گفت‌وگو با سید مجید بنی‌فاطمه؛ مداح اهل بیت

صداقت با مردم نور دارد همه را می‌گیرد

با شنیدن اسمش یک ابر کله‌گنده بالای سرت باز می‌شود و زمزمه می‌کنی: عمو‌عباس علمت کو عموی خوبم ...ذاکر امام حسینی که جلسه‌اش در پایتخت جزو منظم‌ترین و به‌روزترین هاست. از احترام به مخاطب‌های بیرون‌نشین حسینیه‌اش و تدارک صدای مقبول و خوب بگیرید تا انتخاب نورپرداز و دکور پشت منبر تا انتخاب خطیب منبری و اشعار و ملودی‌ها و نواهایش، جلسه ریحانه الحسین را تبدیل کرده به یکی از پرمخاطب‌ترین جلسات محرمی تهران . خوشرو و صمیمی و خوش‌محضر است. یکی از شب‌های دهه اول تماس گرفتم و موضوع گفت‌وگو را مطرح کردم. حقیقتا فکر نمی‌کردم قبول کند. بعد از دوساعت خواندن و بعدش هم سفره‌داری و مهمانداری حدود ساعت یک شب نشستیم به گفت‌وگو در اتاق چای حسینیه باصفای ریحانه الحسین. این گفت‌وگو را طعم چای دارچین روضه شیرین‌تر کرد. شما هم یک چای بریزید و بنشینید پای حرف‌های سیدمجید بنی‌فاطمه که دو شب پیش هم روضه‌خوان بیت مقام معظم رهبری بود.
کد خبر: ۱۱۶۵۴۳۵

نام و نام خانوادگی؟

سید مجید بنیفاطمه .

متولد؟

بهمن۵۶.

محله کودکی؟

شهرک غرب و بعد خیابان جیحون.

شغلهای تا کنون؟

از کودکی شغلهای زیادی داشتهام، نقاشی ماشین، نجاری، نقاشی ساختمان، آهنگری و...

هیات کودکیتان؟

همان هیاتهای خانگی که پدربزرگ مادربزرگهایم میگرفتند بعد هم همان روضههایی که با آنها میرفتم.

اولین روضهای که خواندید؟

15 سالم بود که روضه مادرم حضرت زهرا (س) را خواندم .

اولین نوحه؟

یک نوحه بود با یک ملودی قدیمی برای حضرتابوالفضل(ع).

کدام کار؟

باز هم ای نور چشمان من، سقای طفلان من، برادر من....

ماندگارترین تصویر کودکیتان از ماه محرم؟

ماندگارترین و قشنگترین تصویر کودکی که فکر کردن به آن همیشه لذتبخش است این بود که پدربزرگم یک علامت بزرگ و سنگین داشت مثل کتلهای قدیمی که پارچههای رنگی زیادی به آن گره میزدند، شیرینترین لحظه برای ما آن بود که با احترام و عزت و با وضو علامت را میآوردند و پارچهها را به آن میبستند. خیلی با شکوه بود .

در دستههای عزاداری خیابان هم مداحی کردهاید؟

خیلی؛ در دوران نوجوانی.

یک خاطره از این نوع مداحی؟

بچه که بودم صدایم خوب بود. اهالی دسته و دیگران دوست داشتند من در دستههای عزاداری بخوانم و بقیه خوانندههای دسته شروع میکردند به اذیت کردن، من هم دوست نداشتم کسی اذیت شود به همین دلیل دوست نداشتم زیاد بخوانم.

اگر ذاکر سیدالشهدا نبودید، الان چه شغلی داشتید؟

نوکری اهل بیت شغل من است، نه خواندن. اگر خواندن نبود، مطمئنا هیاتدار و ناظم جلسه میشدم. دوست دارم همه عمرم و وقتم را صرف این دستگاه کنم. اما ناگفته نماند استعداد داشتم مثلا در تئاتر. یک بار در تئاتر دبیرستانمان بازی کردم و در جشنواره دانشآموزی در تهران اول شدم ولی در کل چیزی غیر از بساط امام حسین را دوست ندارم.

شما تعامل خوبی با چهرههای ورزشی و فرهنگی و سینمایی دارید و حضورشان در جلسهتان پر رنگ است. دلیل شرکت و استقبال آنها را در جلساتتان در چه میبینید؟

جلسات امام حسین(ع) به تمام بشریت تعلق دارد و صنفی و طبقهای نیست. همه نوع افراد، دین، قوم و...، دل در گرو سیدالشهدا دارند. در همین جلسات ما در ریحانه تعداد زیادی مسیحی حضور دارند. علت این حضورها همین است. البته به لطف امام حسین(ع)، این عزیزان هم به من محبت دارند. شاید این چهرهها نگران نگاه بقیه هستند و من افتخارم این است که شنونده حرفها و درددلهایشان هستم.

کلا رفیق بازید؟

رفیقبازی مثل کفتربازی است، هنر نیست. جمع کردن آدمهای خوب سخت است ولی هنر نیست. نگه داشتن این آدمها مهمتر است. به عبارتی ما باید رفیقدار باشیم و دوستانمان را نگه داریم. بهترین رفیق کسی است که برای رفیقش زحمت نداشته باشد.

معمولا در فضای مجازی متنها و پستهای حال خوب کن زیاد داشتهاید، کلا فضای مجازی را چطور میبینید؟

هر دو سمت این جبهه را باید دید. یک عدهای فحش میدهند و یک عدهای محبت دارند و فحشها اما در برابر هزاران محبت گم میشوند

صفحه اینستاگرامتان را خودتان اداره میکنید؟

الان بله، اما قبلا نه. البته قبلا هم خودم پستها را مینوشتم ولی مدیریت کامنتها با عزیز دیگری بود.

دست به بلاکتان خوب است؟؟

آدم بیتربیت و توهینکننده به عقاید دیگران را بله بیتعارف.

سه آفت برگزارکنندگان عزاداری سیدالشهدا؟

خود را غیر از دیگران دانستن و خودبرتر دیدن، به ادب توجه نکردن و مواظب دل دیگران نبودن.

در طول سال چه کاری انجام میدهید؟

در طول سال مناسبتهای زیادی هست که برای آنها جلسه برگزار میشود که همه اینها تمرینی است برای ده شب محرم، چون این ده شب یک قلهای است که همیشه به آن فکر میکنیم. از بعد ماه رمضان ساخت ملودیها و شعرها و سبکها را شروع میکنیم برای محرم.

تا به حال به این فکر کردهاید که چه جوری میمیرید؟

دوست دارم در روضه حضرت زهرا(س) بمیرم ولی با توجه به باورهایم فکر میکنم که تمیز میمیرم.

دوست دارید کجا دفن شوید؟

خیلی فرقی نمیکند؛ در روایت داریم هر جا دفن شوید ملک نقاله شما را به قبرستان وادیالسلام نجف میبرد.

سیدمجید بنیفاطمه چه رنگی است؟

آبی.

به خاطر استقلالی بودن که نیست؟

(میخندد) نه ربطی ندارد .

اگر حضرت صدیقه سلاما... در صحرای محشر بفرمایند که یکی از کارهایتان را بخوانید، کدام را انتخاب میکنید؟

نوحهای برای حضرت علیاکبر که آقای محمد صمیمی تنظیم کردند: بهار قلب من اذان بگو، موذن حرم اذان بگو، تمام حاصلم اذان بگو ... علیاکبرم اذان بگو....

دوستان شما روی با معرفت بودن شما تاکید دارند، رازش در چیست؟

صداقت، صداقت و رو بازی کردن با مردم نور دارد و همه را میگیرد.

تا حالا از امام حسین(ع) دور شدهاید؟

اصلا، قرار نیست امام حسین به حرف من گوش بدهد، پس امام چه میشود؟ ولایت کجا میرود؟ امام حسینی که فقط برای رتق و فتق کارهایمان دوستش داشته باشیم که قضیه برعکس میشود. ما نوکریم و همهاش عشق است.

اگر در واقعه کربلا بودید کدام سمت میایستادید؟

اگر بودم قطعا میجنگیدم اما اگر قرار بود گوشهای بایستم و لیاقت جنگ نداشتم و قرار بود کاری بکنم قطعا مراقب خیمهها میبودم.

در شخصیتهای عاشورا به چه کسی غبطه میخورید؟

به ریز و درشتشان، به همه ... به هرکسی که حتی از کنار قافله امام حسین (ع)رد شده. این قافله تا قیامت در کربلای جهان در حرکت است .

نظرتان درباره جملاتی مثل «به جای اینکه هیات بگیرید به فقرا کمک کنید»؟

شیطان یک دفعهای به گناه دعوت نمیکند، اول به تخممرغ دزدیدن تشویق میکند بعد خودت شتردزد میشوی. یک عدهای دارند دعوت میکنند به تخممرغدزدی، تخممرغدزدی که اتفاقا ظاهر قشنگی دارد و آراسته شده است. اما از من به شما یادگار اگر از کسی امام حسین (ع) را بگیرند، دینش را میگیرند، همه چیزش را میگیرند.

اشک معرفت میآورد یا معرفت اشک میآورد؟

اشک برای امام حسین (ع) معرفت میآورد، با اشک ریختن قلب آرام و نورانی میشود و خدا وارد قلب میشود.

نصیحتمان کنید؟

هرکسی پنج روز به امام زمان (عج) فکر کند و از او کمک بخواهد. از امام زمان کار نکشیم او میآید که ولایت و راهبری کلان جامعه جهانی را بکند نه حاجات مادی و روز مره ما .

کار نکرده دارید؟

در هر حوزهای فرق میکند کارهای نکردهام ولی همیشه میگویم که زیاد شعر حفظ نکردهام.

برای این اسمها یک کلمه یا جمله بگویید؟
حاج اکبر ناظم؟

کسی که به چیزی که میخواند باور داشت.

میرزا اسماعیل دولابی؟

اوج لطافت و مهربانی. یک بار 15 سالم بود. محضرشان رسیدم سحر بود. خیره نگاهش میکردم. گفت سحری بخور، گفتم مشغول غذا باشم نمیتوانم شما را نگاه کنم. با دست خود لقمه در دهانم گذاشت.

محسن حججی؟

یکی از شهدایی که با شهادتش همه را به یاد امام حسین(ع) انداخت.

علی پروین؟

باصفا.

دکتر ظریف؟

خندهرو.

قاسم سلیمانی؟

غیرت.

عزتا... انتظامی؟

استاد.

رامبد جوان؟

بانمک.

حرف آخر؟

شکرخدا را که در پناه حسینیم ...

حامد عسکری

شاعر و نویسنده

newsQrCode
ارسال نظرات در انتظار بررسی: ۰ انتشار یافته: ۰
فرزند زمانه خود باش

گفت‌وگوی «جام‌جم» با میثم عبدی، کارگردان نمایش رومئو و ژولیت و چند کاراکتر دیگر

فرزند زمانه خود باش

نیازمندی ها