واکنش کشورهای جهان در مجمع عمومی سازمان ملل متحد در تصویب همان قطعنامه که باوجود تمام تهدیدهای آمریکا صورت گرفت، نشان داد آمریکا تا چه اندازه منزوی شده است، اما چرا آمریکا حاضر است تا این اندازه برای رژیم صهیونیستی هزینه کند؟ این پرسش را با دکتر سیدحامد موسوی، عضو هیأت علمی مطالعات منطقهای دانشگاه تهران در میان گذاشتیم.
به نظر میرسد ایالات متحده آمریکا در حمایت بیدریغش از رژیم صهیونیستی در انزوا قرار گرفته است. آمریکا تا کجا حاضر است برای این رژیم اشغالگر هزینه کند و اساسا چه منافعی در حمایت از اسرائیل دارد؟
آمریکا سالهاست که این گونه برای رژیم صهیونیستی هزینه میکند. آمریکا از ابتدای شکلگیری اسرائیل بیش از 130 میلیارد دلار کمک مالی مستقیم به این رژیم کرده است. این رقم بدون احتساب تورم است و اگر تورم را حساب کنیم، مسلما این رقم بسیار بیشتر است.از سوی دیگر، آمریکا هزینههای دیپلماتیک و سیاسی زیادی برای اسرائیل پرداخته و از اوایل دهه 70 میلادی تاکنون 43 بار برای حمایت از اسرائیل از حق وتو استفاده کرده است. این رقم بیش از نصف وتوهای آمریکا در شورای امنیت سازمان ملل است. آمریکا هزینههای دیگری نیز داشته که علنی و عریان نبوده، اما بسیار مهم و جدی است.
چه هزینههای دیگری هست که اهمیتی بیشتر از حمایت مالی و سیاسی دارد؟
ژنرال دیوید پترائوس، فرمانده سابق نیروهای آمریکایی در عراق و افغانستان و رئیس سابق سازمان سیا، یکی از مسئولان رده بالای آمریکایی بود که به این موضوع علنا اعتراف کرد. او چند سال پیش در سنای آمریکا تیتر وار عنوان کرد که هزینههای اسرائیل برای آمریکا چقدر سنگین بوده است. او گفت، این هزینهها کشورهای متحد آمریکا همچون عربستان، اردن و مصر را در منطقه تضعیف میکند، چون این کشورها به عنوان حامیان و شرکای آمریکا در جهان اسلام شناخته میشوند. آنها مایلند خود را قهرمانان آرمان فلسطین معرفی کنند و وقتی آمریکا چنین تصمیمهایی میگیرد، این کشورها سپر بلا میشوند و مورد انتقاد قرار میگیرند که چگونه داعیه تلاش برای تحقق آرمان فلسطین را دارند و با وجود سیاست ضدفلسطینی آمریکا بیهیچ واکنشی همچنان متحدش باقی ماندهاند.
افزون بر این، با تصمیم اخیر آمریکا، چهره رهبران کشورهای اسلامی متحدش مخدوش شده است، اما آمریکا همچنان به این سیاست حمایتی از اسرائیل ادامه میدهد حتی اگر لازم باشد قطعنامه شورای امنیت را که بر آن اجماع جهانی شده، وتو کند.
چرا آمریکا برای ادامه این سیاست تا این اندازه پافشاری میکند؟
دوستداران رژیم صهیونیستی در آمریکا اعتقاد دارند این کشور یک متحد استراتژیک برای آمریکا در خاورمیانه محسوب میشود و به آمریکا برای تحمیل نظم دلخواهش جهت تأمین منافع آمریکا در خاورمیانه کمک میکند؛ چیزی شبیه نقشی که شاه پیش از انقلاب در منطقه بازی میکرد. در آمریکا واقعگراها این موضوع را به چالش میکشند و میگویند به فرض که اسرائیل متحد استراتژیک آمریکا در خاورمیانه بوده، این همکاری فقط مربوط به دوره جنگ سرد میشد که اسرائیل، آمریکا را قانع کرده بود با نفوذ شوروی در خاورمیانه مبارزه میکند و متحدان شوروی در خاورمیانه مثل سوریه و مصر پیش از دوره جمال عبدالناصر را شکست میدهد. در آن شرایط، دستکم آمریکا منطقی برای کمکهایش به اسرائیل داشت.
به نظر میرسد این استدلال چندان محکم نیست و جای بحث دارد.
پس از شکلگیری اسرائیل و جنگهایی که با اعراب راه انداخت پای شوروی به خاورمیانه باز شد؛ یعنی رژیم صهیونیستی در دوره جنگ سرد، آتشنشان آتشی بود که خود در منطقه روشن کرده بود. برای مثال مصر پس از جنگ سوئز در سال 1956 به سوی اتحاد با شوروی حرکت کرد. بنابراین حتی چنین استدلالی که اسرائیل در دوران جنگ سرد برای آمریکا آوردهای داشته، قابل بحث است، اما در دوران پساجنگ سرد شکی نیست که هزینههای اسرائیل برای آمریکا بیشتر از فوایدش بوده است. در این دوران، اسرائیل در اکثر جنگهایی که آمریکا در خاورمیانه داشت، حتی مشارکتی جزئی نداشت؛ چه جنگ خلیج فارس اول در سال 1991، چه حمله به افغانستان در سال 2001، چه حمله به عراق در سال 2003 و چه در جنگ اخیر سوریه. در هیچ یک از این جنگها اسرائیل نتوانست نقشی ایفا کند، چراکه اسرائیل وجهه بدی در خاورمیانه دارد و در همه این جنگها خود آمریکا درخواست کرد، اسرائیل وارد ائتلاف نشود چون ائتلاف به هم میخورد. در نتیجه، صهیونیستها آوردهای جز هزینه برای آمریکا ندارند.
با این استدلال، تداوم رابطه را چگونه توجیه میکنند؟
روابط کشورها از منظر علوم سیاسی و روابط بینالملل براساس منافع است، اما روابط آمریکا و اسرائیل از این قانون روابط بینالملل مستثناست. به روابط آمریکا و اسرائیل، روابط خاص میگویند.
چرا آمریکا خود را از شر این رابطه خاص با صهیونیستها رها نمیکند؟
پاسخهای گوناگونی برای این پرسش وجود دارد. گرچه از دید واقعگرایان اسرائیل نهتنها منافع آمریکا را تامین نمیکند، بلکه آن را به خطر میاندازد، اما باید این واقعیت را بپذیریم که اسرائیل یک لابی قوی در آمریکا دارد. ترامپ ابتدا که نامزد ریاست جمهوری شده بود، میگفت در بحث اسرائیل و فلسطین باید بیطرف باشیم و نباید از اسرائیل جانبداری کنیم، اما بعد که وارد فضای انتخاباتی شد و صهیونیستها و گروههایی مثل ایپک از آن حمایت کردند، سیاستهای ترامپ به کلی تغییر کرد. توجه کنید که در این کارزار انتخابات آمریکا کسانی مثل شلدن ادلسون، میلیاردر صهیونیستی - آمریکایی از ترامپ حمایت کردند. ادلسون به تنهایی 100 میلیون دلار به ترامپ کمک کرد.از سوی دیگر، اونجلیکالها که گروهی مذهبی در آمریکا با عقاید خاص به شمار میروند، در مسائل سیاسی از صهیونیستها حمایت میکنند. این گروه در ماجرای انتقال سفارت نقش مهمی داشت و یکی از دلایل اصلی پیروز شدن ترامپ در انتخابات هم آنها بودند. نگاه آنها به انتقال سفارت ایدئولوژیک است.
بسیاری از سیاستمداران وعدههای خود را به تعویق میاندازند یا از انجامش سرباز میزنند. چرا ترامپ در نخستین سال ریاست جمهوریاش، جای پیروی از بیشتر اسلاف خود، وعده انتخاباتیاش را عملی کرد؟
اتفاقا ترامپ بسیاری از وعدههای داخلی را که در دوران انتخابات داد، نتوانست اجرایی کند، مثل اصلاح قانون مالیاتی، دیوار حائل با مکزیک و توقف طرح اوباماکر. برای همین دست به سادهترین اقدام زد. در حال حاضر ترامپ وجهه خوبی در داخل آمریکا ندارد. او حتی در انتقال سفارت علنا اعلام کرد که این موضوع را وعده داده بود و حالا عملیاش کرده است. این سیاست ترامپ برای راضی نگهداشتن اونجلیکالها بود که یکی از چهرههای برجسته آنها یعنی مایک پنس به عنوان معاون رئیسجمهور آمریکا در کابینه ترامپ حضور دارد. معمولا وقتی رئیسجمهور آمریکا قصد دارد موضع سیاست خارجی آمریکا را اعلام کند، وزیر امور خارجه پشت سرش میایستد، اما میبینیم که در اعلام این موضوع، به جای تیلرسون، مایک پنس پشت سر او ایستاده بود. علنا احساس میشد که ترامپ در حال اعطای امتیاز به آنهاست.
اونجلیکالها چرا حمایت از رژیم صهیونیستی را در دستور کار قرار دادهاند؟
اونجلیکالها معتقدند برای ظهور دوم حضرت مسیح(ع) شرایط سرزمین مقدس باید مانند زمان ظهور اول باشد و چون در آن زمان یهودیان در بیتالمقدس زندگی میکردند، اونجلیکالها شکلگیری اسرائیل و حفظش را در راستای تعجیل در ظهور حضرت مسیح(ع) میدانند.
در یادداشتی اختصاصی برای جام جم آنلاین مطرح شد
در یادداشتی اختصاصی برای جام جم آنلاین مطرح شد
سید رضا صدرالحسینی در یادداشتی اختصاصی برای جام جم آنلاین مطرح کرد
در یادداشتی اختصاصی برای جام جم آنلاین مطرح شد
در استودیوی «جامپلاس» میزبان دکتر اسفندیار معتمدی، استاد نامدار فیزیک و مولف کتب درسی بودیم
سیر تا پیاز حواشی کشتی در گفتوگوی اختصاصی «جامجم» با عباس جدیدی مطرح شد
حسن فضلا...، نماینده پارلمان لبنان در گفتوگو با جامجم:
دختر خانواده: اگر مادر نبود، پدرم فرهنگ جولایی نمیشد