به گزارش جام جم آنلاین، فلسفه پیدایش پیمان منع گسترش سلاحهای هستهای موسوم به NPT جلوگیری از ساخت، تجهیز و اشاعه تسلیحات هستهای توسط قدرتهای اتمی جهان است. یکی از مفاد مهم این معاهده ناظر بر این است کشورهایی که سلاح هستهای دارند متعهد میشوند این امکانات را به سایر کشورها منتقل نکنند. ضمن اینکه زمینه دستیابی به این سلاحها را نیز فراهم نیاورند. اما امروز برخلاف این کنوانسیون چندیکشور نظیر هند و پاکستان و رژیم صهیونیستی با همدستی آمریکا از سلاحهای هستهای برخوردار شدهاند.
در همین ارتباط دکتر محمدصادق کوشکی، کارشناس مسائل سیاسی در گفتگو با جام جم آنلاین به پرسش خبرنگار ما پاسخ داد که در این متن میخوانید:
باوجوداینکه جمهوری اسلامی ایران کنوانسیون NPT را پذیرفته است و اسرائیل همچنان نمیخواهد به این معاهده ملحق شود. آیا فکر نمیکنید این معاهده در مواجهه باقدرت ها نیازمند یک بازنگری باشد؟
چند نکته در مورد NPT هست ازجمله اینکهNPT بعد از شدت گرفتن رقابتهای تسلیحاتی غیر صلحآمیز هستهای بین قدرتهای بزرگ شکل جدی به خود گرفت. یعنی ما شاهد این بودیم در رقابت بین چین و شوروی سابق در دهه ۶۰ مسکو هند را مسلح به سلاح هستهای میکند برای اینکه از طریق هند به رقیبشان یعنی چین فشار بیاورند.
چینیها هم برای پاسخ دادن به این مسئله به پاکستان کمک میکنند تا به سلاح هستهای دست یابد. یعنی دو قدرت عضو شورای امنیت، دو کشور دیگر را برای رقابتهای خودشان تسلیح به بمب هسته ای می کنند. از طرفی آمریکا، فرانسه و انگلیس تلاش می کنند که رژیم صهیونیستی به یک قدرت هسته ای تبدیل شود یا شاهد هستیم، اروپایی ها کمک می کنند تا رژیم آپارتاید در آفریقای جنوبی مسلح به سلاح هسته ای شود.
این حرکت ها باعث شد که پیمان منع گسترش سلاح های هسته ای یا NPT شکل بگیرد در ظاهر با اهداف توسعه دانش فنی صلح آمیز هسته ای و توسعه استفاده صلح آمیز(برای جلوگیری از رقابت قدرت ها) از این انرژی و منع گسترش سلاح های هسته ای.
اتفاقاتی که امروز در پی این معاهده رخ داده است این گونه است: اول این که آن کشورهایی که سلاح هسته ای دارند هیچکدام NPT را نپذیرفتند پس بحث خلع سلاح اتفاق نیفتاده است، دوم این که توسعه انرژی هسته ای هم به آن معنا اتفاق نیفتاده است وبیشتر قدرت های زورگو از آن منتفع هستند و کشورهایی نظیر ایران که در این حوزه خودکفا شده مورد آماج انواع فشارها قرار گرفته است.
اما آژانس متعهد است در چارچوب این قرارداد در فرآیند هسته ای شدن کشور بطور مسالمت آمیز راه گشا باشد نه سد راه؟
بله، یکی از تعهدات سازمان بین المللی انرژی هسته ای بر اساس NPT به اعضا این است، اگر کشوری NPT را بپذیرد باید برای توسعه دانش و فناوری صلح آمیز به او کمک شود. اما در خصوص ما هم این مسئله مصداق داشته است؟ جمهوری اسلامی از سال 1353عضویت این پیمان را پذیرفت و متأسفانه در سال ۷۵ به شکل نامحدود عضویت NPT پذیرفت. دهه ۵۰ به صورت ۲۵ ساله پذیرفتیم. اما متأسفانه بعد از پیروزی انقلاب این را نامحدود پذیرفتیم و این یک خطا بود در حالی که سال ۷۵ می توانستیم عضویت NPT را تمدید نکنیم. سال ۸۲ بازدیدهای فوق العاده و اضافه بر NPT را در قالب پروتکل الحاقی پذیرفتیم.
درواقع پروتکل الحاقی NPT را پذیرفتیم و مجوز بازدیدهای سرزده و بسیار سخت تر را هم قبول کردیم. در این فضا بر اساس NPT بیشترین میزان بازرسی هایی که تقریباً در دنیا سابقه ندارد در ایران اتفاق افتاده است. اما در مقابل آن هیچ کمکی برای رشد و پیشبرد دانش و توانایی هسته ای به ایران نشده است.
پس چه امتیازی در مقابل گرفتیم؟
حتی در مواردی که ما به سوخت اورانیوم ۲۰ درصد برای موارد درمانی و پزشکی نیاز داشته ایم آن را نیز از ما دریغ کردند. یعنی ما محدودیت های NPT را پذیرفته ایم اما امتیازی در مقابل آن نگرفته ایم. یکی از مشوق های کشورهای عضو NPT این است که از کمک های فنی و فناوری بهره مندهستند. یعنی می توانند ماشین آلات بخرند. ما نه تنها NPT را پذیرفتیم بلکه سخت ترین بازرسی های ذیل NPT و پروتکل الحاقی از ما انجام می شود و نه تنها کمکی نشده است بلکه ویروس استاکس نت را می فرستند برای این که سیستم های هسته ای ما را به افنجار برساند. این مسئله نشان داد غربی ها در آن مقطع به دنبال تخریب توان هسته ای ما به شکل نرم افزاری و بد افزاری و فیزیکی بودند.
در اینجا این بحث مطرح می شود که پذیرفتن NPT چه سودی برای ما داشت و کجا با منافع و امنیت ملی ما سازگار است؟ و چه تأثیر مثبتی داشته است؟
وقتی یک کشور عضو یک پیمان می شود باید یک ملاحظات، نکات مثبت و آورده هایی برای امنیت ملی و منافع ملی داشته باشد. الان عملاً منافع و امنیت ملی ما بر اساس NPT تهدید می شود. چون بازرسانی که می آیند عموماً جاسوسی می کنند و این جاسوس ها لو رفته اند.
یعنی مشخص شده است که گزارش و مشخصات دانشمندان هسته ای ما امروز توسط بازرسان آژانس در اختیار روزنامه های رژیم صهیونیستی قرار گرفته و نام دانشمندان هسته ای ما را به عنوان تهدید منتشر کرده اند. یعنی NPT امنیت داده های ما را که به جان دانشمندان و تأسیسات هسته ای مان بستگی دارد از ما مطالبه کرده و به دشمنان ما داده اند.
باید تاکید کرد در عمل نه تنها هیچ آورده ای نداشتیم بلکه در این مسیر ۴_۵ تن از متخصصینی که در این صنعت زحمت کشیده اند به شهادت رسیده اند. شهید علیمحمدی در دانشگاه در حوزه بنیادی فیزیک کار می کردند و ارتباط مستقیمی با مباحث هسته ای و سازمان انرژی اتمی و فعالیت های این عرصه نداشتند. اگر عضویت در پیمانی برای ما فقط زیان به دنبال داشته باشد باید ببینیم ماندن در این پیمان از لحاظ منطقی، عقلی، منافع ملی و امنیت ملی چه آورده ای دارد.
در یک مقطع مطرح بود که به عنوان یکی از گزینه های روی میز جمهوری اسلامی ایران، در صورت خروج ایالت متحده از برجام ما نیز خروج از این پروتکل الحاقی خارج شویم. نظر شما چیست؟
همان طور که عرض کردم ما به واسطه این پیمان منع و الحاقیه های آن سخت ترین بازرسی ها را تحمل می کنیم، یعنی امنیت ملی و منافع ملی مان را به خطر می اندازیم. کدام کشور حاضر می شود اطلاعات طبقه بندی شده و محرمانه اش در این عرصه به دست بازرسانی بیفتد که این بازرسان اطلاعات را یا به آمریکایی ها یا به رژیم صهیونیستی می دهند.
تجربه نشان داده است که اکثریت بازرسان اطلاعاتی را که از ایران جمع آوری می کنند در اختیار آنها قرار می دهند. نکته بعدی اینکه سنگین ترین بازرسی ها اعمال می شود و در مقابل هیچ کمکی نمی شود. حال در این میان مدافعین ماندن در NPT بگویند چرا؟
تا اینجا به این نتیجه رسیدیم در پیمان مذکور و الحاقات آن عدم توازن و تبعیض آشکار وجود دارد و جمهوری اسلامی در حال دادن امتیاز است و در داده و ستانده تناسبی نداشته است. راهکار شما برای برون رفت از عدم توازن چیست؟
نظام بین الملل باید به چه سمتی برود که اسرائیل را نیز به امضای این معاهده وادار کند. متاسفانه این نظام بین الملل به صورتی سامان یافته است که قرار است گوش ما را بگیرد نه گوش اسرائیل. ساختار NPT ساختاری است که برای محدود کردن کشورهای مستقلی مثل ما طراحی شده است. پاکستان سلاح هسته ای دارد و NPT با او کاری ندارد. هند و پاکستان به طور مرتب سلاح های هسته ای را آزمایش می کنند و سازمان منع گسترش تسلیحات و آژانس بین المللی انرژی هسته ای سراغشان نرفته اند. رژیم صهیونیستی و آفریقای جنوبی نیز همین طور.
به جای عوض کردن ساختار بین المللی که امکانش را نداریم باید ساختار خودمان را تغییر دهیم. یعنی مبنا را بر این بگذاریم که هر پروتکل و توافق نامه ای که برای ما منفعت نداشته باشد نباید دلیلی برای ماندن در آن داشته باشیم.
محمدرضا شجاعیان/جام جم آنلاین
در یادداشتی اختصاصی برای جام جم آنلاین مطرح شد
یک کارشناس روابط بینالملل در گفتگو با جامجمآنلاین مطرح کرد
در گفتگو با جام جم آنلاین مطرح شد
در گفتگو با جام جم آنلاین مطرح شد