گفت‌وگو با بهزاد فراهانی، بازیگر و کارگردان تله‌تئاترهای تلویزیونی

نباید سر سفره غربی‌ها بنشینیم

بهزاد فراهانی از هنرمندان شناخته‌شده عرصه تئاتر و تلویزیون محسوب می‌شود. در سینما برخی نوشته‌ هایش همچون سفر سنگ، دستمایه فیلمسازی مثل مسعود کیمیایی قرار گرفته است.
کد خبر: ۱۱۶۰۳۹۴

در تلویزیون هم بارها نقش پدران و پدربزرگها دلسوز، شفیق و مقتدر ایرانی را در قالب شخصیتهای مختلف بازی کرده است. گل و قداره، پول، دزد و پری، خون و گل سرخ، مریم و مرداویج، دختری به نام آهو، طوطیا، شیدا، مظفرنامه، مدینه، پشتبام تهران و کتجادویی برخی از کارهای فراهانی در حوزه بازیگری و کارگردانی هستند. علاوه براین، او در تلهتئاترهای بسیاری نیز نقشآفرینی کرده که برخی آنها از جمله آثار شاخص تلویزیون در این حوزه است.

شما تلهتئاتر و تئاتر را در یک خانواده ارزیابی میکنید؟

واقعیت این است تلهتئاتر و تئاتر دو پدیده مجزا از هم هستند و قرابتی با هم ندارند ونباید با یکدیگر مقایسهشان کرد. تئاتر روی صحنه برای اجرا مختصات خاص خودش را دارد. اما تلهتئاتر بهواسطه دوربین در معرض دید مخاطب قرار میگیرد و چشم دومی حائل بین بازیگر و مخاطب است. اما در تئاتر صحنه، این چشم دوم وجود ندارد.

بنابراین تلهتئاتر قرابت بیشتری با سریالهای تلویزیونی دارد؟

بله، از یک خانواده هستند و قوم و خویشی نزدیکی با هم دارند.

شما سابقه چهار دهه بازی در تئاتر را دارید. بازی در تلهتئاتر برایتان چه جذابیتهایی دارد؟

برای من خیلی جذاب است. نکته قابل بحث در تلهتئاترهای تلویزیونی این است که از کارگردانهایی استفاده کنند که سواد این کار را دارند. برخی تلهتئاترها بابت بیدانشی کارگردانهای خودشان نتواستند آثار موفقی باشند.

در تیتراژ، تلهتئاترها معمولا از کارگردان هنری و کارگردان تلویزیونی نام برده میشود که دو شخص متفاوت این وظایف را انجام میدهند. دلیل چنین رویکردی در تلهتئاتر چیست؟

بهدلیل ساختار تلهتئاترها از دهه 40 چنین رسمی در تلویزیون وجود داشت. به یاد دارم در دهه 40 و 50 کارگردانهای تلویزیونی کاربلدی حضور داشتند که تسلط قابل تحسینی به کارشان داشتند. در اصل، کارگردان تلویزیونی وظایف خاصی به عهده دارد. مونتاژکردن، ایجاد ریتم و تمپو، مکثهای طولانی در برخی صحنههای مهم نمایش، زوم، زوم بک و غیره از جمله وظایف کارگردان تلویزیونی است. کارگردان هنری، وظیفه اصلیاش خلق این کار است و اگر این دوشغل در تلهتئاتر با هم هارمونی نداشته باشند کار خوبی را شاهد نخواهیم بود.

به نظر شما تلهتئاتر باید در همان صحنه نمایش ضبط شود یا در پلاتو و استودیو؟

تلهتئاتری که در استودیو ضبط میشود خیلی فضا و حس و حالش شبیه سریالهای تلویزیونی است. موقعی که میخواهیم تلهتئاتر را در صحنه نمایش کار کنیم برخی مسائل مثل اینکه با کمتر از چهار دوربین ضبط نکنیم باید رعایت شده باشد. به نظرم تلهتئاترهایی که در دهه 40 در تلویزیون به صورت زنده ضبط میشد خیلی حس و حالش به تئاتر نزدیک بود. چون با چهار دوربین کار میکردند و در ضمن مثل یک تئاتر واقعی مدتها بازیگران تمرین میکردند.

اوج دوران تلهتئاتر در تلویزیون به چه سالهایی مربوط است؟

اوج کارهای تلهتئاتری مربوط به دوران اواسط دهه 70 و اوایل دهه 80 است که نمایشهای جذاب تلویزیونی مثل سوزنبانان، دکتر فاستوس و ماهان معمار از تلویزیون پخش میشد ومخاطبان زیادی داشت و خیلی از بزرگان فعلی تئاتر، کارگردانی آنها را به عهده داشتند و البته شبکه چهار در این میان نقش موثری داشت.

از میان تلهتئاترهایی که به عنوان بازیگر و کارگردان کار کردهاید به کدام یک علاقه بیشتری دارید؟

تلهتئاترهایی نظیر در شاهراه که با بزرگانی مثل رقیه چهره آزاد و اکبر مشکین همبازی بودم. همه پسران من که ضمن بازی، کارگردانیاش را براساس متنی از آرتور میلر انجام دادم. پرومته در زنجیر، پالتو، بیرون جلوی در، همه پسران من، شب در حلبیآباد از جمله کارهای مهم در این عرصه هستند. البته در رادیو هم نمایشنامههای درخشانی بازی و کارگردانی کردم.

در سالهای اخیر نقش پدران و پدربزرگها مهربان و همراهی با فرزندان و نوهها را در سریالهای تلویزیونی خوب بازی کردهاید...

به کودکان علاقه خاصی دارم و نحوه ارتباط با کودک و روانشناسیشان را بخوبی بلدم. کودکان این روزگار قابل مقایسه با کودکان سالهای قبل نیستند و من تلاش کردم در حین کار با بچهها و والدینشان ارتباط عمیقی برقرار کنم و هنوز هم دوستشان دارم و ارتباط دوسویهای داریم و من هم بدون شائبه دانش و تجربیاتم را در اختیارشان قرار میدادم.

در کار آخرتان «نمایش مطرب» همچنان شیفتگیتان را به تئاترهای سنتی ایرانی حفظ کردهاید...

دلبسته این نوع تئاتر اصیل و با هویت ایرانی هستم. زیرا معتقدم باید اول راه رفتن را بیاموزیم و بعد برویم سراغ شرکت در دوهای استقامتی. در تئاتر هنوز هم، چه در عرصه درام نویسی و چه در حوزه کارگردانی به جاهای عالی و بزرگی نرسیده ایم. اما ادعایهای آنچنانی و بزرگ داریم. معتقدم اول باید تئاتر ملی و ایرانی رشد پیدا کند و با بهرهگیری از ریشههای خودمان به بالندگی برسیم و آن وقت است که میتوانیم مدعی اجراهای نمایشهای خارجی و مدرن باشیم. هنوز مهدی فتحی، عباس جوانمرد، شاهین سرکسیان، اکبر رادی و بهرام بیضایی یگانه وتک هستند. باید هنر ما از این نامها زیاد داشته باشد.

به نظر شما نسل جدید تئاتری و هنری توانستهاند ادامه دهنده شایستهای برای این بزرگانی که اشاره کردید، باشد؟

همیشه برای جوانها احترام قائلم. در بخش بازیگری در وضعیت خوب و امیدوارکنندهای قرار داریم. در بخش درامنویسی دارای ضعفهای عمدهای هستیم. بهتراست اینطور بگویم در برخی عرصهها کپیکار هستیم. در عرصه درامنویسی بجز چند چهره شاخص با خلأ روبهرویم. بیشتر جوانهای درامنویس حال حاضر ما سرقت ادبی انجام میدهند. ما اصلا نباید سر سفره غربیها بنشینیم. ممکن است لقمهای برداریم. اما نباید تمام روزیمان را از این سفره برداریم.

اعتلای تلهتئاتر

به نظرم برای اعتلای تلهتئاتر باید 30 مرکز استانی صداوسیما ملزم شوند هر ماه یک تلهتئاتر تولیدی داشته باشند. با این رویه ضمن رشد بیشتر تلهتئاتر، خیلی از هنرمندان تئاتر در شهرستانها مجال کار و معاش بهتر خواهند داشت. در ضمن با چنین رویهای سطح فرهنگی جامعه هم ارتقا مییابد.

هونام حقانی

newsQrCode
ارسال نظرات در انتظار بررسی: ۰ انتشار یافته: ۰
فرزند زمانه خود باش

گفت‌وگوی «جام‌جم» با میثم عبدی، کارگردان نمایش رومئو و ژولیت و چند کاراکتر دیگر

فرزند زمانه خود باش

نیازمندی ها