گفت‌وگوی آدینه این هفته با قاسم صرافان

یک بارسایی دوآتیشه و عاشق مسی!

قاسم صرافان جمع نقیضین است. شاعر است و اهل فوتسال و هندبال، کارشناسی ارشد نرم‌افزار دارد، عضو هیات علمی و استاد دانشگاه بوده و جدیدا هم در برنامه تلویزیونی «علمدار» مجری‌گری کرده است.
کد خبر: ۱۱۶۶۲۸۰

او که در آبادان و در دی 55 متولد شده، تا چهارسالگی یعنی شروع جنگ آنجا زندگی میکرده و پس از آن به شهر کازرون میرود.

کودکی پر شیطنتی داشته تا آنجا که میگوید بعضی از اعضای خانوادهاش هنوز هم که یادشان میافتد سرشان را میگیرند. اول مهر را به خاطر شیطنتهایی که در مدرسه میتوانسته انجام دهد، دوست داشته. درسخوان بوده ولی نه از آنها که سر کلاس بنشیند! انگار این خاصیت مدارس دهه 60 بوده که خیلیها از سر کلاس درس رفتن فراری باشند! با این حال او در مسابقات علمی همیشه جزو برگزیدگان بوده است.

صرافان معتقد است در زندگی باید نگاهی متفاوت نسبت به بقیه داشت و این را وظیفه شاعر تلقی میکند. او میگوید: «ما شعرا دنبال نگاه خاص و کشف جدید زاویههای متفاوت هستیم. این نگاه کردن در ادبیاتی که داریم ارزشمندتر است. پیدا کردن نکات ظریف در زندگی عادی، کار شاعر است.»

از مجموعههای منتشر شده توسط او میتوان به «از آهو تا کبوتر»، «مولای گندمگون»،
«ه دو چشم» و «حیدرانهها» اشاره کرد.

کتاب

دو کتاب معرفی میکنم، یکی «بهنام یونس» که رمانی است با طرح جلدی زیبا و روایتی جذاب که شما را بخوبی تا انتهای داستان به دنبال خودش میکشاند.

دیگری «در آغوش نور» به نویسندگی یک خانم آمریکایی بهاسم بتی جین ایدی که نگاهی متفاوت نسبت به زندگی در ذهن خواننده ایجاد میکند. وقتی این کتاب را خواندم تا مدتها حال و هوای خاصی داشتم و فکر میکنم از آن کتابهای کم حجم و بسیار تاثیرگذار است که ارزش خواندن دارد. چند سال پیش چاپ سیزدهمش را خریدم. دو هفته بعد از آن که رفتم برای یکی از دوستانم یکی دیگرش را تهیه کنم به چاپ هجدهم رسیده بود!

توضیحات تکمیلی

رمان «به نام یونس» نوشته علی آرمین است. مجید زارع جلد آن را به زیبایی و هنرمندی و به صورتی خاص طراحی کرده و 207 صفحه دارد و زمستان 96 انتشارات شهرستان ادب چاپ کرده است. این کتاب بهعنوان سومین اثر علی آرمین، رمانی قابل قبول و خوشخوان است. آرمین، رمان را از زبان دانای کل روایت میکند؛ مثل داستان یونس نبی(ع) که دانای کل آن را تعریف کرده است و از این نظر، بهترین زبانی که میشد انتخاب کرد، همین بود.

کتاب «در آغوش نور» یا «غرق در نور» (Embraced by the Light) نوشته بتی جین ایدی است. نویسنده در این اثر به شرح تجربیات نزدیک به مرگ خود میپردازد. بتی نویسنده آمریکایی است که شهرتش مربوط به کتابهایی است که در آنها از تجربههای نزدیک به مرگ سخن گفته است.

فیلم

من دو فیلم معرفی میکنم. یکی «تاجر ونیزی» که اقتباسی سینمایی از نمایشنامه شکسپیر است با بازی آلپاچینو که در آن عشق را به مفهومی عمیق و زیبا میتوان دید. فیلم دیگری که روی نگاه من تاثیر داشت «کلبه» بود که در آن مفاهیمی را مطرح میکند که برای درک سختیها و اتفاقات زندگی و یافتن نگاهی زیبا نسبت به این اتفاقات بسیار مفید هستند. شاید برای ما آدمهای این روزگار که زیاد درگیر مشکلاتیم و سختیها زیاد سراغمان میآیند، دیدن این فیلم بتواند تا حدودی آرامشبخش و امیدبخش باشد.

توضیحات تکمیلی

«تاجر ونیزی» (The Merchant of Venice) فیلمی در سبک رمانتیک و درام به کارگردانی مایکل ردفورد و محصول سال 2004 است و بازیگرانی همچون آل پاچینو، جرمی آیرونز، جوزف فینز، لین کولینز و چارلی کاکس در این فیلم به ایفای نقش پرداختهاند.

فیلم دوم «کلبه» (The Shack) یک فیلم درام آمریکایی برگرفته از رمانی بههمین نام اثر ویلیام پی.یانگ که سال 2017 ساخته شده است. از بازیگران آن میتوان به سم ورتینگتون، اکتاویا اسپنسر، رادا میشل، آلیس براگا، گراهام گرین و تیم مکگرا اشاره کرد.

موسیقی

شاید بهدلیل اینکه خودم هم ترانه مینویسم، دامنه علاقهمندیم در موسیقی گسترده است. از موسیقی سنتی بگیرید تا سمفونیهای خارجی. در حوزه پاپ هم آثار زیادی سراغ دارم که به آنها علاقهمندم و گوش میدهم، اما متناسب با این ایام، قطعهای را معرفی میکنم بهنام «پیادهها» با شعر متفاوت و زیبای فؤاد فرهنگ عزیز که رضا صادقی آن را برای سالار عاشقان در حال و هوای اربعین، به زیبایی خوانده است.

توضیحات تکمیلی

«پیادهها» در واقع تیتراژ برنامهای بوده به همین اسم، با خوانندگی و آهنگسازی رضا صادقی و تهیهکننده این کار مرکز آواهای انقلاب اسلامی (ماوا) است. این قطعه آبان 95 انتشار یافته که در همان زمان بسیار مورد استقبال قرار گرفت. مصرع اول این آهنگ به این صورت بود: «من خودم یه کاروان حسرت و آهم، یکی از نرفتههای چشم به راهم».

سفرهای من بیشتر سفرهای شاعرانه است، یعنی بیشتر بهبهانه شعر و شاعری به شهرهای مختلف دعوت شدهام. بسیاری از شهرهای ایران زیبا را یکبار یا بیشتر دیدهام. هرفصلی شهر خودش را در ذهن من دارد. برخلاف خیلیها که تابستان را فصل مناسبی برای رفتن به شمال میدانند، دوست دارم پاییز به شهرهای شمالی مثل محمودآباد یا بابلسر بروم. هم دریا و هم جنگل را در پاییز خیلی بیشتر از تابستان دوستدارم.

توضیحات تکمیلی

محمودآباد نام شهری ساحلی در مجاورت دریای خزر است. اقتصاد این شهر بر پایه گردشگری، ماهیگیری و کشاورزی میچرخد. این شهر یکی از بهترین و زیباترین سواحل ایران و استان مازندران است و در آن ساحل دریا به باریکترین پهنای خود میرسد و از نظر توسعه توریسم ساحلی از اهمیت بسیار بالایی برخوردار بوده و به انواع خدمات و تجهیزات گردشگری مجهز است. محمودآباد در گذشته پیشبندر بوده و به عنوان یکی از کانونهای حمل و نقل کالاهای تجاری ایران و روسیه ایفای نقش میکرد که با توسعه نوشهر و انزلی از اهمیت آن کاسته شده است.

شیما آشتیانی - خبرنگار

newsQrCode
ارسال نظرات در انتظار بررسی: ۰ انتشار یافته: ۰

نیازمندی ها