محققان موسسه داگلاس و دانشگاه مونترال طی تحقیقی درباره تفاوت بین گیمرها (بازیکنان حرفهای بازیهای رایانهای و موبایلی) و غیرگیمرها (کسانی که از بازیهای موبایلی و رایانهای به شکل حرفهای و مدام استفاده نمیکنند) دریافتند که گیمرها تمایل دارند تا برای حرکت در محیطهای اطراف خود از مرکز پاداشدهی (تصمیمگیری سریع و بدون تأمل) مغز خود استفاده کنند، به جای اینکه مثل غیرگیمرها از بخشی مثل حافظه هیپوکامبوس (مرکز احساسات، حافظه و سیستم عصبی خودکار) استفاده کنند.
نکته بسیار مهم اینکه مدار پاداش و لذت مغز ما تحت این شرایط (که بسیار میتواند خطرناک باشد) همیشه در پی کامجویی است که متاسفانه این موضوع در کودکان به بلوغ زودرس منجر خواهد شد و آنان در این فضا به سمت بزهدیدگی یا بزهکاری مجازی پیش میروند.
درواقع این تحقیق، به پرورش بخشهایی از مغز اشاره دارد که رفتارهای انسان را هدایت میکند. بنابراین درحالی که تقویت بخش حافظه هیپوتالاموس، موجب تقویت حافظه در افراد و همچنین تقویت عواطف، احساسات و سیستم عصبی خودکار در انسان میشود، تقویت مرکز پاداشدهی، موجب تقویت تصمیمگیریهای سریع و بدون تأمل میگردد که لازمه بازیهای رایانهای بخصوص بازیهای سرعتی است.
این امر موجب سطحی شدن تصمیمات و تفکرات شده و تمایلات دستیابی سریع به نتیجه دلخواه (لذتگرایی و کامجویی) را تقویت میکند. به عبارت دیگر، استفاده مداوم از بازیهای رایانهای یا موبایلی صرفا سرعتی، فرد را عجول، سطحی،کامجو و لذتطلب میکند.
به نظر میرسد با ایجاد ترکیب مناسب از بازیهای سرعتی، تقویت حافظه، فکری، مهارتافزا و متناسب با سن افراد و همچنین اختصاص زمان مناسب، محدود و از پیش تعیین شده، میتوان از آسیبهای استفاده از بازی افراطی و مداوم جلوگیری کرد.
استفاده از بازیهای طراحی شده بومی و داخلی با توجه به بستر فرهنگی و نیازهای کودکان، نوجوانان و جوانان نیز میتواند علاوه بر ایجاد امنیت ذهنی و دغدغههای فرهنگی خانوادهها، به پیشرفت صنعت گیمهای رایانهای و موبایلی در داخل کشور نیز کمک کند و به مرور به رفع نواقص احتمالی و پیشرفت این صنعت و بومی شدن آن در کشور منجر شود.
به یاد داشته باشیم بخشی از کارکرد بازیهای موبایلی و رایانهای، عادیسازی یکی از انواع سبک زندگی است که اغلب در بازیهای غیربومی، عامدانه هدفگذاری شده یا بدون تعمد اما منطبق با سبک زندگی و الگوهای فکری سازندگان بازیهاست و بسته به نوع بازی و محیط طراحی شده آن، به ترویج و عادیسازی یک یا چند مورد از انواع خشونت، غارتگری، بیبندوباری جنسی و فرهنگی، تثبیت تفکرات لذتگرایی و تعیین سبک زندگی غربی (یا فاصله گرفته از فرهنگ بومی و ایرانی)، به عنوان سبک زندگی معیار یا برتر، میپردازد.
دکتر لیلا وصالی
استاد دانشگاه