آن روزها صندلی شکستن در کار نبود که موقع باختن، صندلیها روی هوا باشد. راستش را بخواهید اصلا صندلی در کار نبود که بخواهند آن را بشکنند. اصلا تصور نکنید سکوی سیمانی را میکندند و به جان هم میافتادند! در حقیقت شیوه اعتراض تغییر کرده است!
اما آنچه از آن زمان تا حالا تغییر نکرده کریخوانیهای درون ورزشگاه است. کریخوانیها بخش پاک نشدنی فوتبالهای ایرانی بوده و هست. این کریخوانی وقتی پررنگ و عجیب و غریب میشود که این دو تیم به پست هم میخورند: داربیها.
عکسالعملهای هواداران در بیرون ورزشگاه (قبل و بعد از بازی) و رفتار آنها با هم درون ورزشگاه، یکی از زیباییهای همیشگی داربیهاست.
زمانی که یک تیم موقعیت هدر میدهد و صدای آه و افسوس هواداران آن تیم بلند میشود و واکنش محترمانه هواداران تیم مقابل (که موجب میشود صدابردار واحد سیار، صدای ورزشگاه را کاملا ببندند!) وقتی سعی میکنند نقاط ضعف حریف را برجسته کنند... وقتی یکی از بازیکنان و بخصوص دروازهبان حریف را سوژه میکنند... وقتی تیم محبوبشان گل میزند و... .
حقیقت این است که با وجود امکانات کم سختافزاری در ورزشگاهها، همین که ورزشگاههای ما (مخصوصا آزادی) در این فصل پر شده باید کلاهمان را به هوا بیندازیم. در روزهای برگزاری داربی، قبل از بازی و بین دو نیمه، صفی مقابل سرویسهای بهداشتی تشکیل میشود که همان صف، یکی از دلایل بیاعصاب بودن تماشاگران در زمان بازی است.
شاید اگر سرویسهای بهداشتی بیشتری تاسیس شود و تماشاگران بازی را با آرامش بیشتری ببینند و برای هر اتفاقی در بازی با فحشهای آبدار از خجالت بازیکنان حریف درنیایند. این فحشها از نظر روانشناسی ریشه در فشارهای درونی دارد. وگرنه تماشاگر آزار ندارد که با هر اتفاقی به جان داور بیفتد.
اخیرا البته باشگاهها به این دلیل که پسوند فرهنگی دارند، روی هواداران کار کردهاند تا آنها به بستگان داوران کاری نداشته باشند و به داور توصیه کنند داور دقت کن. دنیای کریخوانی و شعارهای درون ورزشگاه محترمانه و شیک است. در برنامه 90 هم دیدیم که پدری در تمام 90 دقیقه گوشهای فرزندش را گرفته بود تا مورد تعلیمهای فرهنگی درون ورزشگاه قرار نگیرد.
پرچمهای سوراخ به رنگ تیم حریف و شعارهایی در همین زمینه، ترانههایی درباره افتخارات تیم محبوب و البته شعارهایی که قابل پخش نیست.
حقیقت این است که بخش قابل توجهی از کریخوانیهای درون ورزشگاه بخصوص وقتی این دو تیم رودرروی هم قرار میگیرند، بدآموزی دارد و شرمندهایم که نمیتوانیم آن را منتشر کنیم. وقتی دو تیم رودرروی هم قرار میگیرند، سکوها نمیخواهند در دوئل کم بیاورند و آن وقت حسابی از خجالت هم درمیآیند.
وقتی نارنجک و ساندویچ و میوه و بطری آب و صندلی، هرچه در دست باشد پرت میشود، خودتان حساب کنید، فحش که سر زبان است، نباید نثار شود؟! بعضی مواقع شعارهایی از این نوع که «این تیم سرور آن تیم است» و «این یکی سالار اون یکی است»، به تماشاگران نمیچسبد. بگذارید راحت باشند! عزیزم شعارهای بوقدار بده.
راحت باش عزیزم!
شعرهایی از جنس کری
اگر بین طرفداران دوآتیشه سرخابی گشتی بزنید، درمییابید که کریخوانی لذتی وصفناپذیر دارد. سعی کردهایم برخی شعرها و متون قابل چاپ را از میان صدها مورد غیرقابل چاپ! برای شما انتخاب کنیم.
اگه عشقم حقیره، اگه جسمم کویره
اگه همیشه تنهام، اگه خالیه دستام
به عشق تو همیه، سرخترین آدم دنیام
ای پرسپولیس قهرمان
*
یه دعا میکنم همه بگید آمین!
خدایا سایه استقلال را از سر پرسپولیس کم نکن!
*
پسر عموم تازه رفته مهد کودک!
داره زبان انگلیسی یاد میگیره!
بهش گفتم میتونی انگلیسی بشمری؟
گفت آره. وان، تو، تری، فور... رحمتی لایی خور
*
چیزی که تو دست خداست....
خیلی فراتر از فضاست....
سرور پرسپولیسیاست....
پرچم استقلالیاست
ما زنده به آنیم که آبی بمانیم...
تاجیم که جز اوج نشستن نتوانیم
*
آسمان گفت که من آبیام....
عشق میورزم که استقلالیام
*
پرسپولیس گل میخوره میگه زمین صابونیه...
زمینو پاک میکنن میگه هوا بارونیه
*
به یه زنبور میگن:
میتونی 3 بار پشت سر هم و هر بار 4 تا گل بخوری؟
میگه: خجالت بکشید مگه من پرسپولیسم؟!
*
به یه زنبور میگن میتونی تو 10 دقیقه 3 تا گل بخوری؟
میگه خجالت بکشین مگه من استقلالم؟!
*
غروب پاییزه...
اساس غمانگیزه...
گلهای پرسپولیس...
اشکاشو میریزه
خوانندگان رنگی!
حمید عسکری: استقلال
فرزاد فرزین: پرسپولیس
محسن یگانه: پرسپولیس
بنیامین: استقلال
بهنام صفوی: استقلال
بابک جهانبخش: پرسپولیس
رضا صادقی: پرسپولیس
رضا یزدانی: استقلال
شهاب رمضان: پرسپولیس
علی اصحابی: استقلال
محمد اصفهانی: استقلال
کری یک دقیقهای!
استقلالی: ما 25 بار بردیم شما 20 بار
پرسپولیسی: سال قبل 4 تا به شما زدیم
استقلالی: علی سامره ثانیه 30 بهتون گل زد. چسبید؟
پرسپولیسی: به جاش بهترین گلزن داربی، پرسپولیسیه (صفر ایرانپاک: 7 گل)
استقلالی: ما دو بار قهرمان آسیا شدیم شما حتی یه بار هم به نیمهنهایی نرسیدین
پرسپولیسی: ما قهرمانی جام در جام آسیا رو داریم
استقلالی: ما از الغرافه 5 تا نخوردیم
پرسپولیسی: از ما که 6 تا خوردید
استقلالی: ما زودترین گل تاریخ لیگ برتر رو تو 8 ثانیه از مس سرچشمه نخوردیم
پرسپولیسی: ولی از ما تو 10 دقیقه 3 تا خوردین
استقلالی: ما پرافتخارترین تیم آسیاییم
پرسپولیسی: اولا پرافتخارترین تیم آسیا پوهانگ استیلرز کره جنوبیه، دوما ما هم پرطرفدارترین تیم آسیاییم.
سینماگران رنگی!
جالب است بدانید هنرمندان در دنیای پررمز و راز خود بشدت به فوتبال گرایش دارند و به آن حساسیت نشان میدهند. خواندن این بخش به شما نشان میدهد هنرمندان ایرانی در داربیها دوست دارند چه تیمی برنده شود.
محمدرضا گلزار
همه میدانند که او والیبالی است و مدتی هم در لیگ برتر والیبال به عنوان بدنساز یک تیم صنعتی کار میکرد. مدتی در تیم والیبال هنرمندان هم حضور ثابت داشت. با این حال اگر بحث فوتبال پیش بیاید، پرسپولیسی است. اگر در جمعی باشد و کلکل راه بیفتد طوری از پرسپولیس طرفداری میکند که انگار هر روز به ورزشگاه میرود!
سام درخشانی
سام هم یکی از دوستان نزدیک کامبیز دیربار و پژمان بازغی است، اما تنها فرقی که با این دو دارد این است که استقلالی است. او در یکی از داربیها که پرسپولیس برنده آن بازی بود، مهمان شبکه 3 بود.
محمدرضا شریفینیا
او هم یکی از آن دسته بازیگرانی است که کمتر میشد فهمید طرفدار کدام تیم است، اما این اواخر ماجرا لو رفت. او که اتفاقا تهیهکننده فیلم مستند سلطان هم بود در جلسهای پیرامون همین فیلم گفته بود استقلالی است.
مسعود کیمیایی
خیلی سخت میشود فهمید کیمیایی که یکی از بزرگترین کارگردانان سینمای ایران است طرفدار کدام تیم است، اما آنهایی که به کیمیایی نزدیک هستند، میگویند او یک پرسپولیسی قدیمی است. حتی در فیلم مستند سلطان که درباره علی پروین ساخته شده کلی درباره پروین حرف زده و از منش او تعریف کرده است.
سعید راد
فوتبالیها میدانند که او یک پرسپولیسی دوآتیشه و قدیمی است. هم مصاحبههایی که با نشریات کرده و هم حضورش در استادیوم در داربیها نشان از این موضوع دارد؛ البته او عاشق پرسپولیسی است که علی پروین روی نیمکتش نشسته باشد.
پژمان بازغی
این یکی را دیگر همه میدانند. او از آن دسته هنرمندانی است که رابطهاش با ورزشگاه خیلی خوب است. پرسپولیسی است و با کسی هم شوخی ندارد. با خیلی از فوتبالیستها رفیق است.
امیر جعفری
اگر بین دو سه پرسپولیسی بیفتد، طوری از استقلال دفاع میکند که انگار مربی این تیم است! استقلالی بودن امیر جعفری کاملا رو است. همه جا اگر بحثی پیش بیاید درباره فوتبال و قرمز و آبی با صدای بلند استقلالی بودنش را فریاد میزند.
مهراوه شریفینیا
دختر بزرگ محمدرضا شریفینیا هم فوتبالی است. سه سال قبل که جام جهانی در سینماها پخش میشد، طرفدار تشه اسپانیا بود. در فوتبال داخلی هم یک پرسپولیسی است.
مهراب قاسمخانی
او هم پرسپولیسی است و هم سعی میکند بیشتر دوستانش را از میان پرسپولیسیها انتخاب کند. دلیل اینکه پژمان جمشیدی به سمت عالم هنر آمد و با سریال «پژمان» وارد دنیای بازیگری شد، علاقه همین آقامهراب به پرسپولیس است.
بهرام رادان
برخلاف صورت بیتفاوتش، در مورد فوتبال بشدت هیجانی است. خیلی فوتبالی است و اگر فرصتی پیدا کند با رفقایش فوتبال بازی میکند. یک استقلالی دوآتیشه است. هر جایی که صحبت از فوتبال و استقلال و پرسپولیس باشد سفت و سخت از استقلال طرفداری میکند؛ اما از آن دسته افراد نیست که به ورزشگاه برود.
دیگر پرسپولیسیها
مرحوم داوود رشیدی، اسطوره سینمای ایران هم پرسپولیسی بود. مرحوم مرتضی احمدی هم در میان پرسپولیسیها قرار میگیرد که بازی معروف 6 بر صفر را از نزدیک دیده بود. نیکی کریمی، بهنوش بختیار، الناز شاکردوست، محسن افشانی، نفیسه روشن و همایون اسعدیان، کارگردان معروف سینما و تلویزیون هم پرسپولیسی هستند.
دیگر استقلالیها
حمید گودرزی، پانتهآ بهرام، سیامک انصاری، مهناز افشار، فلامک جنیدی، مینا لاکانی، پندار اکبری، نیما شاهرخشاهی و مازیار میری، کارگردان مطرح سینمای ایران را باید در این دسته قرار داد.
رضا عظیمی - روزنامه نگار
ضمیمه چمدان جام جم
در یادداشتی اختصاصی برای جام جم آنلاین مطرح شد
یک کارشناس روابط بینالملل در گفتگو با جامجمآنلاین مطرح کرد
در گفتگو با جام جم آنلاین مطرح شد
در گفتگو با جام جم آنلاین مطرح شد