جام جم آنلاین - مقدمتاً عرض کنم که عاشورا یک صحنه کامل از زندگی اسلامی یک انسان است. در عاشورا همه ارکان اسلامی برای زندگی یک انسان و ابعاد معنوی و اخلاقی و اجتماعی جلوه گری میکند. در عاشورا دفاع هست، حمله هست، خشم هست، عشق هست؛ در عاشورا موعظه و تبلیغ و نصیحت هست، ترساندن و تهدید هست، همبستگی هست، ایثار هست، جهاد هست، شهادت هست، رسالت هست، توحید هست، همهچیز در عاشورا هست؛ راز و نیاز باخدا هم هست.
ما وقتیکه عاشورا را بهعنوان یک درس مطرح میکنیم نمیشود که این بعد را ندیده بگیریم. دعا از همه انسانها زیبا است، مخصوصاً از انسانی به عظمت امام حسین، آنهم در شرایطی به عظمت شرایط روز عاشورا، دعا علامت ضعف نیست، علامت قوت است. انسان با دعا کسب قدرت میکند، نیروی قلبی و روحی خودش را - که پشتوانه نیروی جسمی است - افزایش میدهد. دعا برای انسان راه را روشن میکند، انسان را از سردرگمی و حیرت نجات میدهد، علاوه بر اینها دعا محتوای ذهن دعاکننده را برای مستمع و مخاطب واضح و آشکار میکند. وقتی شما دعای کسی را گوش میدهید که باخدا حرف میزند میتوانید از دعای او، از خواهش او کشف کنید که این چگونه انسانی است، حقیر است یا عظیم است، کوتاه بین است یا بلندنظر و بلندهمت است، مؤمن است یا مردد است، دعا چیزی عجیبی است. لذا در طول تاریخ صدر و اول اسلام همهجا دعا هست. پیغمبر در جنگ بدر هم دعا کرد، در جنگ احد هم دعا کرد؛ یعنی دعا پیروزی و شکست نمیشناسد.
دعا یعنی ارتباط و اتکال انسان باخدا، آنوقتی هم که انسان در اوج قدرت و پیروزی است بازهم محتاج دعا است؛ باید باخدا حرف بزند، باید از خدا بخواهد. قرآن به پیغمبر ما دستور داد که «إِذَا جَاءَ نَصْرُ اللَّهِ وَالْفَتْحُ » وقتی یاری خدا رسید و پیروزی نصیب شد « وَرَأَیْتَ النَّاسَ یَدْخُلُونَ فِی دِینِ اللَّهِ أَفْوَاجاً » و دیدی که مردم دسته دسته و فوج به اسلام وارد میشوند، تازه « فَسَبِّحْ بِحَمْدِ رَبِّکَ وَاسْتَغْفِرْهُ » تازه اول انابه تو است، اول عرض نیاز تو به درگاه قادر متعال است. نمی شود که این عنصر و رکن اساسی در عاشورا ندیده گرفته بشود.
امام حسین (ع) از هنگامی که به این حرکت عظیم و تاریخساز دست زد تا آن لحظه آخر - که روی خاکهای گرم کربلا افتاده بود و لبان خشکش به هم میخورد - دعا کرد، در تمام مقاطع، حسین بن علی (ع) دعا کرد. دعای حسین (ع) در ماجرای عاشورا برای ما آموزنده است. یک روز در هنگامیکه هنوز خطری به عیان او را تهدید نمیکند دست به دعا بلند کرد « اللَّهُمَّ إِنَّکَ تَعْلَمُ أَنَّهُ لَمْ یَکُنِ الَّذِی کَانَ مِنَّا تَنافُساً فِی سُلْطَانٍ » باخدا حرف میزند؛ اما خدا این پیام را به تاریخ رساند. امروز همه دنیایی که از اسلام نامی شنیده است پیام این دعا را از دو لب گهربار حسین فاطمه (س) شنیده و باور کرده. خدایا تو میدانی که این حرکت ما، این سفر ما برای خاطر قدرتطلبی نبود، برای کسب جاه و مقام نبود، برای تو بود.
ظاهر این؛ دعاست. حقیقتاً هم دعاست. نباید خیال کرد که ائمه (ع) آنوقتی که دعا میکنند ظاهرسازی میکنند؛ نه! همان وقتی هم که امام سجاد (ع) یا امیرالمؤمنین (ع) در آن دعاهای سوزناک به خدا عرض میکنند که پروردگارا مرا ببخش، من تقصیرکارم، من در قبال وظایف الهی خود محتاج عفو توأم؛ همان وقت هم امام جدی حرف میزند، شوخی و تعارف ندارد! آنکسی که بهقدر علی بن الحسین (ع) معرفت دارد، میفهمد که عملی بهقدر عمل ایشان هم در پیشگاه خدا کم است! مجاهدتی به وزن مجاهدت علی بن ابیطالب (ع) هم در وزنه اعمال آدمی، یک وزن کامل نیست! اگر صدسال دیگر این بزرگواران گریه میکردند و عبادت میکردند و جهاد میکردند و به خلق خدا خدمت میکردند بازهم مشتاق عبادت بودند؛ زیرا که درگاه عبادت خدا، آنقدر بلند و گشاده است که حالا حالاها انسان نمیتواند - هیچ انسانی- خودش را مستغنی از عبادت و دعا بداند.
دعای امام حسین (ع) دعای جدی است، دعای حقیقی است، اما درعینحال چیزهای دیگری هم در این دعاها هست که برای ما مهم است...
برداشتی از خطبه نماز جمعه رهبر معظم انقلاب
1364.07.05
یک کارشناس روابط بینالملل در گفتگو با جامجمآنلاین مطرح کرد
در گفتگو با جام جم آنلاین مطرح شد
در گفتگو با جام جم آنلاین مطرح شد
در گفتگو با جام جم آنلاین مطرح شد