برای معرفی و حضور استعدادهای متفاوت تبدیل شد. آنچه که در رابطه با ورزش بانوان در دهه 70 واضح به نظر میرسد این است که در این دهه نوعی خودکفایی و استقلال در میان جمعیت عظیم زنان و دختران علاقهمند به ورزش وجود داشت. دختران مدرسهای خود تشکیل تیمهای فوتبال و بسکتبال میدادند. علاقه به برخی از رشتههای ورزشی آنچنان زیاد شد که مسئولان چارهای نمیدیدند جز اینکه به این علایق بها بدهند.
هر چقدر دهه هفتاد به سالهای پایانی خود نزدیک میشد رشتههای دیگری هم برای زنان فعال شدند که مهمترین آنها تکواندو بود. تیمهای نونهالان تکواندوی ایران در رقابتهای جهانی هم شرکت کردند. البته یکی از بزرگترین نقاط عطف ورزش زنان در دهه 70 پرچمداری لیدا فریمان در المپیک آتالانتا بود. در المپیک 2000 سیدنی نیز تیراندازان زن ایرانی فرصت شرکت در این رقابتهای عظیم و گسترده را پیدا کردند اما سهم زنان ورزشکار رشتههای دیگر همچنان صفر بود.
اما در این دهه مشکلات همچنان پابرجا بودند. از کمبود امکانات گرفته تا فقدان زیرساختها و از تبعیضهای جنسیتی گرفته تا نادیده گرفتن موج عظیمی از استعدادهای ورزشی برتر کشور در رشتههای مختلف به خصوص در مناطق محروم. دیدگاههای سنتی در رابطه با ورزش زنان که در بافتهای مختلف اجتماعی وجود داشت نیز جای خود را دارد.
دهه 80، سکوهای پرتاب
دهه 80 ، دههای پر از اتفاقات مهم برای ورزش بانوان ایران است. هر آنچه که در دهه پیشین اتفاق افتاد با قدرت و شدت بیشتری در این دهه پیش رفت. لیگهای بیشتری تشکیل شدند، رشتههای نوپایی برای بانوان راه اندازی شد، زنان در رشتههای مختلف به رقابتهای جهانی و آسیایی رفتند و گستره فعالیتهای حرفهای ورزش زنان و دختران ایرانی از چند رشته محدود به رشتههای متعدد دیگری رسید. تیمهایی مثل فوتسال و فوتبال به رقابتهایی نظیر غرب آسیا و یا انتخابی جام ملتهای آسیا رفتند و علاوه بر آن اعزامهای آسیایی رشتههای دیگری مثل هندبال آغاز شد.
در این دهه پروانه محمدتقی طهرانی در بازیهای آسیایی 2002 بوسان با کسب مدال برنز تکواندو به نخستین زنی در تاریخ ورزش ایران تبدیل شد که از این رقابتهای معتبر مدال میگیرد. سپس نوبت به این رسید که گستره حضور بانوان ایرانی در المپیک فراتر از رشته تیراندازی برود. سارا خوشجمال فکری در رشته تکواندو به المپیک رفت و پس از آن راه بازتر شد.
در حالی که توسعه برخی از رشتههای جدید برای زنان در ایران ادامه داشت، رشتههای قدیمیترین همانند شطرنج، تیراندازی نیز پیشرفت بیشتری کردند. اما ورزش بانوان با پایان دهه هشتاد همچنان یک حسرت داشت؛ کسب مدال از المپیک.
دهه 90، فصلی تازه
اتفاقات دهه 90 به اندازه کل اتفاقات دهه 70 و 80 است. در این دهه تیم ملی فوتسال بانوان ایران دو بار قهرمان جام ملتهای آسیا شد، به جامجهانی کوچک رفت، تیمهای ملی والیبال در ردههای مختلف سنی حضور در قهرمانی آسیا را تجربه کردند و ایران در این رشته نماینده به جام باشگاههای آسیا فرستاد.
تعداد نمایندگان زن ایران در المپیک 2012 زیاد شد و در 2016 نیز باز هم افزایش یافت. کیمیا علیزاده در المپیک 2016 نخستین مدال تاریخ ورزش ایران را کسب کرد، مدالی که در رشته تکواندو به دست آمد.
تیم ملی هندبال نیز به رقابتهای قهرمانی آسیا رفت، تیم ملی فوتبال نیز در رقابتهای انتخابی المپیک شرکت کرد. رشته تیراندازی و شطرنج باز پیشرفت کردند و حالا ورزشکاران این رشته مقامها و مدالهای جهانی به دست میآوردند. حضور زنان در رقابتهای سوارکاری بیشتر شد و پینگپنگ نیز آنچنان پیشرفت کرد که دو المپیک پشت سر هم نماینده فرستاد، نمایندهای که ندا شهسواری نام داشت. تنیس هم کمابیش به کار خود ادامه داد و چند استعداد نوظهور در سطح آسیا تحسین کنفدراسیون تنیس آسیا را برانگیختند. رشتههای وزنهبرداری و کشتی هم برای بانوان راهاندازی شدند و دهها تحول مهم و تاثیرگذار دیگر در ورزش بانوان اتفاق افتاد.
به این ترتیب باید گفت پیشرفت ورزش بانوان از اوایل دهه هشتاد سرعت گرفت همچنان با امید به آینده ادامه خواهد داشت.
در یادداشتی اختصاصی برای جام جم آنلاین مطرح شد
در گفتگو با جام جم آنلاین مطرح شد
در یادداشتی اختصاصی برای جام جم آنلاین مطرح شد
در یادداشتی اختصاصی برای جام جم آنلاین مطرح شد
در گفت و گو با دکتر محمدهادی همایون روند«ظهور» را از آغاز تاریخ تا بازه کنونی بررسی کرده ایم
عزیز حسنویچ، مفتی اعظم کرواسی در گفتوگو با «جامجم»مطرح کرد