نگاهی به روند ساخت برنامه‌های صبحگاهی در رسانه ملی

یک صبح به خیر به وسعت همه ایران

«مردم ایران سلام، صبح به خیر، حالتون چطوره؟ خوبین؟ به همه اونایی که تو راه اداره و مدرسه هستن دوباره سلام می‌کنیم، ان‌شاءا. . . در سایه خدا روز خوبی رو آغاز کنین، با لبخند، با شادی...»
کد خبر: ۱۱۷۳۸۳۲

اینها جملاتی هستند که در تمام سالهای گذشته هر روز صبح از رادیوی ماشین شخصی، اتوبوس، تاکسی و تلویزیونهای منازل و ادارات شنیده‌‌ایم؛ جملاتی که اگر یک روز شنیده نشوند انگار چیز مهمی در زندگی کم داریم و عادت کردهایم با کمک این صداها بر ترافیک، استرس و نگرانیهای روزمرهمان غلبه کنیم؛ نگرانیهایی که انگار تمامی ندارند و فقط از شکلی به شکل دیگر تبدیل میشوند و برنامههای صبحگاهی رادیو و تلویزیون میخواهند با تزریق یک مهربانی جمعی در کنار آمدن با این مشکلات مردم را همراهی کنند. مردمی که بسیار نجیبانه زندگی میکنند و در فرهنگ آنها سلام یک فضیلت اخلاقی بسیار بزرگ است. سلامی که اینبار از طرف مجموعه رسانه به مردم میشود و پاسخ مردم هم همان تلفنها و نظرهایی است که درباره این برنامهها میدهند. برنامههایی که حالا قسمتی جدا نشدنی از زندگی روزمره مردم بخصوص در کلانشهرها شدهاند و مانند صبحانه دسته جمعی در کنار خانواده لذتبخش هستند. ساعت بیداری !

برنامههای صبحگاهی در کشورهای مختلف دنیا معمولا یکی از برنامههای ثابت هستند. اولین اصل در ساعت پخش این برنامهها، آگاهی از ساعت بیداری غالب مردم هر کشور است. این نکته اولینبار و به فاصله کوتاهی پس از فراگیر شدن تلویزیون در آمریکا اتفاق میافتد و ساعت بیداری جمعی بهعنوان بهترین زمان برای برنامههای صبحگاهی شناخته میشود.

مردم ایران عموما مردمی سحر خیز و فعال هستند. مردمی که در ضربالمثلها و آموزههای دینی مربوط به خود، کامروا شدن و توزیع رزق و روزی حلال برایشان در سحرگاهان اتفاق میافتد و نماز صبح هم جایگاهی ویژه دارد.

از اینها میتوان نتیجه گرفت مجموعه رسانه با مردمی سحرخیز روبهروست و به همین دلیل باید برنامههای صبحگاهی خود را از همین آغازین ساعتهای صبح آغاز کند. ساعاتی بین 6تا7صبح که شناور است و ارتباط بسیاری با فصول مختلف سال و حتی میزان فعالیت مدارس دارد. این نکته که برنامههای صبحگاهی باید چیزی حدود 15 تا 30 دقیقه پس از ساعت میانگین بیداری عموم مردم آغاز شود، اصلی است که میتواند به افزایش مخاطب این برنامهها کمک کند، همانطور که پنجشنبههای نیمه تعطیل و جمعههای تعطیل هم بهکلی برنامههایی متفاوت میطلبد. توجه به این نکته هم ضروری است چراکه اساسا برنامههای صبحگاهی برای روزهای کاری تعریف جدیتری دارد، بهعنوان مثال در چند سال گذشته که پنجشنبهها از برنامههای آموزشی و کاری مدارس حذف شده، به تبع آن بسیاری از دانشآموزان و خانوادههایشان از چرخه فعالیت صبحگاهی این روز حذف شدهاند و مسلما برنامههای صبحگاهی در این دو روز شکل متفاوتی میطلبد.

سلام، صبح به خیر

در بررسی برنامههای صبحگاهی رادیو و تلویزیون در چهار دهه گذشته باید به یک نکته مهم توجه داشت و آن این که اساسا در دهه 60 تلویزیون برنامه صبحگاهی در هیچ زمینهای ندارد و برنامههای دوشبکه تلویزیون از بعد از ظهر آغاز میشود، بنابراین بار عمده برنامههای صبحگاهی تلویزیون بر دوش رادیو قرار دارد.

در این میان مهمترین و مشهورترین برنامه صبحگاهی رادیو در این سالها برنامهای با نام سلام صبحبهخیر از رادیو ایران است که از ساعت 7 و 30 دقیقه تا 8 صبح پخش میشود و پنجشنبهها به صورت ثابت شهردار تهران در آن حضور پیدا میکند تا پاسخگوی مشکلات مردم باشد. این برنامه چند ویژگی بارز در آن سالها دارد که در ادامه و دهههای بعد بسیار مورد استفاده قرار میگیرد. نخست اجرای جواد آتشافروز و نویسندگی صادق عبداللهی فقید است که به نوعی یک سبک و روش را در برنامههای صبحگاهی بنا مینهد و دوم شیوه بیان مشکلات مردم در قالب یک برنامه صبحگاهی است که تا قبل از آن سابقه ندارد و حتی کار به جایی میرسد که در مقطعی از زمان معاون اول رئیس جمهور وقت به تمام وزرا بخشنامه میکند هر روز برنامه را شنیده و روابط عمومیهای وزارتخانه خود را موظف به پاسخگویی در برابر شکایتهای مردمی مطرح شده در برنامه کنند. این اوج توانایی یک رسانه است که فقط نیم ساعت زمان دارد؛ اما علاوه بر ایجاد یک فضای صبحگاهی مفرح و پر انرژی برای مخاطبش، پرسشگری میکند و در حقیقت پیام مردم را به گوش مسؤولان میرساند.

سلام صبح به خیر نخستین تجربه جدی رسانه در برنامههای صبحگاهی در سطح ملی است که مخاطب بسیاری دارد. مخاطبی که میتواند بیواسطه با برنامهاش گفتوگو کند و این از نخستین تجربههای گفتوگوی مخاطب با برنامه بدون ارسال نامه و بهوسیله فناوریهای صوتی است. ارتباطی که سلام صبح به خیر را به یک برنامه ماندگار صبحگاهی تبدیل میکند.

حالا پس من کجا پارک کنم؟!

در فیلم هامون ساخته داریوش مهرجویی سکانس جالبی وجود دارد که به نظر تمام فلسفه برنامه سلام صبح به خیر و حتی برنامههای صبحگاهی این سالها را به تصویر میکشد. حمید هامون سوار بر پیکان معروفش در راه اداره است که به موازات خودش جعفری همکارش را سوار بر خودروی هیلمن میبیند و کل کلی بر سر جای پارک در پارکینگ اداره بین آنها شکل میگیرد.

در پس زمینه این سکانس و در ماشین هامون آهنگ برنامه سلام صبح به خیر با همان مشخصات وجود دارد. برنامهای پر شور با آهنگی شاداب که هشداری به رانندگان در سطح شهر میدهد و به شکلی کنایی هامون در انتهای سکانس بدون پارکینگ میماند. نقدی جدی به شرایط تهران دهه 60 که ترافیک و پارکینگ در آن مشکلی بزرگ هستند و این داستان هنوز هم ادامه دارد.

سفر با تلویزیون

دهه 70 آرام آرام تلویزیون ساختارهایش را توسعه میدهد و با تاسیس شبکه سه و شبکههای دیگر برنامههای صبحگاهی به آیتمی جداگانه در تلویرین تبدیل میشود، در حالی که رادیو کماکان به برنامههای صبحگاهی خود به شیوه سابق ادامه میدهد.

نخستین صبحگاهی تلویزیون مانند رادیو در شبکهای ملی با جامعه مخاطب سراسر کشور ساخته میشود. برنامه صبح به خیر ایران در این دهه پخش میشود که بهطور جدی نخستین صبحگاهی تلویزیون در این سالهاست و عوامل تولیدی بسیاری را به مجموعه تلویزیون معرفی میکند.

برنامهای که پس از مدتی با عنوان سفر نامه صبا در حقیقت مجله صبحگاهی را در شهرهای مختلف ایران اجرا میکند. صبح به خیر ایران با اجرای مجریانی همچون اقبال واحدی و محمد رحمان نظام اسلامی و بهدنبال آن سفرنامه صبا در حقیقت دو کارکرد مهم در برنامههای تلویزیونی دهه 70 دارد. نخست این که یک تمرکززدایی بسیار جدی در برنامههای تلویزیونی در این مجموعه اتفاق میافتد و در وهله دوم برنامهای تلویزیونی در سراسر کشور توسعه پیدا میکند بهگونهای که برای اجرای یک برنامه در شهرهای کوچکتر نیروهای بومی هر استان فعال میشوند و در همین برنامههاست که بسیاری از استعدادهای شهرستانهای مختلف به مجموعه رسانه ملی معرفی میشوند و مراکز استانی از قالب پخش برنامههای خبری صرف به مراکزی تولیدی تبدیل میشوند. پس از این برنامه، آرام آرام شبکههای استانی هم برنامههای صبحگاهی را به شکل محدود و جمع و جورتر در کنداکتور خود قرار میدهند.

برنامههای صبحگاهی دهه 70 هنوز به آیتمهای مشخصی برای برنامههایشان نرسیدهاند اما به مرور میتوان ایجاد یک ساختار و شکل مشخص در این برنامهها را مشاهده کرد.

قسمتهایی مانند اخبار ترافیک، هواشناسی، گفتوگوی کارشناسی، اخبار روز، مرور روزنامههای چاپ شده در کشور و قسمتهایی مانند این که تا امروز هم ادامه پیدا کرده است. سفرنامه صبا و مجموعه صبح به خیر ایران برای اولینبار اجرای برنامههای زنده تلویزیونی را به خارج از استودیو و در فضایی باز میبرند که تا پیش از این سابقه چندانی ندارد و همین نکته باعث میشود آیتمهایی مانند ورزش صبحگاهی هم بتواند به آن اضافه شود. آیتمی که نسخه خاطرهانگیز و نوستالژیک آن اجرای فوقالعاده مرشد شیر خدا در رادیوست که با ضرب و تداعی حس و حال زورخانههای قدیم مردم را به ورزش صبحگاهی تشویق میکند.

مردم ایران، سلام. . .

دهه 80 ، سالهای توسعه کمی شبکههای تلویزیونی و رادیویی است. این شبکهها با استفاده از تجربههای دهه قبل برنامه صبحگاهی را در اولویت آنتن صبح قرار میدهند و به نظر اوج برنامههای صبحگاهی در مجموعه تلویزیون و حتی رادیو در همین دهه است. دههای که مطالبهگری و حقوق شهروندی از مباحث اصلی کشور است و با توسعه مترو و راههای ارتباطی در شهرهای بزرگ و در راس آن تهران، دیگر یک برنامه صبحگاهی به مثابه موتور محرک آغاز یک روز برای مخاطبانش نیست و سعی میکند تمام پرسشهای مردم را با توجه به فراگیر شدن تلفن همراه و ارسال پیامک به مقامات بالادستی انتقال دهد. در این سالها حتی شبکههای تخصصی هم متناسب با اهداف هر شبکه برنامههای صبحگاهی مرتبط دارند و در این میان برنامه مردم ایران سلام در شبکه دو به نظر یکی از شاخصترینهاست.

برنامهای که با اجرای متفاوت محمدرضا شهیدیفر در کنار جواد آتشافروز از آیتمهای متفاوت و متنوعی استفاده میکند و در آنها از کارشناسانی همچون زندهیاد محمدعلی اینانلو و حجتالاسلام شهاب مرادی استفاده میکند. لحن ساده و صمیمی مجریهای برنامه در کنار کارشناسان آن شیوهای جدید از برنامه صبحگاهی را به تصویر میکشد که میتواند رونق این گونه از برنامهها را در دهه 80 ادامه دهد و در این میان یک نکته فنی و کارشناسی را در برنامههای تلویزیونی نمایان میکند. اساسا مجری رادیویی با هر توان و قدرت در اجرا در مواجهه با برنامه تلویزیونی عملکردی متفاوت دارد و بهتر است اجرا در رادیو و تلویزیون به شکل جدی تفکیک شود.

اتفاقی که با یک بخشنامه ابتدا بهصورت قانون ابلاغ میشود، اما به نظر راهحل جدی برای این نکته توجه به تفاوتهای تلویزیون و رادیو در حوزه برنامهسازی است و باید این نکته بهوسیله بحثهای کارشناسی و نه قانونی اداری مورد توجه قرار گیرد.

شبانهها

دهه 80 یک نکته ویژه دیگر هم در خود دارد. در این سالها آرام آرام مجموعه تلویزیون به فکر پخش برنامههای شبانه هم میافتد.

برنامههایی که برخلاف برنامههای صبحگاهی در حقیقت میخواهند یک پایان روز آرام و فرهنگی برای مخاطبانشان بسازند. دو قدم مانده به صبح در شبکه چهار و رادیو هفت در شبکه آموزش دو برنامهای هستند که با آن که در شبکههایی با مخاطب خاصتر پخش میشوند اما با اقبالی عمومی روبهرو میشوند. توجه به این نکته ضروری است که تلویزیون در این سالها با تجربه برنامههای ظهرگاهی مانند برنامه خانواده در شبکه یک در سالهای دهه 70 برنامههای عصرگاهی و شبانگاهی را هم در دستور تولید و پخش قرار میدهد.

برنامههایی مانند تهران بیست و به خانه برمیگردیم در شبکه 5 که نشان میدهد ساعات انتهایی روز هم میتواند به اندازه آغاز روز برای کنداکتور و مخاطب تلویزیون اهمیت داشته باشد. ساعاتی که عموما با سریالهای تلویزیونی پوشش داده میشود اما رادیو هفت، دو قدم مانده به صبح و حتی این شبها در شبکه یک نشان میدهند این ساعات هم میتواند رنگآمیزی متفاوتی از نظر برنامه سازی غیر نمایشی داشته باشد.

به رنگ پرتغال

دهه 90 تلویزیون به یک انسجام و هدفگذاری مشخص در برنامههای صبحگاهی میرسد. حالا دیگر با توجه به ورود فضای مجازی به زندگی مردم نمیتوان با شیوههای قدیمی برنامههای صبحگاهی را تولید کرد. در این سالها حجم اطلاعات و سرعت گسترش آنها به حدی است که مخاطب بسیار سریعتر از رسانههای رسمی از وقایع مهم و اخبار مطلع میشود. در این سالها شیوه هوشمندانه مدیریت این فضا و واکنش در مقابل آن به مهمترین دغدغه برنامههای روزانه تلویزیون تبدیل میشود و این نکته را میتوان در مهمانانی که بهصورت حضوری یا تلفنی در برنامه حضور پیدا میکنند مشاهده کرد. برنامههای صبحگاهی دهه 90 عموما برنامههایی هستند که به شیوه روزنامههای تصویری در حقیقت تجربه زنده و بر خطی از وقایع روز همراه تحلیلهای کارشناسی را با مخاطبانشان به اشتراک میگذارند. برنامههایی مانند طلوع در شبکه چهار، ویتامین ث و حالا خورشید در شبکه سه، فرمول یک در شبکهیک و از فراز الوند در شبکه دو که در این سالها پخش میشوند و حالا دیگر یک برنامه صبحگاهی با ویژگیهایی که گفته شد از مهمترین برنامههای هر شبکه تلویزیونی و رادیویی است. برنامههایی که مانند چای خوش طعم ابتدای صبح، یکی از الزامات زندگی امروزه است. یک زندگی شاد و پر امید...

بهرنگ ملک محمدی

newsQrCode
ارسال نظرات در انتظار بررسی: ۰ انتشار یافته: ۰

نیازمندی ها