
دوم: کتاب خواندن هنوز هم که هنوز است اما معیاری است برای میزان فرهیختگی، تمایزی برای آنهایی که میخواهند تفاخر به دانستن کنند. هر چند همین متر و معیار فرهیختگی، کتاب را تبدیل به یک کالای لوکس کرده است. تا پیش از این اگر صفحات شخصی افراد پر بود از عکسهایی با تم سفرهای خارجی و عکس با خودروهای میلیاردی حالا همه این تمایزات جای خود را داده است به عکس کاربرانی که آنها را در حین خواندن کتاب نشان میدهند. تفاخر به خواندن کتابی که در حقیقت خوانده نمیشود. ورِ دیگر ماجرا هم جالب توجه است. آنها که نه به صورت فیک و نه صرفا برای ثبت تصویر از خود و انتشار در شبکههای اجتماعیشان که به صورت واقعی یک کتاب خوانند. اما نه یک کتابخوان معمولی، آنها که میخوانند برای آنکه بتوانند اظهارنظر کنند. میخوانند که آمار بدهند از کتابهایی که خواندهاند نه اینکه فهم از آن چیزی که خواندهاند. ویرجینیا وولف در رمان کتابخوان معمولی از «همه آن اتاقهایی» مینویسد که محقرتر از آناند که کتابخانه نام بگیرند، اما پُر از کتاباند، جایی که مردم عادی پیگیر خواندن میشوند. او میگوید کتابخوان معمولی با منتقد و پژوهشگر فرق دارد. کمتر تحصیل کرده و طبیعت چندان استعدادی به او عطا نکرده است. او برای لذت خود میخواند، نه برای کسب معرفت یا تصحیح نظرات دیگران.
میثم اسماعیلی
فرهنگ و هنر
در یادداشتی اختصاصی برای جام جم آنلاین مطرح شد
در یادداشتی اختصاصی برای جام جم آنلاین مطرح شد
عضو دفتر حفظ و نشر آثار رهبر انقلاب در گفتگو با جام جم آنلاین مطرح کرد
دکتر محمد اسحاقی، استاد دانشگاه تهران:
محمدرضا مهدوی در گفتوگو با «جامجم»: