تشکیل جبهه ملی در سال 1328 در بستری از رویدادهای سیاسی اتفاق افتاد که مهمترین آنها برگزاری انتخابات دوره شانزدهم مجلس شورای ملی و نخستین دوره مجلس سنا در آن سال بود. اجرای این انتخابات نخست به عهده کابینه عبدالحسین هژیر قرار داشت که وی علاوه بر پست نخست وزیری، همزمان به عنوان وزیر کشور، مسئول مستقیم برگزاری آن انتخابات گردید. با شروع انتخابات در سراسر کشور، فعالیت مامورین و مقامات دولتی، به ویژه در تهران، در اعمال نفوذ در انتخابات، اعتراضات بسیار گسترده ای را به همراه داشت.
کد خبر: ۱۱۷۲۱۸۰
جبهه ملی؛ روایتی از تشکیل و فروپاشی

جام جم آنلاین- عدم اعتناء دولت به آن اعتراضات، سبب تشدید و گسترش هرچه بیشتر دامنه اعتراضات گردید. به نحوی که بالاخره تعدادی از رجال سیاسی و فعلین انتخاباتی به رهبری دکتر محمد مصدق تصمیم گرفتند در اعتراض به اعمال نفوذها و تقلبات دولت در امر انتخابات در سراسر کشور، اقدام به تحصن در دربار نمایند. تحصنی که از 21 مهر ماه آغاز شده و همراه دکتر مصدق تنی چند از مدیران جراید و رجال سیاسی آن روز ایران به دربار رفته و متحصن شدند. ادامه این وضعیت در روزها و هفته های بعد، علیرغم نداشتن نتیجه ملموس، دولت را تحت فشار شدیدی گذارد. تا اینکه متحصنین از دربار خارج شدند. آنان در پیگیری اقدام خود تصمیم به تشکیل تشکیلاتی گرفتند که جبهه ملی نامیده شد.

از مهمترین افرادی که به عنوان هیات موسس جبهه ملی می توان به آنها اشاره کرد، علاوه بر دکتر مصدق می توان به: حسین مکی، علی شایگان، زیرک زاده، سنجابی، بقائی، حائری زاده، مشار، حجت الاسلام غروی و از مهمترین مدیران جراید نیز می باید به دکتر فاطمی (مدیر روزنامه باختر امروز)، احمد ملکی (مدیر روزنامه ستاره) و عمیدی نوری (مدیر روزنامه داد) اشاره کرد.

اساسنامه جبهه ملی در هفت اصل و 63 ماده تنظیم شده و مهمترین بخش آن قسمت اولش است که در ذیل عنوان «اصول عقاید و اهداف جبهه ملی ایران» چارچوب کلی اهداف و برنامه های آن تشکیلات بیان شده است. طی سال های بعد با پیوستن احزاب و گروه هائی همچون: حزب ایران، حزب زحمتکشان ایران، حزب ملت بر بنیاد پان ایرانیست جبهه ملی گسترش یافت.

فعالیت جبهه ملی از همان روز تشکیل آن با حدت و شدت زیادی آغاز گردید؛ به ویژه اینکه احتمالا بر اساس یک توافق نانوشته، یک روز پس از تشکیل جبهه ملی، کابینه عبدالحسین هژیر که مورد انتقاد شدید متحصنین قرار داشت، سقوط کرده و محمد ساعد کابینه خود را تشکیل داد و مسئولیت اجراء و انجام انتخابات را پذیرفت.

در نتیجه، فارغ از نتایج به دست آمده در شهرستان ها، درتهران که نمایندگان آن در مجلس، نقش مهمی در کارکرد آن داشتند، از داوطلبان و کاندیداهای جبهه ملی انتخاب شدند. این پیروزی نسبی، سبب گسترش هر چه بیشتر فعالیت جبهه ملی شد. همزمان با آن نهضت ضد استعماری نفت علیه شرکت نفت ایران و انگلیس از ریشه های آن از سال ها قبل و دهه های پیشین وجود داشت، به روز های اوج خود رسید و جبهه ملی به رهبری دکتر محمد مصدق نیز با تمام امکانات خود در نهضت مذکور شرکت داشته و به طور فعالی به پیروزی آن یاری رساندند..

اما تحت تاثیر حضور جبهه ملی و تفکر حاکم بر آن جبهه و تبلیغات وسیع دستگاه مطبوعاتی و نیز نمایندگان وابسته به جبهه در مجلس، نهضت ضد استعماری نفت در مراحل پایانی خود به نتیجه دیگری رسید که همانا دولتی شدن نفت (تحت عنوان ملی شدن نفت) بود. علاوه بر مقوله نفت، جبهه ملی و اعضاء آن نقش بسیار فعالی در عدم اجرای قانون انجمن های ایالتی و ولایتی و واگذاری اختیارات مردم شهرستان ها به خودشان در سال 1329 ایفاء کرد.

با شروع دوره نخست وزیری دکتر مصدق، برخلاف انتظار، ساختار دولت وی نه بر اساس مفاد اساسنامه جبهه ملی، بلکه بر مبنای ارتباط مستقیم نخست وزیر با مردم شکل گرفت. این موضوع به معنای دور شدن تدریجی جبهه ملی از جریان سیاسی کشور و شروع اختلافات در آن جبهه بود. اختلافاتی که با آغاز انتخابات دوره هفدهم مجلس شورای ملی در زمستان سال 1330 علنی شده و یک سال بعد و در زمستان 1331 سبب از هم پاشیدگی کامل جبهه ملی شد. به نحوی که بخش بزرگی از موسسین و بنیانگذاران جبهه ملی، از ان خارج شده و رودرروی دولت دکتر مصدق قرار گرفتند.

از آن به بعد جبهه ملی تنها نام و خاطره ای از گذشته بود که در بهترین شکل، اهداف شکل گیری و اصول مندرج در اساسنامه آن، به عنوان یکی از ادله طرفین دعوی برای حمله به رقیب خود مورد استفاده قرار می گرفت. بنابر این عمر جبهه ملی حدود سه سال و نیم به طول انجامید و تشکیلات ها و دستجاتی که در سال ها و دهه های بعدی به عنوان جبهه ملی (دوم و سوم) شروع به کار کردند، با جبهه ملی اول ارتباطی نداشته و شرایط تشکیل، اهداف و نوع فعالیت انها، با آن تشکیلاتی که در آبان ماه 1328 به وجود امده متفاوت بوده و تنها از خاره و پشتوانه تاریخی آن در تشکیلات های بعد استفاده می شد.

در مجموع جبهه ملی یک تشکیلات ماهیتا انتخاباتی بود که بنا به تلاش موسسین آن، درصدد انجام یک فعالیت گسترده ای در حد و اندازه احزاب بزرگ و جبهه های سیاسی معتبر بود. تکشیل چنین جبهه هایی در ایرانِ سال های 1320-1326 مسبوق به سابقه بوده و عملا الگوئی برای تشکیل جبهه ملی بودند.

اساسنامه جبهه ملی نکات بدیع و عجیبی را در خود دارد که تا آن زمان به ندرت توسط گروه های دیگر مورد استفاده قرار می گرفت. از آن جمله تاکید بر جدائی دین از سیاست در بندی از اساسنامه مذکور، ان هم در آن شرایط سیاسی کشور و اوج گیری نهضت ضد استعماری نفت، تامل برانگیز است.

ساختار تشکیلاتی جبهه، بدان گونه که در اساسنامه آن ترسیم شده، برگرفته از ساختار تشکیلاتی احزابی همچون حزب توده، حزب ایران و حزب دمکرات ایران (قوام السلطنه) است. برخلاف تبلیغات زیاد، تشکیل جبهه مورد استقبال رجال سیاسی درجه اول کشور و به ویژه رجال عصر مشروطیت قرار نگرفت.

به همین ترتیب مدیران جراید شرکت کننده در هیات موسس جبهه نیز، مدیران جوان و نسبتا تازه کار مطبوعاتی به شمار می رفتند. در این میان نقش دکتر مصدق در تشکیل و نیز هدایت ان جبهه به گونه ای بود که جبهه ملی از همان ابتدای کار خود، عملا از حالت کار تشکیلاتی خارج شده و به سوی تشکیلات دارای رهبر واحد کشیده شد؛ موضوعی که بعدها و در دوره نخست وزیری دکتر مصدق و شروع اختلاف نظر بین موسسین، به پاشنه آشیل و بزرگ ترین نقطه ضعف جبهه ملی تبدیل شده و در نهایت سبب فروپاشی آن در اواخر سال 1331 گردید.

مسعود کوهستانی نژاد

نویسنده و تاریخ پژوه

newsQrCode
ارسال نظرات در انتظار بررسی: ۰ انتشار یافته: ۰

نیازمندی ها