
با خود فکر کرد که با این وجود نخواهد توانست هیچ کفشی بدزدد. در نتیجه کنار یکی از عابدان نشست و گفت: «عابدجان، سلام. آیا میدانی من دوست دارم در خیابان راه بروم و به خدا فکر کنم، تا اینکه در معبد باشم و به کفشهایم فکر کنم؟» عابد گفت خیر! و مشغول ادامه کارش شد.
عبادتش که تمام شد بار دیگر رو به او کرد و گفت: «عابدجان، آیا میدانی با کفش عبادت قبول نمیشود.»
عابدجان گفت: «بهجایش کفش با عبادت قبول میشود.»
شخص گفت: «چی؟»
عابدجان گفت: «پیچپیچی. من خودم یک مفسد اقتصادی کلان هستم و این عبادت هم که میبینی، محض ریا انجام میدهم. تو میخواهی کفش مرا بدزدی؟ بدهم همینجا اعمال قانونت کنند؟»
دزد گفت: «خیر قربان.» و بالکل خاموش شد!
امید مهدینژاد
طنزنویس
در یادداشتی اختصاصی برای جام جم آنلاین مطرح شد
در یادداشتی اختصاصی برای جام جم آنلاین مطرح شد
عضو دفتر حفظ و نشر آثار رهبر انقلاب در گفتگو با جام جم آنلاین مطرح کرد
«جامجم» در گفتوگو با کارشناسان به بیماری گوارشی شایع شده در کشور پرداخته است
خانواده مهدیه اسفندیاری در گفتگو با جام جم از ۱۳۸ روز زندان انفرادی خواهرشان میگویند
درگفتوگو با دکتر محمدعلی بهمنی قاجار، واکنش ملت ایران به مداخلات خارجی و منفوربودن تجزیهطلبان را مورد بررسی قرار دادیم