این درحالی است که اگر برای آنها شرایط کارآفرینی و حضور در صنعت کشور فراهم شود، بسیاری از مشکلات کشور برطرف خواهدشد؛ مشکلاتی که رهبری در بخش صنعت از آن به عنوان آفت مونتاژکاری نام بردهاند.
حضور نیافتن نخبگان در صنعت و البته مراکز مهم تصمیمگیری یکی از گلایههای ثابت نخبگان در ایران است، نبود نخبهباوری در بسیاری از نهادها آنها را دلزده و صنعت ایران را خالی از هر نوع خلاقیت و پویایی میکند، هرچند بسیاری از این نخبگان با وجود همه نامهربانیها به کار دل بستند و پای وعدهها ننشستهاند.
همین است که صحبتهای مقام معظم رهبری، نور امید دوبارهای را در دلشان روشن کرده تا شاید دوباره نهادهای تصمیمگیر و البته صنایع کشور، راه را برای خلاقیت آنها باز کند.
نخبگانی که در انتظار میدوند
محمد سالاری نسب، یکی از این استعدادهای درخشان است که به جامجم میگوید به جای «منتظر نشستن» در حال «منتظر دویدن» است. تعبیر جالبی که او سرلوحه کارش قرار داده است. او که مهندس مکاترونیک و برگزیده جشنواره خوارزمی سال 90 است در دیدار با رهبری، دغدغههایش را مطرح کرده است.
سالارینسب میگوید: شعار «ما میتوانیم» حالا تبدیل شده است به «ما توانستیم» به طوری که آن فضا به واقعیت پیوسته و در این رابطه مصادیق بسیاری وجود دارد و دیگر نیازی به اثبات اینکه ما میتوانیم و به ما اعتماد کنید، نداریم.
وقتی از مشکلاتش میپرسیم، میگوید: انتقادات در این حوزه زیاد است، اما راهکار ما در رابطه با مشکلات پیشرو این بود که یک حدیث را سرلوحه کارمان قرار دادیم. «به عزت و جلالم سوگند امید هر کسی را که به غیر از من دل ببندد، ناامید میکنم.»
سالارینسب میگوید، چندباری در کار ناامید شد، اما همین حدیث باعث شد با بضاعت کم و مشکلات فراوان کارش را آغاز کند؛ کاری که اتفاقا به سرانجام مناسبی هم ختم شد.
سالارینسب معتقد است بجز بنیاد نخبگان و معاونت علمی، نگاه درستی از سوی نهادهای دیگر به استعدادهای درخشان نمیشود.
او به جامجم میگوید: نگاه اغلب نهادها به شرکتهای دانشبنیان مانند بنگاههای اقتصادی است. شاید چندان به عزت و استقلال اقتصادی و علمی که هدف غایی شرکتهای دانشبنیان است، توجهی نمیشود. بعضی اوقات برخوردها چنین استنباطی را به ذهن متبادر میکند.
او به صحبتهای امام خمینی(ره) هم اشارههایی میکند و میگوید: فرمایشی از حضرت امام(ره) هست با این عنوان که «اگر بخواهید میتوانید.»
اما این گفته قسمت دومی دارد که کمتر مورد توجه قرار میگیرد، در قسمت دوم میفرمایند «در سیر و سلوک هم همین موثر است که اگر بیدار شوید، میخواهید.»
ایشان این جمله را تشریح میکنند که شما بیدار شوید و ببینید که غربیها از ما بالاتر نیستند؛ بلکه آنها زودتر از ما بیدار شدهاند و ما را خواب کردهاند. او معتقد است، بسیاری از سیاستهای اجرایی به مونتاژکاری در صنعت منجر میشود.
سالارینسب میگوید: ما به بازرگانانمان وام میدهیم، بازرگانی که هیچ کار فنی ندارد. کسی که واردکننده است، بهترین کاری که میتواند انجام دهد، مونتاژ است. اینکه نگاه ما به بازرگانها همسو با نگاه یک تولیدکننده است، به همین مونتاژکاری منجر میشود که مقام معظم رهبری از آن به عنوان آفت یاد کردند. ضمن اینکه کسی که نان بازرگانی را خورده، دغدغه صنعتگری ندارد.
نخبگان را کارمند میخواهند
سیدرضا کاظمی، کارشناس ارشد فلسفه علم و مدیرعامل شرکت دانشبنیان، یکی دیگر از افرادی است که در محضر رهبر معظم انقلاب از دغدغههایش گفت.
او در این جلسه درباره ضرورت مقابله با واردات در فضای مجازی از طریق تولید محتوای سالم و داخلی حرف زد.
او درگفتوگو با جامجم از نبود باور به نخبگان گله میکند و میگوید: نکتهای که مقام معظم رهبری در همان ابتدای بیاناتشان به آن اشاره کردند، بحث «نخبهباوری» بود و اینکه ایشان فرمودند، من خودم عمیقا نخبه باور هستم.
کاظمی تعریفی از نخبه ارائه میکند، به باور او هر کسی که در دانشگاه درس خواند نخبه نیست، بلکه نخبه کسی است که برای حل یک مساله و معضل کشور ایده و راهکار نوآورانه و درست دارد.
او معتقد است در ایران این فرد را با این تعریف در دستگاههای دولتی و نهادهای حاکمیتی در نقطه شروع، جدی نمیگیریم؛ یعنی همان باور مقام معظم رهبری درباره نخبهباوری را در اغلب مسئولان کمتر میبینیم.
به اعتقاد این کارشناس ارشد فلسفه، ناباوری به نخبهها به صنعت ایران هم کشیده شده است.
کاظمی میگوید: مسالهای که باز هم رهبری به آن اشاره کردند و گفتند صنعت با آفت مونتاژکاری دست به گریبان است. یعنی این صنعت چه دولتی و چه خصوصی، اعتمادی به اختراع و ایده ندارد به همین دلیل است که باوری به سرمایه نخبهها ندارند و به دنبال یک نمونه خارجی میروند تا در داخل مونتاژ کنند.
او آفت مونتاژکاری را در حوزههای سرویسدهی مهم میداند و میگوید: ما در حوزههای صنعتی و فناوری این کار را انجام میدادیم، اما حالا در حوزههای سرویس هم این مونتاژکاری ناقص را دنبال میکنیم. درحالی که این ماجرا به تغییر سبک زندگی مردم میانجامد.
اما موانع بسیاری هم پیشروی نخبگان ایرانی وجود دارد. او دراین باره توضیح میدهد: در زمینه شرکتهای دانشبنیان اگر استعداد درخشانی بخواهد خودش صاحب شرکتی شود از همان ابتدا دچار چالشهای بسیاری است. این مشکلات از همان زمان ثبت شرکت، خودش را نشان میدهد. در کشورهایی که خلاق محسوب میشوند و توانستند در صنایع نوآورانه پیشرفت داشته باشند، این فرآیند در یک ساعت یا یک روز صورت میگیرد، در صورتی که همین مورد در کشور ما در کمترین زمان ممکن، دو سه ماه طول میکشد.
کاظمی مشکلات دیگر را در بحث قوانین مالکیت معنوی و فکری میداند و ادامه میدهد: هیچ تضمین و اطمینانی برای اجرایی شدن ایدهها وجود ندارد، چراکه ممکن است اشخاص دیگری ایده ما را اجرا کنند. در قانون تجارت، مالیات و تامین اجتماعی بشدت مشکلاتی پیشروی نخبگان قرار دارد. به شکلی این قوانین سختگیرانه است که فرد مستعد و نخبه را به همین فکر میاندازد که شاید بهتر باشد برود دنبال کارمندی.
جای خالی نخبگان در تصمیمهای کلان
حمایتهایی هم از سوی برخی نهادها از نخبگان صورت گرفته است. آنطور که عیسی زارعپور، دکترای مهندسی رایانه و یکی دیگر از حاضران در دیدار با رهبری به جامجم میگوید، بنیاد ملی نخبگان، طرحی دارد با عنوان «طرح همکاری با متخصصان و دانشمندان برجسته ایرانی غیرمقیم» در قالب این طرح فارغالتحصیلان و استادان یکصد دانشگاه برتر جهان که ایرانی هستند، میتوانند از تسهیلات بنیاد استفاده و به نوعی زمینه بازگشت و همکاری آنها را در داخل کشور فراهم کنند.
زارعپور میگوید: حمایت دولت از این طرح بنیاد و رفع مشکلات و موانع پیشروی اجرای این طرح، خودش میتواند در همراهی و پشتیبانی نخبگان موثر باشد اما او هم گلایههایی مبنی بر دخیل نکردن نخبگان در صنعت دارد و میافزاید: در بسیاری از نهادهای کشور آنطور که باید از ظرفیت نخبگان استفاده نمیشود. همین باعث میشود گاهی تصمیمات اتخاذ شده کارشناسی و مبنای علمی نداشته باشد. او البته دلایلی هم برای این نبود اعتقاد دارد.
زارعپور ادامه میدهد: در برخی موارد تخصص نخبگان با نیازی که در صنعت هست، تطابق ندارد. این نکتهای است که در صحبتهای رهبری هم نمودش هست. این نبود تطابق شاید یکی از دلایل مشکل مونتاژکاری است.
به اعتقاد زارعپور، مونتاژکاری همانطور که مشخص است، خالی از هرگونه خلاقیت و نوآوری است. به این مفهوم که به نوآوری و پویایی نیازی نیست.
از سوی دیگر باید اشاره کنیم صنعت چند گام از آن چیزی که در لبه فناوری قرار دارد، عقبتر است. در این شرایط نیازی به حضور نخبگان در این میان حس نمیشود. متاسفانه ما به نوعی در حوزه صنعت هم مصرفگرا شدیم و به استعدادهای تازه نیازی نداریم. زارعپور همه مشکلات را مربوط به این نهادها نمیداند و معتقد است، ظرفیت لازم برای دخیلکردن نخبگان هم وجود ندارد.
دریغ فرصت از نخبگان
دکتر کارن ابرینیا، استاد دانشکده مکانیک دانشگاه تهران نیز در گفتوگو با جامجم، مشکلات پیشروی نخبگان را به دو بخش تقسیم میکند و از فراهم نبودن فرصتها برای نخبگان و بیتوجهی به بخش خصوصی به عنوان عوامل اصلی در این میان نام میبرد.
آنطور که او توضیح میدهد، مجال کارآفرینی و شغل مناسب، فرصتهایی است که این روزها از نخبگان دریغ میشود و به همین دلیل بیشتر این افراد احساس میکنند پس از پشت سر گذاشتن مقطع کارشناسی یا کارشناسی ارشد، باید ادامه تحصیل بدهند. این درحالی است که مسئولان باید شرایطی را فراهم کنند که نخبگان خیلی زود وارد صنعت کشور شوند تا در به گردش درآوردن چرخ صنعت کشور، تاثیرگذار باشند.
استاد دانشگاه تهران تاکید میکند: وقتی چنین فرصتی فراهم نباشد، نخبگان ترجیح میدهند برای ادامه تحصیل روانه دانشگاههای بینالمللی معروف شوند، اما یکی از عواقب این روند مونتاژکار شدن صنعت کشور است. آنطور که او درباره علت ایجاد این شرایط سخن میگوید، کمتوجهی دولت به بخش خصوصی، فرصت حضور در صنعت کشور را از نخبگان گرفته است بنابراین در کنار ایجاد فرصت حضور نخبگان در صنعت، باید فضای فعالیت برای بخش خصوصی نیز فراهم شود تا بتوان دستکم از توانایی نخبگان برای شکوفا کردن اقتصاد کشور بهره برد.
میثم اسماعیلی - جامعه
سید رضا صدرالحسینی در یادداشتی اختصاصی برای جام جم آنلاین مطرح کرد
در گفتگو با جام جم آنلاین مطرح شد
سید رضا صدرالحسینی در یادداشتی اختصاصی برای جام جم آنلاین مطرح کرد