زن 32 ساله زمانی که متوجه شد شوهر موقتش او را رها کرده و حاضر به ادامه زندگی نیست تصمیم به گروگانگیری گرفت. او قبل از ربودن پسر هشت ساله شوهرش دستگیر شد.
کد خبر: ۱۱۶۹۵۷۲

به گزارش جامجم، بعداز ظهر دو روز پیش زن جوانی با پلیس تهران تماس گرفت و از دستگیری زن کودکربایی خبر داد. ماموران برای بررسی ماجرا مقابل مدرسه پسرانهای درغرب تهران رفتند. آنها زن 32 ساله را که به کودکربایی دست زده بود همراه مادر کودک به اداره یازدهم پلیس آگاهی منتقل کردند. با تحقیق از مادر کودک معلوم شد او در تماس شوهرش متوجه شده زنی خود را به جای مادر پسربچه جا زده و مقابل مدرسه رفته تا پسر هشت سالهشان را با خود ببرد که موفق نشده است.

این در حالی بود که متهم زن مدعی بود کودکربایی در کار نبوده و اشتباهی بازداشت شده، اما زمانی که در مواجهه با پدر کودک ربوده شده قرار گرفت، گفت زن دوم این مرد است و هدفش از کودک ربایی انتقام از این مرد بوده است.

روز سهشنبه زن کودکربا به شعبه هشتم بازپرسی دادسرای جنایی تهران منتقل شد و به بازپرس رضوانی گفت: من از شوهر اولم پسر هشت سالهای دارم. با شاکی که مدیرعامل یک شرکت پروژههای ساختمانی است یکسالونیم پیش آشنا شدم. با ایمو و تلگرام با هم در ارتباط بودیم.

وی افزود: مرد مهندس میگفت در تهران زندگی میکند و مجرد است. از من خواست حالا که با شوهرم اختلاف دارم، جدا شوم و با وی ازدواج کنم. حتی میگفت برایم وکیل میگیرد. به پیشنهاد او برای یک زندگی بهتر، مهریه 350 سکه بهار آزادی و ودیعه را که بابت اجارهخانه به شوهرم داده بودم بخشیدم و طلاق گرفتم. یک ماه بعد از جدایی به عقد موقتش درآمدم. چهار ماه در خانه اجارهای او در کرج بودم و بعد با اجاره خانهای در تهران مرا به آنجا آورد. سه ماه پیش زمانی که برای ماموریت کاری به شرق کشور رفته بود متوجه شدم باردارم که شوهرم خواست سقط جنین کنم. 10 روز بعد از طریق واتساپ پیام و عکس برایم فرستادکه نشان میداد سکته کرده و در بیمارستان است. میگفت شرطش برای ادامه این زندگی سقط جنین است. به خاطر علاقهام خواستهاش را قبول کردم و سقط جنین کردم. او دیگر سراغم نیامد و در بلاتکلیفی ماندم. در آخرین تماسم از او خواستم به زندگی با من ادامه دهد یا پولی بدهدکه بتوانم خانهای بخرم و بیسرپناه نباشم، اما ناپدید شد. چند هفته پیش به طور اتفاقی او را در خیابان دیدم و تعقیبش کردم. متوجه شدم متاهل بوده و پسری هشت ساله دارد. نشانی مدرسه پسرش را در غرب تهران پیدا کردم. موضوع را به خواهرم گفتم و قرار شد پسرش را گروگان بگیرم و چند روز در خانهام نگه دارم تا همسرم را مجبور کنم برایم خانه بخرد. خواهرم فقط همراهم آمد که ناکام ماند و دستگیر شدم. خواهرم هم فرار کرد.

با توجه به گفتههای این زن، او برای ادامه تحقیقات در اختیار ماموران اداره یازدهم پلیس آگاهی تهران قرار گرفت.

newsQrCode
ارسال نظرات در انتظار بررسی: ۰ انتشار یافته: ۰

نیازمندی ها