در این آمار، تعداد بیخانمانهای آمریکایی دقیقا 742 هزار و 553 نفر برآورد شده است که این روند، باعث ایجاد واکنشهای متفاوتی در میان نهادهای مدنی و جوامع مدافع حقوق فقرا در این کشور شده و برخی نگرانیها از آینده معیشتی آنها میتواند به عنوان اصلیترین چالش اقتصادی ترامپ در دوران باقی مانده ریاستجمهوری وی باشد.
در تحقیق انجام شده از دلایل بروز چنین شرایطی برای آمریکاییها آمده است، ناتوانی دولت در بازسازی مناطق توفان زده و همچنین نبود هماهنگی دقیق در میان دستگاههای مسئول در این کشور باعث شده، بحران مسکن در مناطق غربی ایالات متحده آمریکا ایجاد شود و در نهایت رکورد جدیدی از بیخانمانهای آمریکایی ثبت شود.
از سوی دیگر، بن کارسون، وزیر مسکن و شهرسازی ایالات متحده آمریکا درباره مشکل بیخانمانها میگوید: مشکل فقرا و بیخانمانها مربوط به یک منطقه و یک ایالت در آمریکا نیست بلکه کل کشور در این زمینه باید تلاش کند، به این دلیل که آمارها نگرانکننده شده و میتواند در آینده نزدیک تبدیل به بحران شود.
یک شب، 549928 نفر بیخانمان
بررسیهای انجام شده از آخرین تعداد بیخانمانهای ایالات متحده آمریکا، بیانگر آن است که تنها در یک شب، 549 هزار و 928 نفر بیخانمان در گوشه وکنار سرزمین رویاها سربه بالین گذاشته و خوابیدهاند. نکته جالب این جاست که از این تعداد، 32 درصد بدون هرگونه سرپناه و امکان اولیه زندگی میکنند و باقی در پناهگاههای دولتی یا خصوصی (گرمخانهها) خوابیدهاند.
از سوی دیگر، بررسی آمار ارائه شده، این واقعیت تلخ را نمایان میکند که بیش از یک پنجم افراد بیخانمان یعنی 22 درصد کل این بخش جامعه آمریکا را کودکان تشکیل میدهند و 9 درصد هم بین 18 تا 24 سال هستند و 69 درصد هم بالاتر از 24سالگی را بدون خانه و زندگی تجربه میکنند.
آمارهای نگرانکننده از بیخانمانهای واقعی
براساس آمارهای ارائه شده، از کل تعداد بیخانمانهای ایالات متحده 355 هزار و 212 نفر واقعا بیخانمان هستند، به این معنی که هیچ امکانات یا سرپناهی در اختیار ندارند که روزگارشان را در شأن و جایگاه انسانی سپری کنند. این درحالی است که واقعیت نگرانکنندهتر در میزان و تقسیمبندی این گروه از بیخانمانهاست، به صورتی که 89 درصد بخش یاد شده در سنین بالای 24 سال یعنی طلاییترین دوران زندگی که میتوانند برای اقتصاد کشور مفید باشند، قرار گرفتهاند و عاملی نگرانکننده در اقتصاد ایالات متحده شناخته شدهاند. از 11 درصد باقی مانده، 10 درصد در میانگین سنی 18 تا 24 سالگی قرار دارند و یک درصد باقی مانده کمتر از 18 سال دارند.
برخی کارشناسان مسائل اجتماعی معتقدند، نگران کنندهترین بخش این ماجرا مربوط به خانوادههای بیخانمان دارای فرزند است که براساس آمارهای ارائه شده، 194 هزار و 716 نفر یعنی 35 درصد جمعیت بیخانمانهای آمریکا تعیین شدهاند، اما مشکل اصلی اینجاست که 60 درصد مجموع این خانوادهها کمتر از 18 سال، 32 درصد بیش از 24 سال و 8 درصد 18 تا 24 سال دارند.
تعداد بیخانمانها باید بیشتر باشد
جان پارونسکی، رئیس کانون مبارزه با فقر و بیخانمانی میگوید: تعجب میکنم چرا تعداد بیخانمانهای ایالات متحده این قدر است، به این دلیل که نشانهها حکایت از افزایش فقر و توسعه بیخانمانی در این کشور دارد. به همین دلیل مشکلات باید بیش از امروز میبود.
پارونسکی میافزاید: مشاهدات و برآوردها از تعداد افراد بیخانمان این گونه است که اغلب این افراد در چادرها و کاروانها زندگی میکنند که کمتر به چشم میآیند. این افراد بدون خانه و کاشانه هستند و دولت باید برای رفع معضل و نگرانی آنها فکری اساسی داشته باشد. در شهر نیویورک نرخ رشد تعداد بیخانمانها نسبت به سال قبل 1/4 است که بیش از یک سوم آنها آفریقایی آمریکاییها هستند. این فعال مدنی تاکید میکند: تناقض توسعه اقتصادی با افزایش تعداد بیخانمانها به این دلیل است که مسئولان، توجهی به نرخ افزایش قیمت مسکن در مقابل افزایش دستمزدها ندارند، درحالی که هر روز شاهد کاهش توان خرید مردم هستیم و میبینیم که روند افزایش بیخانمانها سرعت گرفته است.
وی با اشاره به روند افزایش نرخ دستمزد در ایالات متحده میگوید: از اوایل سال 1973 میلادی، نرخ دستمزدها 74/16دلار بوده که پس از مدتها سال گذشته این رقم با کمی بیش از یک دلار به ازای هر ساعت افزایش به رقمی معادل 86/17 دلار رسید درحالی که برای نرخ اجاره بهای یک اتاق در شهرهای مختلف آمریکا شاهد افزایش حداقل 35 درصدی بودیم. به عنوان مثال اجاره یک اتاق در نیویورک 29/27 دلار و در لسآنجلس 98/22 دلار است.
پارونسکی معتقد است، با درنظر گرفتن این که روند تولید مسکن از میزان نیاز بازار بخصوص در مسکنهای ارزانقیمت عقبمانده است، باید مسئولان برنامهریزی دقیقتری برای کنترل این فرآیند ارائه کنند. به عنوان مثال در ایالت کالیفرنیا سالانه نزدیک 180 هزار مسکن جدید نیاز داریم ولی تنها 80 هزار واحد تولید میشود.
گسترش فقر با وجود رشد اقتصادی
در این زمینه پیتر لین، رئیس آژانس بیخانمانهای لسآنجلس میگوید: اگرچه شاخصهای اقتصادی و شعارهای تبلیغاتی دولت ترامپ به ظاهر رونق در کشور ایجاد کرده، اما واقعیت این است که تعداد بیخانمانهای آمریکا زیر سایه این تبلیغات گسترده 7/0 درصد نسبت به سال گذشته رشد کرده و هیچ برنامهای برای کنترل آن ارائه نشده است.
لین میافزاید: رشد شاخصهای اقتصادی، نماد خوب و مناسبی برای بهبود معیشت خانوادههاست، اما لازم است کارشناسان به این نکته توجه داشته باشند که این روند چه تاثیری بر بازار مسکن و افزایش اجاره بها خواهد داشت، به این دلیل که نرخ دستمزد اغلب مشاغل ساده نمیتواند پاسخگوی این روند باشد و قطعا عاملی برای افزایش تعداد بیخانمانها خواهد شد. رئیس آژانس بیخانمانهای لسآنجلس معتقد است، واقعیت پنهان فقر و بیخانمانها در جامعه آمریکا از سوی مسئولان دیده نشده و همین روند باعث شده، بسیاری از سیاستهای اقتصاد نتایج معکوس در واقعیت زندگی مردم داشته باشد، به صورتی که طی یک سال گذشته، تنها در لسآنجلس بر تعداد افراد بیخانمان 55 هزار نفر افزوده شده است.
این فعال مدنی میافزاید: بیتوجهی به آمارهای واقعی از سوی سیاستگذاران دولت باعث میشود، تصویر دقیقی از آمار ملی فقر و تعداد بیخانمانها در جامعه آمریکایی نداشته باشیم و همین شرایط میتواند باعث خروج از مسیر اصلی یعنی کاهش تعداد فقرا باشد. دقیقا مثل اتفاقی که امروز در جامعه و اقتصاد آمریکا روی داده است.
لین درباره سیاستهای اقتصادی دولت مرکزی میافزاید: شاید انتشار اخبار بهبود اقتصادی و همچنین افزایش میزان مشاغل در برخی موارد به عنوان دستاوردهای اقتصادی دولت ترامپ یا هر دولت دیگر باشد، اما نکتهای که تاکنون به آن توجه نشده، تبعات و آثار سیاستهای کلی در بخشهای مختلف آمریکاست، چون چارچوب اقتصادی و پتانسیلهای موجود در مناطق مختلف آمریکا متفاوت است و همین موضوع میتواند بعضا باعث بروز چالش بیشتر شود. این فعال مدنی میگوید: سیاستهای جدید مالیاتی ترامپ برای ایجاد اشتغال و رونق اقتصادی در واحدهای تولیدی عنوان شده، اما آیا تاکنون سوال شد در مناطقی که اصولا شرکتی برای جذب نیروهای کار وجود ندارد، چطور این روند میتواند به کاهش فقر و بیخانمانها کمک کند؟ مگر نه این که وقتی تقاضای نیروی کار در کلانشهرها افزایش یابد، مهاجرت و حاشیه نشینی هم در آن منطقه افزایش مییابد؟
وی معتقد است، سیاستهای غیر اصولی در اقتصاد آمریکا باعث شده تا امروز، با وجود مثبتشدن برخی شاخصهها شاهد روند افزایشی تعداد بیخانمانها در جامعه آمریکا باشیم. این نکتهای است که واقعیت اقتصاد آمریکا و شرایط زندگی مردم این کشور را بیان میکند.
لین تاکید کرد: دولت هر دوسال یکبار با استفاده از نیروهای داوطلب اقدام به سرشماری افراد بیخانمان میکند، به این ترتیب که تمام خیابانها و پارکها مورد بازرسی قرار میگیرد و آماری تهیه میشود تا پس از راستیآزمایی به تعداد افرادی که در اقامتگاههای موقت زندگی میکنند و شبها به کمپهای بیخانمانها مراجعه میکنند، افزوده شود. در این میان مشکلات و خطا بسیار بالاست چون در برخی مناطق ساعتی به تعداد افراد بیخانمان افزوده میشود.
3 دهه بدون چشمانداز مثبت
باب ارلنبوش، یکی از فعالان مدنی که موسسه پایان خانه به دوشی را در شهر لسآنجلس مدیریت میکند، با اشاره به مدت فعالیتش میگوید: من از سال 1980 میلادی موسسه یاد شده را برای کاهش بیخانمانها در لسآنجلس اداره میکنم، اما تاکنون نه تنها دستاورد مشخصی نداشتم بلکه هر روز با موج تازهای از بیخانمانها روبهرو شدهام.
ارلن بوش میافزاید: تبلیغات مختلف اقتصادی و همچنین انتشار اخبار مربوط به رونق اقتصادی در بخشهای مختلف این شهر، عاملی است برای جذب نیروی کار از دیگر نقاط آمریکا درحالی که این فقط یک سراب اقتصادی است که میتواند عاملی برای گسترش فقر مهاجران باشد چون یک درصد ثروتمند جامعه همواره پولدارتر میشوند و فقرا روز به روز به سطوح پایینتر اقتصادی سقوط میکنند.
این فعال مدنی معتقد است، قوانین برای ثروتمندان بسیار مناسب هستند درحالی که هیچ توجهی به تأثیر این قوانین در اقتصاد خانوادههای متوسط ندارند. به عنوان مثال، اکنون شاهد اجرای سیاست کاهش مالیات برای توسعه اشتغالزایی و جذب نیروی کار بیشتر در آمریکا هستیم، اما هیچ توجهی به این نکته نشده که چنین سیاستی باعث افزایش قیمت تمام شده بسیاری از محصولات خواهد شد، چون نیروی کار کافی برای جذب نیست و کارفرمایان برای دستیابی به نیروی کار مناسب، مدام مشغول افزایش حقوق پیشنهادی هستند.
رشد اقتصادی بدون بهبود زندگی
سارا کیمبرلین، تحلیلگر ارشد مرکز بودجه و سیاستگذاری ایالت کالیفرنیا درباره روند افزایش بیخانمانها در این کشور میگوید: با توجه به شرایط موجود، بهبود شرایط اقتصادی و روند افزایشی تولید ناخالص ملی هیچ تأثیر قابل ملاحظهای در قدرت اقتصادی خانوادههای آمریکایی نداشته، بلکه باعث ضعیفتر شدن آنها شده است.
کیمبرلین میافزاید: رشد و توسعه اقتصادی در کشور، باعث افزایش هزینههای جاری خانوادهها شده است. به عنوان مثال در کالیفرنیا بالاترین نرخ فقر یعنی 4/20 درصد طی سال گذشته میلادی ثبت شده است که میتواند در آینده مشکلات بیشتری در اقتصاد آمریکا ایجاد و زمینه بروز بحرانهایی را فراهم کند، درحالی که دولت مرکزی برنامههای مناسبی برای کنترل این روند ارائه نکرده است. این تحلیلگر ارشد اقتصادی میگوید: دو دهه پیش، سیاستهای مسکن ارزانقیمت دولت توانست، مانع افزایش تعداد بیخانمانها باشد اما رفته رفته سیاستهای اقتصادی غیر منطقی دولتهای آمریکا باعث شده تا روند افزایش بیخانمانها را شاهد باشیم، به این ترتیب که قدرت خرید و اجاره کاهش یافت و ناخودآگاه به تعداد افراد کنار خیابان افزوده شد. وی با اشاره به سیاستهای مالیاتی دولتهای مختلف میافزاید: سیاستهای مالیاتی و یارانههای ارائهشده دولت برای بخشهای مختلف جامعه همواره به نفع ثروتمندان بوده است. به عنوان مثال در بخش مسکن میبینیم سیاستهای اخیر به گونهای بوده که ثروتمندان دوبرابر بیشتر از اقشار نیازمند ، یارانههای مسکن از دولت دریافت کردهاند و همین نکته باعث شده تعداد بیشتری از آمریکاییهای قشر متوسط آواره کوچه و خیابان شده باشند، به صورتی که مثلا در اغلب مناطق ثروتمندنشین، ساکنان برای جلوگیری از مهاجرت بیخانمانها در کوچه و خیابان مناطق یاد شده از مسئولان محلی تقاضا کردهاند، دور منطقه حصار کشیده شود.
عماد عزتی
اقتصاد
در یادداشتی اختصاصی برای جام جم آنلاین مطرح شد
یک کارشناس روابط بینالملل در گفتگو با جامجمآنلاین مطرح کرد
در گفتگو با جام جم آنلاین مطرح شد
در گفتگو با جام جم آنلاین مطرح شد