گفت‌وگو با آرش مجیدی؛ بازیگر «خانه‌ای در خیابان چهل و یکم»

در آرامش برای زندگی‌ تصمیم بگیر!

فیلم «خانه‌ای در خیابان چهل و یکم» اولین ساخته بلند سینمایی حمیدرضا قربانی با این‌که در فصل مرده سینما به اکران عمومی رسید، اما توانست نظر مخاطبان زیادی را به خود جلب کند. در این فیلم شاهد بازی آرش مجیدی در نقش دایی پسر نوجوانی هستیم که پدرش توسط عمویش به قتل رسیده و او مدام سعی در آرام کردن این پسر و خواهرش (مهناز افشار) دارد. مجیدی البته بهترین نقش‌هایش را در تلویزیون بازی کرده و مردم بیشتر او را با عادل مستاصل و پریشان در سریال «زیر هشت» یا مجید عاشق در «ارمغان تاریکی» به یاد دارند، اما بازی درونی و تاثیرگذاری که در «خانه‌ای در خیابان چهل و یکم» داشت توانست باری دیگر قابلیت‌های غافلگیرکننده و متفاوت او را یادآور شود. مجیدی در این گفت‌وگو برای ما از ویژگی‌های شخصیتی که در این فیلم بازی کرده می‌گوید.
کد خبر: ۹۹۲۳۲۷

درست است که جایی گفته‌اید که دیگر در تلویزیون کار نمی‌کنید، آن هم در حالی که مردم بیشتر شما را با نقش‌های تلویزیونی‌تان می‌شناسند؟

خیر، اصلا اینطور نیست. من نقش باکیفیت را در هر مدیومی که باشد بازی می‌کنم. در واقع جوهره بازیگری در سینما، تلویزیون و تئاتر یکی است.

حمیدرضا قربانی به عنوان کارگردان فیلم در توضیح این شخصیت چه ویژگی‌های شخصیتی و رفتاری را برای شما ترسیم کردند؟

آقای قربانی خیلی بر این نکته تاکید داشتند که هیچکدام از کاراکترهای فیلم نباید مورد قضاوت قرار بگیرند. درگیری دو برادر که یکی دیگری را ناخواسته از بین می‌برد و در نهایت خانواده‌ای از هم می‌پاشد حادثه دردناکی است، اما آقای قربانی می‌گفت ما به عنوان بازیگر نباید قضاوتی راجع به این‌که چه کسی حق دارد یا ندارد یا... داشته باشیم. وقتی خود ما حس قضاوتی در ایفای نقش‌مان نداشته باشیم بیننده هم کمتر این حس را می‌گیرد که در اینجا حق با چه کسی هست یا نیست. کارگردان روی این مساله برای تک‌تک بازیگرانش خیلی حساس بود که البته به نظرم حساسیت به جایی هم بود.

خودتان برای طراحی این کاراکتر ما به ازای بیرونی داشتید یا از پایه بر اساس تصورات ذهنی خودتان آن را ترسیم کردید؟

پایه و اساس طراحی هر کاراکتری متن و فیلمنامه است و بعد از آن گفت‌وگوهایی که با نویسنده و کارگردان درباره چند و چون کار می‌شود. ضمن این‌که تجربیات و توانایی‌های خود بازیگر و این‌که چقدر با آدم‌های مختلف در زندگی اش برخورد داشته هم در طراحی یک نقش مهم است.

چرا شما و مهناز افشار (فروغ) به عنوان یک برادر و خواهر که قطعا ریشه‌های تربیتی مشترکی هم دارند آنقدر با هم متفاوت هستند؟ برادر آرام و منطقی و خواهر ناآرام و انتقامجو؟

شرایط‌شان در آن مقطع زمانی با هم متفاوت است و نمی‌توان در آن برش از زندگی با هم مقایسه شوند. برای هر خانواده‌ای وقتی مصیبتی پیش می‌آید کسانی‌که یک قدم دورتر هستند سعی می‌کنند نوعی سوپاپ اطمینان یا ستون برای داغدارها باشند که آنها بتوانند کمی با فقدان عزیزشان کنار بیایند و دوباره به زندگی عادی برگردند. نقش من به عنوان برادری که خواهرش ناگهانی همسرش را از دست داده هم همین بود. من باید خواهر و پسر نوجوانش را آرام می‌کردم که در آرامش برای زندگی‌شان تصمیم بگیرند.

اتفاقا به عنوان برادری که خودش هم به نوعی عزادار است خیلی خوب توانستید در بروز احساساتتان کنترل شده عمل کنید!

‌ من براساس اندازه و موقعیت فیلمنامه بازی کردم و می‌دانستم موضوع فلان صحنه یا سکانس چیست. ضمن این‌که بازیگران مقابلم هم حرفه‌ای بودند. مثلا خانم افشار که بیشترین سکانس‌ها را با هم داشتیم خیلی خوب و کاربلد کار می‌کردند.

خودتان هم خواهر و خواهرزاده دارید؟

بله. اتفاقا یک خواهرزاده پسر دارم. البته این را هم بگویم که برای یک بازیگر تجربه شخصی خیلی نباید تاثیرگذار باشد. چون بازیگر نقشش را در تخیلش می‌پروراند و آن را بازی می‌کند. مثلا کسی که نقش یک دزد یا قاتل یا ... را بازی می‌کند لزوما نمی‌تواند در زندگی‌اش هم برود کسی را بکشد یا دزدی کند که تجربه شخصی در ایفای نقش به کمکش بیاید.

بازیگران مقابل چقدر در ایفای نقشتان تاثیرگذار بودند؟

خیلی زیاد. بازیگری یک بده و بستان است و یک نفره اصلا معنا نمی‌دهد. بازی یک بازیگر در ارتباط با دیگران بازیگران شکل می‌گیرد و اتفاقا از بازی آنهاست که متوجه کم و کیف کارش می‌شود.

سخت‌ترین قسمت بازی در این فیلم کجا بود؟

فکر می‌کنم صحنه آخر، زمانی که من با مهناز افشار بالای پله‌ها ایستاده بودم و آن پایین سعید که در فیلم پسرخواهرم بود با عمویش دعوا می‌کرد. آنجا بود که برادر برای اولین بار مداخله می‌کند و جلوی خواهرش را می‌گیرد که نرود و بگذارد سعید و عمویش خودشان با هم باشند.

به‌عنوان بازیگری که شغل دیگری هم ندارد، پیش آمده علی‌رغم میلتان بازی در نقشی را قبول کنید؟

‌ بله متاسفانه، اما واقعا سعی می‌کنم این کار را نکنم. چون اعصاب و روانم را به هم می‌ریزد. این مساله البته خیلی کم اوایل کارم اتفاق افتاد و خوشبختانه الان با وجود این‌که شرایط اقتصادی سخت شده و صاحب فرزند شده‌ام، وسواسم بیشتر شده است.

در پایان چه نظری راجع به این فیلم و نقش‌تان دارید؟

‌ من نقشم را دوست داشتم و اگر دوستش نداشتم آن را بازی نمی‌کردم. این فیلم بخشی از کارنامه من است. کارنامه من البته هنوز خیلی خالی است و باید تجربه‌های مختلفی کنم، اما در مجموع فیلم خوبی است که هر کدام از عوامل کار به درستی در جای خود قرار دارند.

ساناز قنبری

سینما

newsQrCode
ارسال نظرات در انتظار بررسی: ۰ انتشار یافته: ۰
فرزند زمانه خود باش

گفت‌وگوی «جام‌جم» با میثم عبدی، کارگردان نمایش رومئو و ژولیت و چند کاراکتر دیگر

فرزند زمانه خود باش

نیازمندی ها