بازگشت «هرموز» و «دولسپرانس» به خاک میهن

از سال 1507 تا 1722 میلادی، برابر با آغاز قرن دهم هجری قمری (سال 900 هجری) تا اوایل قرن 12 هجری قمری (سال 1135 هجری قمری) بخش پهناوری از خاک ایران؛ یعنی تمام کرانه‌های جنوبی ایران در مجاورت خلیج فارس تا کرانه‌های کشور ما در دریای مکران (عمان) یعنی از مصب اروندرود به خلیج فارس تا منطقه چابهار و گواتر در مکران یا بلوچستان در اشغال نیروهای پرتغالی بود.
کد خبر: ۱۰۲۶۷۲۴
بازگشت «هرموز» و «دولسپرانس» به خاک میهن

اشغالگران، جزیره هرموز (نام صحیح جزیره هرمز، هرموز است) را «دولسپرانس» و بندر قدیمی هرمزگان عصر ساسانی و سیرامونت عصر هخامنشی را گامبرون می خواندند. (گامبرون به زبان پرتغالی از گامرو یعنی خرچنگ قرمزگرفته شده و چون در این ناحیه خرچنگ‌های قرمز یافت می‌شد این نام را به آن نهاده بودند.)

آغاز اشغال

آلفونس دالبوکرک، دریادار پرتغالی که راهی هندوستان بود با عده‌ای کمتر از 1500 ملوان و با توپ‌های غرنده حدود سال 1507 میلادی وارد آب‌های دریای عمان شد و مانند جهانگشایان اروپایی آن زمان که ایشان و همتایان اسپانیایی‌شان کره زمین را بین دو کشور متبوع خویش تقسیم کرده بودند، تمام بنادر دو سوی دریای عمان (مکران) و خلیج فارس را به توپ بست و عده زیادی از اعراب مسقط و عمان را به دار آویخت یا مثله و کور کرد و سرانجام از تنگه هرموز گذشت و در کنار آن جزیره که مرکز تجارت ایران، عربستان، چین و حبشه بود لنگر انداخت .وی بالاخره توانست حاکم خردسال جزیره موسوم به تورانشاه را به فرمانبرداری وادارد.

پرتغالی‌ها در جزیره هرموز و سپس در بندر هرمزگان یا جرون یا زرون قدیمی قلعه‌هایی ساختند و چون اسلحه آتشین داشتند ، مردم جزیره را به اطاعت واداشتند.

سلطه پرتغالی‌ها به این نواحی و جزایر قشم و کیش و هند و رالی و حتی سواحل و بنادر روبه‌روی آن در سواحل جنوبی تا 117 سال به طول انجامید. آلبوکرک یک استراتژیسین متبحر بود.

او جواب نامه شاه‌اسماعیل صفوی پادشاه جدید ایران را که درخواست مالیات سالانه کرده بود با یک گلوله توپ فرستاد ولی بعدها شاه اسماعیل که درگیر جنگ با عثمانی‌ها بود پیشنهاد (صلح) آلبوکرک را پذیرفت و اونیز درپاسخ، چند عراده توپ و مقادیر معتنابهی هدایای گرانبها و جواهرات درخشان و پرقیمت و اشیای ساخت پرتغال و هند را برای او ارسال کرد.

مدارای صفویه

دولت صفویه برای جلوگیری از پیشروی نیروی دریایی عثمانی که پس از تصرف مصر از راه دریای سرخ، اقیانوس هند و دریای عرب ناوگانی به فرماندهی پیرس ‌پاشا، دریاسالار عثمانی به سوی خلیج فارس گسیل می‌داشت، با پرتغال متحد شد و 117 سال کاری به جنوب ایران نداشت.

پرتغالی‌ها شهری زیبا با گرمابه و استخرهای عالی ،خانه‌هایی ساخته شده از سنگ مرمر،‌ کلیسا و گورستان ویژه مسیحیان در هرموز بنا کردند. علاوه بر آن بندر گامبرون را به صورت یک بندر اروپایی ساختند.

تجارت هرموز و گامبرون رونق گرفت، ‌صدها خانواده پرتغالی به مستعمره پرتغال در جنوب ایران انتقال یافتند و نویسندگان، شاعران و نقاشان پرتغالی راهی این مناطق شدند.

اسناد حضور پرتغالی‌ها در ایران هزاران برگ گزارش و ماموریت و صورت پرداخت‌ها و مالیات و باج از کشتی‌هاست که در تعداد زیادی از موزه‌های پرتغال حفظ می‌شود و تعدادی از آنها از سال 1350 به ایران انتقال یافته است.

پرتغالی‌ها به خانواده‌های ایرانی و عرب که مسیحی می‌شدند ماهی یک کیسه برنج و مقادیری ماهی و آذوقه می‌دادند.

بازپسگیری و دلاوری

شاهان صفوی از شاه اسماعیل، شاه طهماسب، شاه اسماعیل دوم و شاه محمدخدا بنده هیچ‌کدام نتوانستند نتردام دولسپرانس را به ایران بازگردانند. اما شاه عباس اول نگران این قطعه پهناور ایران بود و سرانجام با استفاده از ناوگان توپدار کمپانی هند شرقی انگلیس که وعده تجارت ابریشم با ایران را به آنان داده بود موفق شد در اردیبهشت جلالی برابر آوریل 1626 میلادی با حملات سپاهیان دلیر امامقلی خان که از راه دریا به جزیره هرموز و قشم حمله‌ور شدند پرتغالی‌ها را درهم شکند و آنان و اعراب متحد ایشان را شکست داده و سوار کشتی کند و از ایران دور نماید.

10 سال پیش از آن نیز الله‌وردی‌خان، پدر امامقلی‌خان امیرالامرای فارس با ارسال چند کشتی ماهیگیری جزیره بحرین را از دست عمال حکمران پرتغال رهانید و با کمک فال اسیری‌ از بزرگان فارس آن جزیره دوباره زیر پرچم ایران درآمد.

گامبرون نیز در آن فاصله ده ساله به تصرف ایرانیان درآمده و نام آن را به بندرعباس تغییر داده بودند. ایران در طول آن 117 سال مدتی نیز سلطه اسپانیا را بر نتردام دولسپرانس تحمل کرد، زیرا پادشاه اسپانیا فیلیپ دوم پس از ازدواج با یک شاهزاده خانم اسپانیایی جزیره هرموز و سایر مناطق را به عنوان جهیزیه عروس پذیرفته بود.

خشونت و غارت پرتغالی

پرتغالی‌ها به قدری خشن، غارتگر و تندخو و مردم‌آزار بودند که هیچ اثری از فرهنگ آنان در این مناطق باقی نماند، مگر واژه پرتغال یا پرتقال برای یکی از میوه‌های مرکبات ایران و نیز برقع که زنان پرتغالی برای رهایی از خورشید سوزان خلیج فارس به چهره می‌زدند و امروزه به نام کلاغی مورد استفاده بانوان محلی هر دو سوی خلیج‌فارس است.

جمعیت هرموز حدود 40 هزار پرتغالی بود. شاه عباس فرمان تخلیه آنان را صادر کرد که به مستعمرات پرتغال در مسقط و عدن و گوا (هندوستان) رفتند. سپس کوشید آن جزیره را که مورد نظر اغلب خارجیان بود و تجارت آن را معادل تجارت آمستردام و لندن می‌دانستند از خیر انتفاع و فایده‌رسانی بیندازد و به جای آن بندرعباس را که داخل خاک ایران بود رونق داد و از آن پس تا چند قرن بندرعباس مرکز تجارت دریایی و صدور ابریشم و سایر کالاهای ایران و نیز بندر تخلیه کالاهای هندی، هلندی و انگلیسی بود و شهرت جهانی یافت.

شاعران و نویسندگان پرتغالی اشعار زیادی درباره هرموز و جواهرات و نفایس موجود در بازارهای آن شهر، حمام‌ها، باغات و تفریحگاه‌های جزیره گفته و کتاب نوشته‌اند.

دون گارسیا سیلوا دفیگو تروا، سفیر فیلیپ سوم پادشاه اسپانیا و پرتغال سفرنامه مبسوطی درباره این جزیره نوشته است. پرتغالی‌ها پس از شکست و اخراج، هوس بازگشت به هرموز را داشتند که بعدها شاه صفی، نوه و جانشین شاه عباس بندر کنگ را به آنان واگذار کرد و تا سال 1477 میلادی / 1160 هجری قمری در آنجا سرگرم کشتی‌سازی و تجارت بودند.

خسرو معتضد - تاریخ نگار

ضمیمه چمدان جام جم

newsQrCode
ارسال نظرات در انتظار بررسی: ۰ انتشار یافته: ۰

نیازمندی ها