کرمان بزرگترین استان کشور، استانی که بهشت معادنش میخوانند اما در واقعیت داستان تلخی در جنوب کرمان جریان دارد که نتیجهاش پدیدهای به نام کپرنشینی و البته محرومیت و فقر است. هرچند طی دهه گذشته شاهد رونق نسبی در زمینه ایجاد زیرساختها در این منطقه بودیم اما زیر پوست جنوب استان کرمان همچنان واقعیت غیرقابل انکاری از تهیدستی و مشکلات فراوان در روستاهای دورافتاده وجود دارد که تصور و تجسمش نیز برای بسیاری از ساکنان شهرهای بزرگ کشور به مثال افسانهای ماند که ساخته و پرداخته افسانههای هزار و یکشب است واقعیت این است که خشکسالی متوالی در جنوب کرمان اشتغال و درآمد بسیاری از مردمان روستانشین در مناطق دورافتاده را کساد کرده و در کنار تمام کارهای مثبتی که در جنوب کرمان انجام شده اما هستند روستاهایی که همچنان مردمانش در کپرهایی زندگی میکنند که تنها مصالح ساختشان از برگ درختان نخل است. روستای گلدشت در شهرستان قلعهگنج که نامش از وجود دشتی از گل حکایت دارد اما حقیقت روستا چیز دیگری است؛ خشکسالی بیشتر منابع آبی اطراف روستا را خشکانده و به بیابانی بیآبوعلف تبدیل کرده است، در میان تپهماهورهای این بیابان خانههای کپری که از برگ و شاخه درختان شکلگرفته است، پدیدار میشود. از مردی سالمند که بر عصایش تکیه داده میپرسم چرا در طرح کپرزدایی شرکت نکردهای؟ دستهایش را به هم میساید و میگوید ما هیچ نداریم که بخواهیم خانه بسازیم. خانهام را با چه بسازم با هیچ؟ روستاییان میگویند تنها منبع درآمد مردم روستا یارانههایی است که به حسابشان واریز میشود و آخر هرماه یک نفر از روستا به شهر میرود البته هزینه رفتوآمدش به شهر بین سایر اهالی تقسیم میشود. اینجا نه مغازهای دارد و نه دادوستدی با پول انجام میشود به همین دلیل تمام یارانه به اجناس مورد نیاز مردم تبدیل میشود و به روستا آورده میشود. برخی مردم روستا هم به دلیل پیشخریدهایی که کردهاند کارت یارانهشان در مغازهها گرو گذاشته شده است.