به عبارت بهتر، گاهی مواقع شهروندان در انتخابات شرکت میکنند چرا که احساس میکنند نتایج انتخابات منافعی آنی، لحظهای و شخصی برای آنها خواهد داشت.
رسانهها باید این نگاه تاکتیکی را عوض کرده و آن را هدایت کنند، بهطوری که شهروندان منافع آتی و ملی را بر منافع زودرس و شخصی ترجیح دهند.
رسانهها بخصوص رسانه ملی باید این نیاز را ایجاد و درونی کنند که منافع کل جامعه در گرو آرای حداکثری مردم است بنابراین مرجّح دانستن منافع ملی بر منافع فردی نشاندهنده بلوغ اجتماعی یک جامعه است.
الزامات مشارکت عمومی
مشارکت بالای مردم در یک انتخابات ملی به الزاماتی بستگی دارد. نخستین الزام، اصل انتظام زمانی است و باید انتخابات همواره در هر کشوری در زمان تعیین شده خود برگزار شود. دوم، اصل عدالت فرصتها و توزیع عادلانه فرصتهاست. حال این فرصت برابر، هم برای احزاب سیاسی و هم برای افراد حقیقی و مستقل متصور است که بتوانند برنامهها، اندیشه و پیامهای خود را علنی کنند.
سوم، اصل توزیع عادلانه اطلاعات است. رسانهها باید ارائه اطلاعات و اخبار انتخابات ملی را محدود به مناطق شهری نکنند، بلکه امر دستیابی به اعماق جامعه و گسترش اطلاعرسانی به روستاها و حتی عشایر کوچنشین بسیار مهم است. این اصول باعث میشود که افراد حتی با داشتن حداقل بلوغ اجتماعی و سواد سیاسی، صاحب انگیزهای برای تعیین سرنوشت کشور و آینده خویش شوند.
آنالیز مخاطب
شرکتکنندگان در انتخابات چه کسانی هستند؟ افرادی که در سن قانونی رأیدهی هستند، بالقوه حق شرکت در انتخابات را در هر جامعهای دارند، اما ناخواسته افراد زیادی، بیتصمیماند و به اصطلاح رای خاکستری هستند. این افراد کسانی هستند که هیچ اطلاعی از موضوع انتخابات و کاندیداها ندارند یا نکات مثبت و منفی را میدانند و نمیتوانند تصمیم بگیرند.
گروه بعد منتقدان و در مواردی انصرافیها هستند که زمانی رای میدادند و حالا نمیخواهند رای بدهند و منصرف شدند.
یک گروه، رأی اولیها هستند که بالطبع شناخت کافی از فضای انتخابات و نامزدها ندارند. برعکس گروه خاکستری و گروههای معتدل و اندیشه ورز هم در هر جامعه و هر انتخاباتی وجود دارند. بنابراین رسانه ملی قاعدتاً با خیل عظیمی از انسانها مواجه است که ایشان سرنوشت انتخابات را تعیین میکنند. پس بیطرفی، شرط لازم برنامهسازیهای رسانه ملی برای حصول به مشارکت حداکثری است.
رسانه و مشارکت عمومی
نقش و جایگاه رسانهها در سلامت انتخابات و حضور با انگیزه مردم در آن بسیار پُررنگ و شامل معرفی سیاستمداران، پوشش جغرافیایی اخبار و اطلاعات، بیطرفی و عدالت رسانهای، ارتقای سواد رسانهای جامعه، معرفی خط و خطوط احزاب و فعالان انتخاباتی و معرفی رسانههای جناحی است.
همچنین رسانه ملی با استفاده از تکنیک القا باید به افراد جامعه ثابت کند که دارای اهمیت هستند. این تصور ایجاد نشود که کسی بگوید من فقط یک نفر هستم و یک رأی اهمیتی ندارد. بلکه هر یک نفر در انتخابات مطرح و تعیینکننده است. رسانهها باید حقوق شهروندی و مسئولیت اجتماعی را تشریح کرده و آموزش دهند.
اعتماد اجتماعی، یکی از بزرگترین سرمایههای رسانه ملی است. چنانچه رسانه ملی در نگهداری این اعتماد مناسب عمل نکند، مخاطب به سوی رسانههای غیرخودی رهنمون شده و این قطعا برای جامعه، سرنوشت ملت و نسلهای آینده کشور خطرناک خواهد بود.
منشور رسالت رسانهای
مطبوعات و برنامهسازان رادیو و تلویزیون باید توجه داشته باشند که مشارکت در انتخابات دو بُعد دارد: یکی بعد عقلانی و دیگری بعد احساسی. لذا رسانهها هر دو بُعد را باید تهییج کنند. افراد جامعه باید احساس کنند که حضور در انتخابات یک ضرورت عقلانی است چون مستقیم، سرنوشت جامعه رقم را میزنند و همچنین رسانهها باید احساس مشارکت و هیجان جمعی را به وجود آورد. امر انتخابات باید برجستهسازی رسانهای شود بخصوص از طریق نخبگان جامعه که مشمول ارادت و علاقه جمعی هستند و از وجهه اجتماعی مثبتی برخوردارند.
ابعاد عقلانی و احساسی یاد شده اگر از طریق رسانهها به نیازی درونی در افراد تبدیل شود بدون شک شاهد مشارکت سیاسی بالای مردم در انتخابات پیشرو خواهیم بود.
برخورداری از منشور رسالت رسانهای از الزامات رسانه ملی در زمان کنونی است. رسانه ملی در زمان انتخابات وقتی میتواند هادی افکار عمومی و بسیجکننده جامعه باشد که از منشور رسالت رسانهای بهرهمند شود. وجود چنین منشوری باعث ایجاد عدالت رسانهای و بالطبع افزایش اعتماد مخاطبان به رسانه ملی میشود.
پروفسور باقر ساروخانی / استاد دانشگاه
ضمیمه جام سیاست جام جم
در یادداشتی اختصاصی برای جام جم آنلاین مطرح شد
یک کارشناس روابط بینالملل در گفتگو با جامجمآنلاین مطرح کرد
در گفتگو با جام جم آنلاین مطرح شد
در گفتگو با جام جم آنلاین مطرح شد