آنچه که در این گفتو گو ملاحظه خواهید نمود:
- دولت نهم و دهم به ایمان و انقلابیگری توجه کرد اما کارآمدی افراد مغفول ماند
- قوی بودن و امین بودن توامان، یک مسئول را کارآمد میکند
- در بحث یارانه با توزیع پول در بلند مدت بین مردم مخالف بودم
- بنا بود یارانه را قشر کم درآمد بگیرد، همهگیر شد
- اشتغال ریشه در پویایی تولید ملی، سرمایه گذاری، ارزش پول ملی و صادرات دارد
- فساد اقتصادی و انحراف در تصمیمات، از نتایج خام فروشی نفت است
- تاکید دولت یازدهم در ارتقاء سطح بهداشت و درمان امر درستی بود
- دولت باید تورم و رکود را با هم درمان کند اما موضعی و تک بعدی رفتار کرد
- برجام، سطح آگاهی جوانان در مورد بدعهدی و بیاعتمادی آمریکا را بالا برد
- برجام برای رونق اقتصاد خوب است اما در کوتاه مدت
- الگوی اقتصاد مقاومتی بهترین مسیر در توسعه تجارت یک اقتصاد 80 میلیونی است
گفتگوی مشروح جام جم آنلاین با «محمد خوش چهره» اقتصاددان و نامزد انتخابات ریاست جمهوری سال 96 از نظر میگذرد؛
شما در انتخابات ریاست جمهوری سال 84 از حامیان و مدافعان اصلی ادبیات انقلابی و گفتمان سیاسی محمود احمدی نژاد بودید، بفرمایید فراز و فرودهای سیاسی چگونه محمد خوش چهره را به منتقد و هشدار دهنده سیاست گذاریهای دولت نهم تبدیل کرد؟
فارغ از ملاحظات صنفی و جناحی عرض میکنم، بسیاری از سیاسیون منصف از همه طیفها از شرایط و فضای سیاسی جامعه در سالهای 83،84 راضی نبودند. بطور نمونه تحصن نمایندگان در مجلس، گفتمان برخی از مسئولین و چهرهها در تقابل با ارزشهای دینی و انقلابی رنگ بوی براندازی را به مشام میرساند.
جو دهه 80 مطلوب نبود، دولت آبادگران با عطر خدمت آمد. پیرو این موضوعات شورای شهر تهران محلی برای منازعات سیاسی شده بود که مجموعه این عوامل موجب وازدگی مردم در حضور در انتخابات مجلس و شوراها شد. یادم هست تهران 10 میلیون نفری با 300 هزار نفر در انتخابات شوراها مشارکت نمود.
بنابراین در چنین اتمسفری که احساس شد جو مطلوبی در کشور حکمفرما نیست، برخی افراد مصلح تحت عنوان آبادگران به شورای شهر ورود کردند که نهایتا از دل اینها محمود احمدی نژاد بعنوان شهردار انتخاب شد. بنده از ابتدا احمدی نژاد را نمیشناختم و پس از این فرآیند در چند جلسه با وی آشنا شدم.
ایشان با توجه به سوابق تحصیلی من مشتاق بود بعنوان تیم برنامه ریزی دولت به آنها ملحق شوم. فضا هم فضای عطر خوش خدمت بود که مقام معظم رهبری بدان اشاره داشتند. لذا در یک پروسه دو سه ماهه و با اصرار دوستان از جمله حجتالاسلام ابوترابی با حکم مشاور عالی شهردار تهران و رییس شورای مشاورین شهرداری فعالیت خود را با تیم احمدی نژاد آغاز کردم.
تیم آبادگران دارای نوعی گفتمان انقلابی با مضمون مبارزه با استکبار و اشرافی طلبی به ظاهر نقطه مقابل دولت اصلاحات قرار گرفت که بنده بخاطر همین گفتمان حاضر به همکاری شدم ،چون احساس کردم شاید یک جایی تکلیف است به توسعه اقتصادی سیاسی کشور کمک کنم.
مهمترین ضعف دولت نهم ودهم را در چه میدانید؟
یکی از ایرادات اصلی این بود که گرچه به ایمان و انقلابیگری توجه شد، اما در عوض تخصص و کارآمدی افراد مغفول ماند. شما نگاه کنید، نزدیک به چهل سال از حیات انقلاب اسلامی میگذرد کدام دولت مانند دولت احمدی نژاد کابینه خود را تغییر داد. خودتان قضاوت کنید علت این همه عزل و نصب در چه میتواند باشد.
میشود قدری مصداقیتر توضیح دهید. گفتید کارآمدی، مشخصا منظورتان وزرای دولت پیشین و تصمیماتی که برای اداره کشور در آن مقطع اتخاذ شد، است؟
ببینید حضرت امام(ره) همواره ریشه مشکلات را در حب و بقض میدانستند. علاقه مندی به یک شخص نباید باعث چشم پوشی ما از اشکال و ناتوانی افراد شود. در حالی که مومن باید ایراد مومن را ببیند.
برای خود بنده پیش آمده با شخصی سالها دوست بودهام اما در جایی که بحث تصدی امور پیش آمده و از من نظر خواسته شده، بدلیل تشخیص عدم توانایی در آن پست به وی رأی ندادم. لازمه پست گرفتن هم قوی بودن و هم امین بودن است . لذا این دو مؤلفه باهم میتواند یک وزیر و یا یک مسئول را کارآمد سازد.
یک از دلایلی که موجب انتقاد جدی من از دولت گذشته شد، اصرار روی تصمیمات غلط و بی توجهی به هشدارها بود. بطور مثال در دولت اول احمدی نژاد بشدت روی عدم تغییر ساعت رسمی کشور در شش ماهه دوم سال پافشاری میشد.
در جایی که دنیا به سمت ذخیره نمودن انرژی می رود، این دولت به استناد اینکه تغییر ساعت خلاف موازین شرعی است یکسال کشور را به چالش کشاند و در نهایت در سال بعد اوضاع به همان سیاق قبل برگشت.
جنابعالی بعنوان یک اقتصاددان مهمترین نقدی که در آن مقطع وارد می دانستید چه بود؟
یکی از شعارهای دولت کمک به فقرا بود که خوب امری است پسندیده، اما باید با عقلانیت و آمار و ارقام اقتصاد یک کشور به سمت نظام یارانهای پیش رود.
ما از همان ابتدا با توزیع پول در میان اقشار جامعه مخالف بودیم. الان مشاهده میکینم که دولت بشدت برای پرداخت یارانه به مردم با مشکلات جدی مواجه شده، قرار بود ابتدا قشر کم درآمد و طبقه متوسط به پایین جامعه یارانه بگیرند، ولی امروز به کل کشور تعمیم داده شده است.
در ضعیفترین تعریف و روش عملی که در اجرای هدفمندی یارانه شاهدیم این مسئله خود را در توزیع پول بین مردم نشان داده است.
حرف ما این بود که رفع موانع تولید در صنعت و کشاورزی را با یارانه حل کنید نه اینکه مردم را به دریافت مبلغی ناچیز وابسته کنید. توزیع پول برای یک پروسه شش ماهه و از بین بردن موانع خوب بود ولی ادامه آن به اقتصاد صدمه زد. خلاصه کلام فکر میکنم یارانه هیچ پلانی برای درمان معضل فقر نداشت و فقط توزیع پول بیبرنامه هدف بود.
قرار بود یارانه توزیع پول بین نیازمندان باشد اما بعدا فهمیدیم یعنی توزیع پول بین هم! یک روزی با اجرای ناقص هدفمندی یارانهها مخالف بودم، امروز با قطع آن موافقم. البته نه قطع کامل، 30 درصد از مردم واقعا به همین مبلغ ناچیز نیاز دارند و در صورت عدم تخصیص آن به مشکل برمیخورند.
با توجه به اینکه شما در حوزه توسعه و برنامه ریزی اقتصادی تخصص دارید، مهمترین مشکل اقتصادی امروز کشور را در چه میدانید؟
وابستگی شدید به خام فروشی نفت. بدان معنا که دولتها به سرچشمه نفت متصل هستند واز این رو تصمیمات عقلایی دولت برای اداره کشور کاهش مییابد و با نوسان بازار نفت اقتصاد کشور متلاطم میشود.
بطور کلی نظر شما پیرامون یارانه و هدفمندی آن بعنوان چالش دولت قبل و دولت فعلی چیست؟
اولا اقتصادی با ثبات است که دارای تولید ملی پایدار باشد و تمام متغیرهای کلان اقتصادی متأثر از تولید ناخالص ملی را در خود داشته باشد. بنابراین اشتغال ریشه در پویایی تولید ملی، سرمایه گذاری، مصرف، ارزش پول ملی و صادرات دارد.
علاوه بر آن باید افزود یک تولید ملی پویا و پایدار قوی میتواند مفهوم واقعی ثبات در اقتصاد و پیرو آن تأمین معیشت مردم، هدف غایی هر دولتی فارغ از اینکه در چه نظام سیاسی اعم سرمایهداری، سوسیالیسم و... باشد را بدنبال داشته باشد. پس یک ارتباط منطقی بین درآمد و رفاه ملی با تولید است که خلاف آن وابستگی به خام فروشی تعبیر میشود.
فساد اقتصادی، انحراف در تصمیمات، برخورد غیر مسئولانه ولتها نسبت به تصمیمات خود چه قبل و چه بعد از انقلاب از نتایج خام فروشی به نفت است. خام فروشی یک حالت دوپینگ برای دولت ایجاد میکند و تصمیمات بجای عقلانیت بر مبنای آزمون و خطا گرفته می شود.
بهبود عمومی سطح زندگی مردم که به آن ارتقاء سطح رفاه ملی گویند در زمره مهمترین اهداف هر دولتی قرار دارد. بنابراین یک ارتباط منطقی بین درآمد و رفاه ملی وجود دارد.
اینطور میشود که وابستگی به خام فروشی انحرافاتی در دولت بوجود میآورد که شاهد نتایجی همچون اختلاس 3 هزار میلیاردی و فساد اقتصادی هستیم. سالهاست مقام معظم رهبری به توسعه و رونق کشور با اولویت عدم وابستگی به نفت تأکید دارند.
امروز حیات و ممات ایالات متحده و اتحادیه اروپا روی رونق تولید ملی است. آنها 98 درصد از منابع خود را از مالیات تامین می کنند و تا سر حد توان، ظرف تولید ملی را در کشور گسترش میدهند.
اگرچه بنده با سایر ابعاد رفتاری و گفتمانی ترامپ مخالفم اما در بحث اقتصاد وی به تولید ملی آمریکا توجه بیشتر دارد و من با این موضوع موافقم. بطور کلی چهار دولت در ایران روی کارآمده که برخلاف خدمات ارزشی و مادی که داشتند اما کارکرد آنها دارای نقد جدی است چرا که در یک رقابت فشرده در خام فروشی با هم به رقابت پرداختند.
نقاط ضعف و قوت دولت یازدهم را چطور ارزیابی میکنید؟
ارزیابی هر دولت بر مبنای شاخصهایی است، از جمله ارتقاء سطح رفاه ملی که این مهم شاخصههایی دارد که درآمد ملی سرانه تامین نیازهای اساسی مانند مسکن – سبد غذایی – بهداشت و سلامت و آموزش جز آن است. لذا تاکید دولت یازدهم در حوزه بهداشت و درمان قابل درک بوده، اما چنین رویکرد و اهتمامی را در سایر حوزههای نیازمندی کشور شاهد نیستیم.
دولت یازدهم در سبد رفاه جامعه اقداماتی صورت داده که تا حدی از نکات مثبت این دولت قلمداد میگردد. افزون بر آن در حوزه سلامت تحولی رخ داد که اگر دولت ثابت کند از محل سبد بودجه خانوار به ارتقاء سلامت پرداخته، از نظر علمی واجد ارزش و یک نمره مثبت است.
معتقدم رکود و تورم باید با هم مهار میشد و با اینکه باید پذیرفت دولت یازدهم وارث یک شرایط بد اقتصادی بود اما برای مشکلات این حوزه نوآوری نداشت و فقط رجوع به گذشته میکند.
دولت همواره به رکود و تورم اقتصادی تأکید دارد که این حرف درست است، لیکن دولت با نگاه تک بعدی مسیر درمان را اشتباه رفت. باید رکود و تورم را با هم معالجه نمود ، برای مثال برای خارج کردن بازار خودرو از رکود وام پرداخت کرد که اتفاقا این به بازار و اقتصاد کشور لطمه زد. ایراد اصلی دولت این است که رکود و تورم را نتوانست باهم مهار کند. دولت دو سال اول را روی تورم تاکید کرد و در سال سوم با افزایش رکود بطور موضعی از بستههای ضد رکود استفاده کرد.
در حوزه سیاست خارجی نظرتون در مورد توافق برجام چیست؟ آیا روح و جسم آن آسیب دیده و اصولا با آمدن ترامپ سرنوشت توافق هستهای چه خواهد شد؟
با توجه به نظر مردم ، جریانات سیاسی و دانشگاهها پیرامون این موضوع ، با سه حوزه متفاوت روبه رو هستیم. اما فارغ از این موضوع، بنظر من اصل مذاکره توانست نتایج جنبی به همراه داشته باشد که شاید در ملاحظات کمتر به آن توجه شده است.
باید تاکید کنم برجام سطح آگاهی جامعه خصوصا قشر جوان را نسبت به شناخت عمیقتر از آمریکا و هم پیمانانش افزایش و نشان داد بین شعار و تعهد آنها تفاوت زیادی وجود دارد که معنی سادهتر آن همان بد عهدی و غیر قابل اعتماد بودن آمریکا است.
بطور کلی در سطح کلان دو دیدگاه صفر و صدی در مورد برجام وجود دارد. عده ای از دوستان در دولت و مجلس دچار ذوق زدگی شدند و برجام را به مثابه اکسیر جوانی اقتصاد کشور خواندند، بنابراین به اعتقاد من آنها درک جامعی از برجام نداشتند. در مقابل عدهای اصل مذاکرات هستهای و تلاشها را زیر سئوال بردند که هر دو این مواضع مغایر با فرمایشات مقام معظم رهبری پیرامون توافق حاصله است.
همه اینها در شرایطی است که آمریکا تمام تلاش خود را برای کاهش انتفاع ایران در برجام انجام داده و خواهد داد و ضرورت دارد مسئولین در این مساله هوشمندانه عمل کنند. در حال حاضر نیز ما باید بخوبی از شکاف ایجاد شده بین ترامپ و اتحادیه اروپا استفاده کنیم، چرا که رویکردهای این رییس جمهور جنجالی مورد وثوق قاطبه اروپاییان نیست، کما اینکه در سخنان مقامات آنها این امر به خوبی مشهود است. از این منظر مواضع قاطع دولت در برابر طرف غربی بویژه ایالات متحده ، آنها را به عقب نشینی وا خواهد داشت چرا که کاخ سفید درصدد است اقدام جامع مشترک را به سمت محور صفر بکشاند. همانطور که رهبری بارها فرمودند آمریکا دشمن است و دشمن هم هیچگاه تأمین منافع جمهوری اسلامی را بر نمیتابد، خواه این دستاورد هسته ای باشد خواه علم و فنآوری.
و سئوال آخر ؛ جنابعالی بعنوان یک اقتصاد دان برجام را تا چه اندازه در رونق اقتصادی خاصه برداشتن تحریمها موفق میدانید؟
قطعا برجام یک گام روبه جلو بود ، اما اینکه مسیر اعتلای کشور و رفع موانع جاری اقتصادی از طریق برجام هموار شود این قضاوت و تلقی ناصحیح است. در ارتباط با سوال شما چند رسانه مطرح دنیا از جمله نیویورک تایمز و واشنگتن پست همین پرسش را از من مطرح کردند و پاسخ بنده چنین بود: در کنار اقتصاد درون نگر و اقتصاد برون زا است که رونق و پیشرفت اقتصادی تحقق مییابد.
بازار بزرگ 80میلیونی ایران و ظرفیتهای تولیدی در صنعت، کشاورزی، خدمات تضمینی، یک نرخ اقتصادی پایدار بین 3 تا 5 درصدی را بوجود آورد. برجام برای اقتصاد لازم اما کافی نیست و نقش جنبی در رونق اقتصادی ایفا میکند و ما به چنین جنبهای خوشبین اما خوش بین نیستیم که راه حل کل اقتصاد ما برجام باشد.
بطور کلی در کوتاه مدت برجام به شرط انجام تعهدات طرف غربی تاثیرات محدودی روی توسعه تجاری ما دارد، از طرفی با اجرای صحیح تعهدات می تواند در بلند مدت اثرات بیشتری داشته باشد.
ما به برجام در خوش بینانه ترین حالت خود که ماموریت رونق اقتصادی کشور را دارد خوش آمد میگوییم، اما خوش بین هم نیستیم. خیلی مهم است بدانیم اقتصاد ما با موانع بسیاری بویژه در امر تولید ملی مواجه بوده و برداشتن تحریمها و تزریق پولهای بلوکه شده به پیکره تجاری ایران نسخه کاملی برای رونق اقتصادی نیست.
خود غربیها هم میدانند تا چه اندازه به ظرفیتهای داخلی ایران احتیاج دارند. از طرفی مراوده با جهان بسیاری از نیازهای ما را منتفع خواهد نمود. بطور کلی برجام برای گشایش اقتصاد کشور در کوتاه مدت کارساز تلقی میشود اما برای طولانی مدت الگوی اقتصاد مقاومتی بهترین مسیر در توسعه تجارت یک اقتصاد 80 میلیونی است.
در یادداشتی اختصاصی برای جام جم آنلاین مطرح شد
یک کارشناس روابط بینالملل در گفتگو با جامجمآنلاین مطرح کرد
در گفتگو با جام جم آنلاین مطرح شد
در گفتگو با جام جم آنلاین مطرح شد
چاشنی تدبیرم بیاره
خوبه؟