جام جم آنلاین گزارش میدهد
ربوکاپ، پلیسی آهنی بود که زمانی یک افسر پلیس وظیفهشناس به نام آلکسمورفی بود. این مامور در جریان یک ماموریت، با حادثه تلخی روبهرو میشود که او را تا سرحد مرگ میبرد. بخش اعظم بدن افسر پلیس سوخته و از بین میرود. اما روسای مافوق او، طی یک جراحی بینظیر دوباره او را به حیات برمیگردانند. اما اینبار او یک موجود آهنی است که قلب یک انسان را در وجود خود دارد.
کمپانی مترو گلدوین مهیر نسخه تازه ربوکاپ را با هزینهای 80 میلیون دلاری تهیه میکند. این کمپانی روی جنبه انسانی داستان تاکید کرده و میگوید وجه علمی ـ تخیلی و حادثهای آن در درجه دوم اهمیت قرار دارد. اما انتخاب بلامکامپ برای کارگردانی این درام انسانی، کمی عجیب به نظر میرسد.
او قبل از این «منطقه 9» و «چاپی» را ساخته که هر دو حال و هوایی اکشن و ماجراجویانه و علمی ـ تخیلی داشتهاند. در هیچیک از این فیلمها، وجه انسانی داستان بر وجه اکشن آن غلبه نداشته است! با این حال، خود فیلمساز هم به جنبه انسانی ربوکاپ تازه اشاره کرده و گفته فیلم مورد نظر کمپانی مترو را کارگردانی خواهد کرد.
نشریه هالیوود ریپورتر در این میان، روی نقش مهم جاستین رودس تاکید میکند. به نوشته این نشریه سینمایی، فیلمنامه رودس تمام چیزهایی را که کمپانی مترو به دنبال آن است، در خود خواهد داشت، اما این فیلمنامه هنوز نوشته نشده است! رودس فیلمنامه خود را تا حدود دو ماه دیگر، تحویل تهیهکنندگان آن خواهد داد.
در همین حال، منتقدان در این باره صحبت میکنند که اد نیومیر و مایکل ماینر، نویسندگان فیلمنامه نسخه اصلی ربوکاپ هستند که سال 1987 روی پرده سینماهای جهان رفت! آنها میگویند بسیار باعث تعجب است که تهیهکنندگان فیلم، فیلمنامه دو نویسنده اصلی را قبول نکرده و به کار فیلمنامهنویس دیگری اعتماد کردهاند. نکته جالبتر این که رودس گفته فیلمنامه اش به داستان و حال و هوای نسخه اصلی وفادار خواهد ماند!
تحلیلگران سینمایی از نسخه اصلی به عنوان یک اثر کلاسیک اکشن و علمی - تخیلی اسم میبرند. این فیلم را پل ورهوون کارگردانی کرد. موجود نیمه انسان/ ماشینی که داستان فیلم او ارائه کرد، توجه فراوان منتقدان و تماشاگران را به خود جلب کرد. نکته مهم در داستان فیلم، تلاش بیوقفه ربوکاپ برای یادآوری خاطرات انسانیاش (و کوشش برای فراموش نکردن آنها) بود.
در کنار این موضوع، او تلاش گستردهای برای مقابله با نیروهای دولتی و حکومتی فاسد شهر دیترویت میکند. این همان چیزی است که تماشاچی معمولی سینما، به شدت دوست دارد و طرفدار آن است. تماشاگران سینما همیشه روی پرده سینما به دنبال قهرمانی بودهاند که با مظاهر رسمی فساد مقابله و مبارزه کند.
ربوکاپ فقط روی پرده سینماها خودش را به رخ نکشید. موفقیت 54 میلیون دلاری فیلم در جدول گیشه نمایش سینماهای آمریکای شمالی، راه را برای یکسری تولیدات دیگر باز کرد که کاراکتر پلیس آهنی را در مرکزیت خود داشت. رسانه تلویزیون بهره زیادی از این موضوع برد. در کنار یک مجموعه 13 قسمتی، یک مینیسریز هم از داستان ربوکاپ تولید شد. دو مجموعه انیمیشنی هم برای مخاطب کودک و نوجوان ساخته شد و روی آنتن رفت.
دنیای کتاب هم از ربوکاپ بینصیب نماند! یک مجموعه داستان مصور از ماجراجوییهای پلیس آهنی، روی پیشخوان کتابفروشیها قرار گرفت. این در حالی بود که بازی ویدئویی ربوکاپ هم شهرت بالایی در بین دوستداران بازیهای کامپیوتری پیدا کرد.
دوبارهسازی یک دوبارهسازی؟
جالب است که کمپانی مترو گلدوین مهیر سال 2014 دست به دوبارهسازی روبوکاپ زد. این کمپانی که تلاش داشت این مجموعه فیلم را احیا کند، وظیفه کارگردانی نسخه را به دست خوزه پادیلا، فیلمساز غیرمتعارف برزیلی سپرد. در آن زمان پادیلا محبوبیت زیادی بین کمپانی های بزرگ فیلمسازی داشت.
جوئل کینامان نقش پلیس آهنی فیلم را بازی کرد، اما این نسخه نتوانست ادای دین خوبی به اثر کلاسیک آن باشد. همین نکته باعث شد تا کمپانی مترو دو سال قبل از ماینر و نیومیر بخواهد یک فیلمنامه تازه برایش بنویسند.
شکستی برای ربوکاپ
دو قسمت دیگر به دنبال موفقیت نسخه اصلی ربوکاپ تولید و به روی پرده سینماها رفت. اما هیچ یک از این دو فیلم نتوانست موفقیت کلان نسخه اصلی را تکرار کند و خیلی زود، به دست فراموشی سپرده شد. حتی فیلمنامه یکی از آنها را فرانک میلر نوشته بود. این دوفیلم نهتنها نظر مثبت منتقدان را جلب نکرد، بلکه در جدول گیشه نمایش هم شکست سخت تجاری خورد.
کیکاووس زیاری
سینما
جام جم آنلاین گزارش میدهد
جام جم آنلاین گزارش میدهد
در گفتگو با جام جم آنلاین مطرح شد؛
در یادداشتی اختصاصی برای جام جم آنلاین مطرح شد
یک فعال سیاسی:
یک نماینده مجلس:
در گفتوگوی «جامجم» با استاد حوزه و مبلغ بینالملل بررسی شد
گفتوگو با موسی اکبری،درخصوص تشکیل کمپین«سرزمین من»وساخت و مرمت۵۰خانه در منطقه زنده جان