از حدود پنج سال پیش که آشوبهای سوریه آغاز شد، جمهوری اسلامی ایران همواره تاکید داشت، این مساله باید داخل سوریه و از طریق گفتوگو میان دولت و مخالفان حل شود و سایر کشورها حق تعیین تکلیف برای مردم سوریه را ندارند.
گسترش نزاع و درگیری در سوریه، برخی کشورهای منطقهای و فرامنطقهای را به این فکر انداخت که از این آب گلآلود ماهی بگیرند و با تلاش برای ساقط کردن دولت سوریه، هدفهای مورد نظر خود را محقق کنند. در این میان، رفتار عربستان، ترکیه و قطر به عنوان سه کشور منطقه که بشدت پروژه ساقط کردن دولت سوریه را دنبال میکردند، قابل توجه است. عربستان سعودی که از سالهای گذشته همواره جمهوری اسلامی ایران را رقیبی برای خود میدانسته، به این فکر افتاد که با سرنگونی دولت سوریه و کنار گذاشتن بشار اسد از ریاستجمهوری، دمشق را از محور مقاومت خارج کند و با تضعیف این محور، ضربهای به سیاست خارجی جمهوری اسلامی ایران بزند. بر همین اساس، آلسعود در سالهای گذشته، مقادیر زیادی از پول و سلاح را برای حمایت از معارضان سوری، روانه این کشور کرد و پس از آن که از دل همین حمایتها، پدیدهای تروریستی به نام داعش ایجاد شد به همراه آمریکا، برخی کشورهای اروپایی و بعضی متحدان منطقهای خود، دست به ایجاد ائتلافی با ادعای مبارزه با داعش زدند و این در حالی بود که تنها کارکردی که این ائتلاف نداشت، مبارزه با داعش بود.
از سوی دیگر، ترکیه و قطر هم هر کدام براساس منافعی که فکر میکردند در سایه تضعیف و سرنگونی دولت اسد به دست میآورند، به حمایت از مخالفان سوری و گروههای تروریستی از جمله داعش پرداختند.
این اختلافات منطقهای بر سر سوریه رفته رفته تشدید شد و عربستان سعودی که هر روز سیاست ضدایرانی جدیدی اتخاذ میکرد، با به دستآوردن بهانهای، روابط خود را با تهران قطع کرد. ترکیه و قطر هم در این سالها اگرچه روابط خود را با ایران قطع نکردند، اما روابط را در مقاطعی بسیار تیره و تار کردند.
ائتلاف ناکارآمد غربی
در این سالها و همزمان با نمایش آمریکا و عربستان و برخی دیگر از کشورها با ادعای مبارزه با تروریسم، تلاشهایی از سوی آمریکا برای پیوستن ایران به ائتلاف موسوم به ضد داعش انجام شد، اما جمهوری اسلامی ایران از یک سو اعلام کرد، هیچ مذاکرهای با آمریکا درباره مسائل منطقه ندارد و از سوی دیگر معتقد است، مسائل منطقه باید توسط کشورهای منطقه حل شود و حضور کشورهای فرامنطقهای جز افزایش تنش، دستاورد دیگری ندارد. از همین رو، ایران حاضر به حضور در ائتلاف آمریکایی نشد و در مقابل با اجابت درخواست سوریه برای کمک، کوشید ائتلافی منطقهای را برای حل مشکلات و مبارزه با داعش سامان دهد.
از اینرو جمهوری اسلامی ایران در کنار سوریه و عراق که کشورهایشان دستخوش بحرانهای ایجاد شده توسط آمریکا و عربستان و برخی دیگر از کشورها شده بودند، قرار گرفت و با همراهی روسیه و همچنین حزبالله لبنان، ائتلافی شرقی را ایجاد کرد که نتایج عملی اقدامات این ائتلاف، این روزها بر کسی پوشیده نیست.
در طرف مقابل، اگرچه عربستان همچنان به سیاستهای خود در کنار رژیمصهیونیستی، آمریکا و برخی دیگر از کشورها برای ثباتزدایی از منطقه ادامه میدهد، اما ترکیه و قطر پس از پیبردن به ناکارآمدی سیاستهای خود در حال ایجاد تغییراتی در مواضع گذشته هستند.
در این میان، ترکیه که به واسطه حمایت از داعش روزهای سختی را سپری میکند و آتشی که در افروختن آن سهیم بوده، این روزها دامن خودش را هم گرفته در ماههای اخیر به سمت ایران و روسیه، چرخش پیدا کرده تا شاید با کمک این دو کشور بتواند از مخمصهای که گرفتار شده، رها شود. حضور در گفتوگوهای آستانه و بهبود روابط با ایران را میتوان مصادیقی از این چرخش دانست.
امیرنشین قطر هم که در ماههای اخیر، گوشهای از اقدامات خصمانه عربستان و برخی کشورهای عربی منطقه را مشاهده کرده، به این نتیجه رسیده که بازی در زمینی که از سوی این کشورها طراحی شده به نفعش نیست و بر همین اساس، تغییراتی را در سیاستهای منطقهای خود ایجاد کرده و شرایطی فراهم آورده که حتی برخی تحلیلگران صحبت از ایجاد ائتلافی تازه در منطقه با عضویت ایران، ترکیه و قطر میکنند.
شاید چنین تعابیری تا حدودی حداقل در شرایط فعلی، خوشبینانه باشد اما قطعا میتوان گفت، تحولات اخیر منطقه و تغییراتی که در سیاست خارجی ترکیه و قطر ایجاد شده، صفبندی جدیدی را در منطقه شکل خواهد داد.
راهحل بحران منطقه، مذاکره و گفتوگوی سیاسی
دکتر کمال دهقانی
عضو کمیسیون امنیت ملی سیاست خارجی
ائتلافها در سیاست، اتفاقی موقت هستند. در دنیا کشورها برای منافع ملی خود ائتلافهایی را تشکیل میدهند و هیچ دستورالعملی وجود ندارد که این ائتلافها ثابت و دائمی بماند.
بر مبنای اصول بینالملل، تنها مبحثی که میتواند ثابت باشد، منافع ملی کشورهاست. بنابراین کشورها هر وقت ببینند منافع ملیشان اقتضا میکند روابطی با یک کشور داشته باشند، چنین اقدامی را انجام میدهند و اگر احساس کنند منافعشان آسیب میبیند، ممکن است دشمن یکدیگر شوند. صحبت این است که در منافع ملی کشورها هیچ چیز مهمتر از حق حاکمیت و حق تعیین سرنوشت کشورها نیست.
وقتی کشوری مثل سوریه مورد هجوم قرار میگیرد، طبیعی است حاکمیت این کشور از همسایگان یا دیگر کشورها درخواست کمک کند تا از تروریستها حمایت نکنند. اگر به درخواست کشور بحرانزده گوش داده نشود، باید شاهد باشیم که این مسیر در دیگر کشورها نیز ادامه یابد. بر این مبنا هر کشوری که از تروریسم حمایت کند، باید مطمئن باشد روزی بخشی از منافع کشورش توسط تروریستها تهدید خواهد شد.
سیاست جمهوری اسلامی ایران درخصوص اولین ائتلافی که در منطقه برای مبارزه با تروریسم تشکیل شد، بسیار منطقی بود و ایران تاکید داشت، دولت قانونی سوریه طی درخواستی از ایران و روسیه از آنان خواسته برای مبارزه با تروریستهای داعشی و بر هم زنندگان امنیت این کشور اقدام کنند.
در چنین مقطع زمانی، مداخله دیگری در سوریه صورت گرفت و کشوری مثل عربستان، برخی کشورهای مرتجع منطقه، رژیم صهیونیستی، آمریکا و برخی کشورهای اروپایی با بشار اسد مخالفت کردند و هرچند با تروریستها در ظاهر مخالفت کردند، اما با رفتار خود نوعی مشروعیت به تروریستها دادند تا با توسل به زور و استفاده از کمک کشورها با دولت قانونی بشار اسد بجنگند که اتخاذ چنین سیاستی، منجر به راه حل نظامی برای رفع بحران سوریه شد، اما راهحل جمهوری اسلامی ایران و روسیه این بود که برای حل بحران باید دولت قانونی این کشور حمایت شود تا بتوان ریشههای تروریسم را از بین ببرد.
جمهوری اسلامی ایران نفی نکرد که در سوریه اختلافنظر سیاسی وجود دارد و مخالفان سیاسی حاضر هستند، اما تاکید داشت که این بحران باید از راه گفتوگو حل شود ونشستهای دوجانبه و چندجانبه گروهها با دولت مرکزی با هر رویهای که خودشان قبول دارند، از راههای مردمسالارانه پیگیری شود.
کشورهایی مثل ترکیه و قطر نیز در بحران سوریه به گونه دیگری به این بحران نگاه میکردند و دیدگاهشان با عربستان متفاوت بود، اما دولت مرکزی ترکیه و قطر ماه گذشته سیاست متعادلتری را اتخاذ کردهاند و میتوانیم امیدوار باشیم مجموعه تروریستها در انزوای بیشتری قرار خواهند گرفت. لذا در آینده باید شاهد باشیم نتیجه دیدگاه جمهوری اسلامی ایران ـ که مبتنی بر راهحل مذاکره و گفتوگوی سیاسی برای رفع این بحران بود و در ژنو و آستانه نیز شاهد آن بودیم ـ تقویت شود و به یک آتشبس پایدار در منطقه برسد و کشورهایی مثل عراق سوریه و لبنان هم روی آرامش دائم را ببینند.
ترکیه نیازمند ایران است
دکتر مرتضی صفاری نطنزی
عضو کمیسیون امنیت ملی وسیاست خارجی
برای شروع ائتلافها از سوی کشورهای منطقه، ابتدا باید مروری از شروع بحران در سوریه و موضع ترکیه نسبت به تحولات سوریه و بحث داعش و اصرار ترکیه درخصوص رفتن آقای بشار اسد داشته باشیم.
زمان شروع بحران، ترکیه شرایط خوبی به لحاظ سیاسی در منطقه داشت و به دنبال احیای امپراتوری عثمانی بود، اما ناگهان ظرف یکی دو سال گذشته، تقریبا تمام این آرزوها بر باد رفت؛ حتی این کشور در مقطعی با بحران کودتا مواجه و درون خودش نیز به لحاظ امنیتی دچار چالش شد.
باید گفت، ترکیه امروز با ترکیه دو تا سه سال پیش متفاوت شده، چون شرایط داعش در منطقه بحرانی شده و سفره این تروریستها در حال برچیده شدن در عراق و سوریه است. لذا ترکیه این احساس را دارد که نمیتواند به دنبال آرزوهای خود برود و برای تثبیت موقعیت خود در منطقه نیازمند است، تحرکاتی داشته باشد.
در شرایط فعلی، ترکیه نمیتواند با سوریه و عراق ارتباط جدی داشته باشد و تنها کشوری که آنها طی این دوران، روابط خود را با آن حفظ کردند ایران بوده و اگر بخواهند موقعیتشان در منطقه تثبیت شود، باید ارتباط بهتری با ایران برای ارتقای نقش خود در منطقه برقرار کنند.
از آنجا که ایران از شرایط قدرتمندی در منطقه برخوردار است، ارتباط نزدیک آنکارا با تهران میتواند کمک به حضورشان در منطقه کند، ضمن این که تحولاتی که در حوزه خلیج فارس میان قطر و عربستان رخ داده، هیچ گزینه دیگری برای ترکیه باقی نمیگذارد، جز این که به سمت ایران حرکت کنند.
ائتلاف در مقابل افراطگرایی
دکتر جلیل رحیمی جهان آبادی
مسئول کمیته بینالملل کمیسیون حقوقی و قضایی مجلس
ترکیه به عنوان کشوری هم مرز، از نظر تاریخی، دینی و فرهنگی اشتراکات زیادی با ایران دارد و دارای روابط اقتصادی گسترده با جمهوری اسلامی در زمینه مبادله جهانگرد، کالا و ارتباطات است.
شرایط فعلی منطقه، چالشهای عمدهای ازجمله بروز پدیده داعش را موجب شده و بروز این پدیده میتواند اسلامگرایی میانهرو در ایران وترکیه را که سازگار با دموکراسی است، تهدید کند. لذا دو کشور باید در کنار یکدیگر قرار گیرند.
دولت ترکیه، ایران و البته قطر، گرایشهای اسلامگرایی میانه دارند و میخواهند جایگاه خود را با الگویی که دارند، مقابل رادیکالیسم و افراطگرایی مذهبی حفظ کنند. لذا نا امنی در سوریه و عراق میتواند امنیت ایران وترکیه را به عنوان دو کشور همسایه با خطر مواجه کند و تمامیت ارضی این کشورها را به خطر بیندازد. لذا طبیعی است که دو کشور ایران و ترکیه به سمت همگرایی بروند.
عامل دیگر که موثر در تعامل دو کشور است، بحث کردستان عراق است، چون آمریکاییها جدایی اقلیم کردستان عراق و تشکیل کشور کردستان را دنبال میکنند که این رفتار میتواند برای امنیت ترکیه، عراق و سوریه خطرناک باشد.
در حال حاضر، عملا کردهای سوریه تجزیه شدند و تشکیل کشور کردستان به این مفهوم است که فشار زیاد امنیتی به ترکیه وارد شده و این اتفاق با منافع جمهوری اسلامی ایران هم سازگاری ندارد. لذا این عامل باعث شده، ترکیه و ایران به هم نزدیک شوند چون ائتلاف ایران و ترکیه به نفع جهان اسلام و منطقه است.
ایران و ترکیه، دو کشور نماد اسلامگرایی میانه و نماد پیشرفت و ترقی در جهان اسلام و دارای ظرفیتهای بالا در امور نظامی و اقتصاد و فرهنگ هستند و ائتلاف دو کشور میتواند در دراز مدت به پیشرفت و امنیت منطقه کمک کند.
فاطمه امیری
در یادداشتی اختصاصی برای جام جم آنلاین مطرح شد
یک کارشناس روابط بینالملل در گفتگو با جامجمآنلاین مطرح کرد
در گفتگو با جام جم آنلاین مطرح شد
در گفتگو با جام جم آنلاین مطرح شد