به حلب رسیدیم حوالی غروب بود. طبق برنامه باید فردا عصر در فرودگاه دمشق باشیم که عازم تهران شویم. خسته و کوفته برای زیارت به مقام راس‌الحسین(ع) رفتیم و زیارت عاشورا خواندیم.
کد خبر: ۱۱۵۵۵۶۳

راسالحسین(ع) یا به تعبیر محلیها مشهدُالنقطه همان دیر راهب مسیحی است که یک شب سر حضرت امام حسین(ع) در آن به امانت نزد راهب مانده بود. الان در همان محل زیاتگاه ساختهاند و دیر راهب حالا مسجد شده است.

صبح زود و بعد از نماز صبح راهی دمشق شدیم. قرار بود ساعت 6 عصر در فرودگاه دمشق باشیم. حوالی ظهر و هنگام نماز در حرم حضرت رقیه(س) بودیم و بعد برای زیارت وداع به زینبیه رفتیم و بعد هم برنامه ناهار؛ بعد از مدتها غذای ایرانی خوردیم. قورمهسبزی. بماند که سبزیهایش درست سرخ نشده و حبوبات هم از دونوع متفاوت بود و طبعا بعضیهاش کاملا پخته و نرم شده و بعضیهای دیگرش نیمپز یا نپخته مانده بود.

راهی فرودگاه شدیم. فرودگاه دمشق سالن اصلی داشت. ما به موقع رسیدیم ولی مشخص شد از ساعت 20 تا 22 پرواز انجام میشود. سراغ تابلوی اعلام پروازها رفتم. هیچ خبری از پرواز به ایران نبود؛ از ساعت ۱۷ تا ۲۲شب یک پرواز به نجف، بحرین و یک پرواز به بغداد بود. راهنما میگفت: از اینجا به کشورهای اروپایی هیچ پروازی نیست؛ اسم ایران را هم روی برد نمیآورند. داشتم به این فکر میکردم که پرواز به ایران باز هم با چراغ خاموش انجام میشود. پاسپورتها را تحویل گرفتیم و بعد از گرفتن کارتهای پرواز که به اسم شرکت شام وینگز ایرلاینز (Cham Wings Airlines) بود؛ وارد سالن ترانزیت شدیم.

بعد از تحویل بار دو خروجی وجود داشت؛یکی برای آنهایی که میخواستند روی پاسپورتشان مهر خروج نخورد و طبیعتا مهر ورود هم نخورده بود و دومی آنهایی که به صورت مسافرتی آمده بودند و مهر ورود خورده و باید مهر خروج میخوردند.

وارد سالن انتظار شدیم، چند فروشگاه کوچک محصولات سوری برای اینکه مسافرها دقیقه آخر سوغاتی بخرند باز بود. از متهسوری تا اسباببازیهای کوچک تا خوردنیها که البته همهشان چند برابر بیرون حساب میکردند.

بالاخره ساعت 21 و 30 دقیقه هواپیمای ایرباس ۳۱۰ به زمین نشست و مسافران ایرانی از سالن ورود به فرودگاه خارج شدند. بعد از نیم ساعت یکی آمد و صدا کرد: «مسافرای پرواز ایرانی سوار شن.»

پرواز برگشت ماهان بود و شرکت سوری تنها کارت پرواز داده بود. ورود به هواپیمایی با مسافران، خدمه و خلبان ایرانی نوید این بود که تا چند ساعت دیگر در فرودگاه امام خمینی ایران به زمین مینشینیم و سفر به کشور زیتونهای زخمی و سرخ به پایان میرسد.

سیدمجتبی مومنی

روزنامهنگار

newsQrCode
ارسال نظرات در انتظار بررسی: ۰ انتشار یافته: ۰
فرزند زمانه خود باش

گفت‌وگوی «جام‌جم» با میثم عبدی، کارگردان نمایش رومئو و ژولیت و چند کاراکتر دیگر

فرزند زمانه خود باش

نیازمندی ها